Dictiornary-Farsi | قطعه یدکی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
part	قطعه یدکی
replacement part	قطعه یدکی


Search result with all words

replication	1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
Other Matches

segmentation	تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket	[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation	قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part	لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar	روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fastest	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
extras	یدکی
fail back	یدکی
extra	یدکی
spare	یدکی
auxiliary	یدکی
extra-	یدکی
auxiliaries	یدکی
alternates	یدکی
refill	یدکی
refilled	یدکی
alternated	یدکی
alternate	یدکی
refilling	یدکی
refills	یدکی
secondary	یدکی
spared	یدکی
hack chronometer	کرونومتر یدکی
spare	اسباب یدکی
filler depot	انبار یدکی
spareable	یدکی شدنی
stand by battery	باتری یدکی
spared	اسباب یدکی
coarse sight	دوربین یدکی
accessories	لوازم یدکی
accessory equipment	تجهیزات یدکی
accessory equipment	وسایل یدکی
spare parts	قطعات یدکی
repair parts	قطعات یدکی
parts	قطعات یدکی
accessory	لوازم یدکی
alternate headquarters	قرارگاه یدکی
alternate position	موضع یدکی
secondary position	موضع یدکی
accessory	وسیله یدکی
alternate water terminal	باراندازابی یدکی
alternate aerodrome	فرودگاه یدکی
auxiliary circuit	مدار یدکی
auxiliary equipment	وسایل یدکی
bingo field	فرودگاه یدکی
supplementary position	موضع یدکی
reserve	احتیاط یدکی
reserving	احتیاط یدکی
reserves	احتیاط یدکی
segments	قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment	قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot	تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
sustainer	سیستم خرج یدکی
accessory box	جعبه لوازم یدکی
hack chronometer	ساعت شماردقیق یدکی
by pass	لوله یدکی جا گذاشتن
spare parts list	فهرست لوازم یدکی
part	اسباب یدکی اتومبیل
spares stock	موجودی لوازم یدکی
auxiliary spark gap	دهانه جرقه یدکی
alternate traversing fire	اتش یدکی سمتی
common parts	قطعات یدکی عمومی
alternate traversing fire	اتش یدکی در سمت
fragmenting	قطعه قطعه کردن
fragment	قطعه قطعه کردن
mainland	قطعه اصلی قطعه
fragments	قطعه قطعه کردن
segment	قطعه قطعه کردن
fragmentation	قطعه قطعه شدن
fritter	قطعه قطعه کردن
sectional	قطعه قطعه بخشی
fritters	قطعه قطعه کردن
segments	قطعه قطعه کردن
secondary cone	برج هدایت یدکی ناو
jato unit	موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
spared	برای یدکی نگاه داشتن
spares	اقلام اضافی وسایل یدکی
to tow a vehicle [to a place]	یدکی کشیدن خودرویی [به جایی]
spare	برای یدکی نگاه داشتن
alternate escort operating base	پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
recovery airfield	فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
transponder india	رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
anatomize	قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
running spare	قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
pressure breathing	تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
part list	فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
cannibalized	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised	استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
accessory	لوازم یدکی لوازم اضافی
supplementary charge	خرج یدکی خرج اضافی
pieces	قطعه
calligraph	قطعه
sections	قطعه
nugget	قطعه
piece	قطعه
doit	قطعه
copyslip	قطعه
stretched	قطعه
stretch	قطعه
wodges	قطعه
wodge	قطعه
nuggets	قطعه
segment	قطعه
segments	قطعه
goblets	قطعه
goblet	قطعه
plot	قطعه
extent	قطعه
members	قطعه
section	قطعه
tracts	قطعه
pane	قطعه
panes	قطعه
block	قطعه
blocked	قطعه
blocks	قطعه
member	قطعه
plotted	قطعه
snippy	قطعه
smidgen	قطعه
very large scale integration	قطعه
segmental	قطعه قطعه
fragment	قطعه
tract	قطعه
snip	قطعه
snipped	قطعه
snipping	قطعه
fragmenting	قطعه
smidgeon	قطعه
smidgin	قطعه
trilobation	سه قطعه
slab	قطعه
slabs	قطعه
lobe	قطعه
component	قطعه
components	قطعه
plots	قطعه
bloc	قطعه
blocs	قطعه
lobes	قطعه
small scale integration	قطعه
fragments	قطعه
items	قطعه
item	قطعه
plank	قطعه
internode	قطعه
panels	قطعه
line segment	قطعه خط
panel	قطعه
scale	قطعه
morceau	قطعه
stretches	قطعه
chunk	قطعه
part	قطعه
chunks	قطعه
handsets	تلفن در یک قطعه
stiffener	قطعه تقویتی
replacement	تعویض قطعه
passages	تصویب قطعه
concerto	قطعه موسیقی
fragment	قطعه باقیمانده
pickling	قطعه شویی
concertos	قطعه موسیقی
opuses	قطعه موسیقی
fragmenting	قطعه باقیمانده
opus	قطعه موسیقی
passage	تصویب قطعه
fragments	قطعه باقیمانده
worked	قطعه کار
work	قطعه کار
casting	قطعه ریخته گی
replacements	تعویض قطعه
dabs	قطعه تکه
handset	تلفن در یک قطعه
dabbed	قطعه تکه
dab	قطعه تکه
fitting	قطعه اتصال
lobotomies	قطعه بری
lobotomy	قطعه بری
stiffeners	قطعه تقویتی
hexastich	قطعه شش فردی
occipital lobe	قطعه پس سری
overlay segment	قطعه جایگذاشت
parietal lobe	قطعه اهیانهای
partitur	قطعه کامل
partitura	قطعه کامل
pericope	قطعه منتخب
piece part	قطعه یک پارچه
plat	قطعه نقشه
midsection	قطعه میانی
major assembly	قطعه عمده
in sections	د رچند قطعه