Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
English
Persian
novus actus intervenieus
قطع سلسله علیت در خسارات
Other Matches
causality
علیت
causation
علیت
law of causation
قانون علیت
psychic determinism
علیت گرایی روانی
civil damage assessment
ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
ghaut
سلسله سلسله کوه
chains
سلسله سلسله مراتب
chain
سلسله سلسله مراتب
loss
خسارات
damages
خسارات
inflicted
واردکردن خسارات
inflicting
واردکردن خسارات
inflicts
واردکردن خسارات
inflict
واردکردن خسارات
damage assessment
تعیین خسارات
particular average
خسارات جزئی
unliquidated damages
خسارات معنوی
damage control
کنترل خسارات
swingeing damages
خسارات زیاد
damage criteria
میزان خسارات
liable for damages
مسئول خسارات
command channels
سلسله مراتب فرماندهی سلسله مراتب
free of particular average
معاف از خسارات جزئی
free of general average
معاف از خسارات عمومی
damage control bills
دستورالعمل کنترل خسارات
damage control book
راهنمای کنترل خسارات
damage control
کنترل کردن خسارات
with particular average
مشمول خسارات خاص
area damage control party
گروه کنترل خسارات منطقه
covers
تامین زیان و خسارات بیمه
coverings
تامین زیان و خسارات بیمه
with average
شامل خسارات خصوصی وجزئی
unliquidated damages
خسارات غیرقابل براورد به پول
cover
تامین زیان و خسارات بیمه
inflicting
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
inflicted
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
The losses run into hundreds of thousands.
خسارات بالغ به صدها هزار می شوند.
inflicts
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
board of inspection and survey
هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
inflict
وارد اوردن زدن تلفات و خسارات
barratry
خسارات ناشی از جرم عمدی ناخدا یا ملوان کشتی
weapon selector
مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
ejectment
باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
gurantee period
مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
dynasty
سلسله
dynasties
سلسله
nexus
سلسله
catena
سلسله
ranges
سلسله
ranged
سلسله
strips
سر سلسله
run
سلسله
chains
سلسله
gradations
سلسله
chain
سلسله
gradation
سلسله
runs
سلسله
range
سلسله
systems
سلسله
kingdom
سلسله
genealogies
سلسله
train
سلسله
genealogy
سلسله
trained
سلسله
trains
سلسله
system
سلسله
pecking order
سلسله مراتب
nervous systems
سلسله عصب
nervous system
سلسله عصب
protomartyr
سر سلسله شهدا
hierachy
سلسله مراتب
ghat
سلسله کوه
ghat
رشته سلسله
chain of command
سلسله مراتب
ommiad
سلسله امیه
coneatenation
تسلسل سلسله
phylum
اجداد سلسله
phylon
اجداد سلسله
ommiades
سلسله امیه
pulse train
سلسله تپش ها
series
سلسله ردیف
train
رشته سلسله
trained
رشته سلسله
mountain ranges
سلسله جبال
trains
رشته سلسله
sequence
سلسله مراتب
hierarchy
سلسله مراتب
string
ردیف سلسله
hierarchies
سلسله مراتب
sequences
سلسله مراتب
channel
سلسله مراتب
channeled
سلسله مراتب
chain
سلسله کوه
rank
سلسله مقام
the vascular system
سلسله اوندهاومجراها
ranked
سلسله مقام
ranks
سلسله مقام
unit system
سلسله احاد
ranges
سلسله ردیف
chains
سلسله کوه
ranged
سلسله ردیف
range
سلسله ردیف
systems
سلسله رشته
system
سلسله رشته
channeling
سلسله مراتب
channels
سلسله مراتب
channelled
سلسله مراتب
the nervous system
سلسله پیهای نباتی
hierarchy of needs
سلسله مراتب نیازها
hierarchical network
شبکه سلسله مراتبی
hierarchism
اصول سلسله مراتب
response hierarchy
سلسله مراتب پاسخ
request mast
از طریق سلسله مراتب
thearchy
سلسله مراتب خدایان
memory hierarchy
سلسله مراتب حافظه
military channel
سلسله مراتب نظامی
occupational hierarchy
سلسله مراتب شغلی
hierarchical model
مدل سلسله مراتبی
flight
یک رشته پلکان سلسله
neural
وابسته به سلسله اعصاب
chain of command
سلسله مراتب فرماندهی
control hierarchy
سلسله مراتب کنترل
cryptochannel
سلسله مراتب رمز
data hierarchy
سلسله مراتب داده ها
achamenidae
سلسله هخامنشی هخامنشیان
hierachical structure
ساختار سلسله مراتبی
heavenly hierarchy
سلسله مراتب فرشتگان
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
pecking order
سلسله مراتب دانه چینی
hierarchies
ساختار دادهای سلسله مراتبی
hierarchy
ساختار دادهای سلسله مراتبی
sympathetics
سلسله پیهای نباتی باشد
echelons
ستون طبقه سلسله مراتب
echelon
ستون طبقه سلسله مراتب
campaign
سلسله عملیات کوره بلند
ohms
واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
campaigns
سلسله عملیات کوره بلند
campaigning
سلسله عملیات کوره بلند
campaigned
سلسله عملیات کوره بلند
algebraic hierarchy parenthese
پرانتزهای سلسله مراتبی جبری
dynastical
وابسته بیک سلسله پادشاهان
dynast
عضو سلسله پادشاهان سرسلسله
habit family hierarchy
سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
hierachical file system
سیستم فایل سلسله مراتبی
argumentum
یک سلسله دلایل قابل قبول
hierarchic
وابسته به سلسله مراتب وریاست
request mast
گزارش از طریق سلسله مراتب
ohm
واحد مقاومت برق در سلسله .S.K.
train
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trains
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trained
سلسله وقایع توالی حیله جنگی
exempted station
یکان استثنایی از نظر سلسله مراتب
abort
متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
hierarchical data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
aborted
متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborting
متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
aborts
متوقف کردن یک سلسله عملیات در حال اجراء
underplot
یک سلسله حوادث تبعی و عرفی نمایش توط ئه
semiosis
یک سلسله فعل وانفعالات مشخص جانور علامت
hierarchies
گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
hierarchy
گروه فرشتگان نه گانه سلسله سران روحانی وشیوخ
fiscal station
قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
hdbms
DataBase Hierarchicalسیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی Systems anagement
onion skin language
زبان عملیات پایگاه داده ها که میتواند ساختار داده سلسله مراتبی را پردازش کند
rank and file
صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
Tahmasb
شاه تهماسب
[پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com