Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (15 milliseconds)
English
Persian
lobule
قطعه کوچک
versicle
قطعه کوچک
Search result with all words
micro
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
micros
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
crystal
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystals
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
preventative
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
preventive
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
silicon
قطعه کوچک سیلکون در داخل و روی سطح ای که مدار کامل یا تابع منط قی ایجاد شده است .
bolus
قطعه کوچک وگردی از هرچیزی
concertino
قطعه تصنیف کوچک
L cache
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
microcomputer
اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
plat
قطعه زمین کوچک
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
Other Matches
segmentation
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fastest
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
segments
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
fragmentation
قطعه قطعه شدن
fritters
قطعه قطعه کردن
segments
قطعه قطعه کردن
fragmenting
قطعه قطعه کردن
fritter
قطعه قطعه کردن
segment
قطعه قطعه کردن
sectional
قطعه قطعه بخشی
fragment
قطعه قطعه کردن
mainland
قطعه اصلی قطعه
fragments
قطعه قطعه کردن
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
anatomize
قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
chunk
قطعه
plotted
قطعه
plots
قطعه
fragments
قطعه
chunks
قطعه
plot
قطعه
very large scale integration
قطعه
fragmenting
قطعه
doit
قطعه
wodges
قطعه
plank
قطعه
extent
قطعه
goblet
قطعه
tracts
قطعه
wodge
قطعه
smidgin
قطعه
member
قطعه
members
قطعه
calligraph
قطعه
segmental
قطعه قطعه
blocks
قطعه
blocked
قطعه
tract
قطعه
pane
قطعه
nuggets
قطعه
nugget
قطعه
panes
قطعه
smidgen
قطعه
smidgeon
قطعه
block
قطعه
small scale integration
قطعه
snipping
قطعه
snipped
قطعه
snip
قطعه
fragment
قطعه
goblets
قطعه
copyslip
قطعه
items
قطعه
item
قطعه
panels
قطعه
snippy
قطعه
internode
قطعه
panel
قطعه
sections
قطعه
piece
قطعه
lobes
قطعه
lobe
قطعه
slabs
قطعه
slab
قطعه
segment
قطعه
line segment
قطعه خط
bloc
قطعه
stretched
قطعه
scale
قطعه
blocs
قطعه
stretches
قطعه
part
قطعه
section
قطعه
stretch
قطعه
components
قطعه
trilobation
سه قطعه
segments
قطعه
morceau
قطعه
pieces
قطعه
component
قطعه
berg
قطعه عظیم یخ
clearing block
قطعه بازدارنده
work
قطعه کار
block
قطعه زمین
frontal lobe
قطعه پیشانی
hexastich
قطعه شش فردی
lobectomy
قطعه برداری
part
قطعه یدکی
partitur
قطعه کامل
magnetic component
قطعه مغناطیسی
blank flange
قطعه- ایکس
time slice
قطعه زمان
strip
قطعه باریک
program segment
قطعه برنامه
partitura
قطعه کامل
major assembly
قطعه عمده
worked
قطعه کار
part number
شماره قطعه
item
قطعه خبری
items
قطعه خبری
temporal lobe
قطعه گیجگاهی
pericope
قطعه منتخب
lobotomies
قطعه بری
theme song
قطعه تکراری
blocks
قطعه زمین
plat
قطعه نقشه
dabbed
قطعه تکه
lobotomy
قطعه بری
blocked
قطعه زمین
sett
قطعه سنگفرش
casting
قطعه ریخته گی
cannibalization
قطعه برداری
replacements
تعویض قطعه
occipital lobe
قطعه پس سری
dab
قطعه تکه
dabs
قطعه تکه
piece part
قطعه یک پارچه
quads
قطعه سربی
segmentation
قطعه بندی
passages
تصویب قطعه
passage
تصویب قطعه
segmentation
قطعه سازی
replacement
تعویض قطعه
replacement part
قطعه جایگزینی
tension member
قطعه کششی
replacement part
قطعه یدکی
quad
قطعه سربی
stiffeners
قطعه تقویتی
equulei
قطعه الفرس
opuses
قطعه موسیقی
electric component
قطعه الکتریکی
concerto
قطعه موسیقی
concertos
قطعه موسیقی
work part
قطعه کار
fragments
قطعه باقیمانده
workholder
نگهدارنده قطعه
in sections
د رچند قطعه
lot
قطعه زمین
lot
پارچه قطعه
subassembly
یک قطعه جزء
stull
قطعه بزرگ
pickling
قطعه شویی
equuleus
قطعه الفرس
vlsi
قطعه روی یک IC
gusset
قطعه اتصال
gussets
قطعه اتصال
stiffener
قطعه تقویتی
fragmenting
قطعه باقیمانده
opus
قطعه موسیقی
overlay segment
قطعه جایگذاشت
unit assembly
یک قطعه مجزا
icicles
یخ پاره قطعه یخ
mechanism
قطعه ماشینی
midsection
قطعه میانی
handset
تلفن در یک قطعه
fitting
قطعه اتصال
fragment
قطعه باقیمانده
resident segment
قطعه مقیم
icicle
یخ پاره قطعه یخ
root segment
قطعه ریشهای
handsets
تلفن در یک قطعه
parietal lobe
قطعه اهیانهای
mechanisms
قطعه ماشینی
davit
جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
stanzas
قطعه بندگردان تهلیل
serenading
قطعه موسیقی عاشقانه
cathodic pickling
قطعه شوی کاتدی
reservations
قطعه زمین اختصاصی
built up crossing
قطعه ریل متقاطع
cadenza
قطعه اواز یکنفری
cannibalizing
محل قطعه برداری
grassplot
قطعه زمین علفزار
medium scale integration
مدار مجتمع با دو قطعه
stanza
قطعه بندگردان تهلیل
serenades
قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded
قطعه موسیقی عاشقانه
sheets
یک قطعه کاغذ بزرگ
masters
قطعه کار اصلی
master
قطعه کار اصلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com