English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 248 (13 milliseconds)
English Persian
opus قطعه موسیقی
opuses قطعه موسیقی
concerto قطعه موسیقی
concertos قطعه موسیقی
Search result with all words
nocturne قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
nocturnes قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
serenade قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded قطعه موسیقی عاشقانه
serenades قطعه موسیقی عاشقانه
serenading قطعه موسیقی عاشقانه
quintet قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
suite اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
suites اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
trio قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
trios قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
oratorio قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorios قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
medley قطعه موسیقی مختلط
medleys قطعه موسیقی مختلط
set piece قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
set pieces قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
offbeat قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
piano ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
pianos ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
imbroglio قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglios قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
duet قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duets قطعه موسیقی یا اوازدونفری
montage قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montages قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
rhapsodies قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
rhapsody قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
quartet قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quartets قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
symphonies قطعه طولانی موسیقی
symphony قطعه طولانی موسیقی
fugue قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugues قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
capriccio قطعه موسیقی ازاد با ضرب نشاط اور
intermezzo قطعه موسیقی کوتاه
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
pasticcqo قطعه موسیقی که ازچندین جاگرفته شده باشد
postlude قطعه موسیقی پایان
quartette قطعه موسیقی مخصوص چهارتن خواننده یا نوازنده گروه چهارتنی که قطعهای رابسرایند.
quintette قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
theme song ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
to perform a piece of music قطعه موسیقی رادرست درساز ادا کردن
Other Matches
segmentation تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
play by ear <idiom> توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
melody مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
to sight-read something از روی ورقه [نت موسیقی] آلت موسیقی بازی کردن
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
MIDI Mapper برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fast قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments قطعه قطعه کردن
fragmentation قطعه قطعه شدن
sectional قطعه قطعه بخشی
fritter قطعه قطعه کردن
segment قطعه قطعه کردن
fragments قطعه قطعه کردن
fritters قطعه قطعه کردن
fragment قطعه قطعه کردن
mainland قطعه اصلی قطعه
fragmenting قطعه قطعه کردن
anatomize قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
music موسیقی
treble staff موسیقی
treble clef موسیقی
ear for music موسیقی
ragtime در موسیقی
fa چهارمین نت موسیقی
ragtime موسیقی ضربی
music hall سالن موسیقی
ambient music موسیقی پس زمینه
make music موسیقی ساختن
background music موسیقی پس زمینه
background sound موسیقی پس زمینه
euterpe الهه موسیقی
background sound موسیقی متن
background music موسیقی متن
ambient music موسیقی متن
play music موسیقی ساختن
instructor of music مشاق موسیقی
boogieing موسیقی راک
musical instrument الت موسیقی
musical instruments الت موسیقی
electronic music موسیقی الکترونیکی
music halls سالن موسیقی
devotion to music دلبستگی به موسیقی
musical ability توانش موسیقی
subdominant نت چهارم موسیقی
musical language زبان موسیقی
musicality برابری با موسیقی
musicality ذوق موسیقی
musicalness برابری با موسیقی
pricked نقطه نت موسیقی
musicalness ذوق موسیقی
musicologist موسیقی شناس
musicology موسیقی شناسی
musician موسیقی دان
musicians موسیقی دان
noteless غیر موسیقی
philharmonic عاشق موسیقی
pricks نقطه نت موسیقی
pricking نقطه نت موسیقی
music therapy موسیقی درمانی
music synthesizer ایجادکننده موسیقی
instrumentally با الت موسیقی
computer music موسیقی کامپیوتری
discos موسیقی دیسکو
disco موسیقی دیسکو
chamber music موسیقی مجلسی
boogies موسیقی بوگی
boogies موسیقی راک
boogieing موسیقی بوگی
boogied موسیقی بوگی
boogied موسیقی راک
boogie موسیقی بوگی
boogie موسیقی راک
boleros موسیقی بولرو
beat ضربت موسیقی
beats ضربت موسیقی
unvocal بدون موسیقی
prick نقطه نت موسیقی
noting نت موسیقی نوشتن
note نت موسیقی نوشتن
carillon زنگهای موسیقی
notes نت موسیقی نوشتن
carillons زنگهای موسیقی
jazz موسیقی جاز
quire گروه کر [موسیقی]
fortes موسیقی بلند
forte موسیقی بلند
chimes ترتیب زنگهای موسیقی
chimed ترتیب زنگهای موسیقی
chime ترتیب زنگهای موسیقی
gavote موسیقی این رقص
plainsong سرودمناجاتی و بدون موسیقی
chiming ترتیب زنگهای موسیقی
percussion instrument الات موسیقی ضربی
immusical خارج ازقواعد موسیقی
to play [the] harp چنگ زدن [موسیقی]
to harp چنگ زدن [موسیقی]
marching موسیقی نظامی یا مارش
marches موسیقی نظامی یا مارش
glockenspiel نوعی الت موسیقی
gavotte موسیقی این رقص
marched موسیقی نظامی یا مارش
march موسیقی نظامی یا مارش
euphonium یکجورالت موسیقی بادی
timpano دهل [ساز موسیقی]
timpani دهل ها [ساز موسیقی]
timpano کوس [ساز موسیقی]
kettledrums کوسها [ساز موسیقی]
timpani کوسها [ساز موسیقی]
banstand محل دستهء موسیقی
kettledrums دهل ها [ساز موسیقی]
kettledrums تیمپانی ها [ساز موسیقی]
timpani تیمپانی ها [ساز موسیقی]
etude قطعهء موسیقی کوتاه
note اهنگ صدا نت موسیقی
anvil سندان [آلت موسیقی]
plays الت موسیقی نواختن
duo اواز یا موسیقی دونفری
playing الت موسیقی نواختن
melodies صدای موسیقی نوا
played الت موسیقی نواختن
melody صدای موسیقی نوا
play الت موسیقی نواختن
musically مطابق اصول موسیقی
castanet یک نوع الت موسیقی
wind instrument الات موسیقی بادی
soundtrack موسیقی ضبط شده
soul music موسیقی مذهبی سیاهپوستان
notes اهنگ صدا نت موسیقی
bandsmen عضو دستهء موسیقی
bandsman عضو دستهء موسیقی
Beautiful music ( weather ) . موسیقی ( هوای ) قشنگ
wind instruments الات موسیقی بادی
dulcet نوعی الت موسیقی
noting اهنگ صدا نت موسیقی
stroke [guitar] زدن [گیتار] [موسیقی]
soundtracks موسیقی ضبط شده
tin pan alley جماعت موسیقی دانان
octaves نتهای هشتگانه موسیقی
talent for musics استعداد یا ذوق موسیقی
tablature نوعی علائم موسیقی
octave نتهای هشتگانه موسیقی
duos اواز یا موسیقی دونفری
lyrical غزلی موسیقی یا شعربزمی
band دستهء موسیقی اتحاد
bands دستهء موسیقی اتحاد
reed الت موسیقی بادی
midi میانجی رقمی الات موسیقی
cithara یکنوع الت موسیقی قدیمی
masque نمایش توام با موسیقی ورقص
orpheus ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
preattunement کوک از قبل [آلت موسیقی]
He is a mediocre musician . موسیقی دان پرمایه یی نیست
accent mark یکی از علائم تکیه در موسیقی
saxophones نوعی الت موسیقی بادی
saxophone نوعی الت موسیقی بادی
glee ساز و نواز اسباب موسیقی
combo دسته کوچک موسیقی جاز
range of music حدود یا میدان علم موسیقی
reed organ یکنوع الت موسیقی بادی
fugue نوعی الت بادی موسیقی
fugues نوعی الت بادی موسیقی
harmonicas الت موسیقی شبیه سنتور
go-go وابسته به رقص با موسیقی راک
musical instrument digital interface میانجی رقمی الات موسیقی
sext یک ششم نوعی الت موسیقی
phrasing ترتیب بندی قطعات موسیقی
go-go وابسته به رقصگر موسیقی راک
harmonica الت موسیقی شبیه سنتور
combos دسته کوچک موسیقی جاز
celesta نوعی الت موسیقی شبیه پیانو
aeolian harp آلت موسیقی بادی شبیه به جعبه
audiophile شخص موسیقی دوست علاقمند بموسیقی
tone-deaf فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone deaf فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
apollo خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
tin pan alley کوچه موسیقی دانان واهنگ سازان
reed pipe لوله یا نای الات موسیقی بادی
reed stop کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
schmaltz موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
schmaltzy موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
seashore musical ability tests آزمون های استعداد موسیقی سیشور
High Mass عشاء ربانی توام با موسیقی وبخور
ukulele یک نوع الت موسیقی شبیه گیتار
woodwind موسیقی برای سازهای بادی چوبی
ocarina نوعی الت موسیقی شبیه نای
composer آهنگ ساز [بیشتر موسیقی کلاسیک]
mi سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی
high fidelity music reproducing system سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
harmonist موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com