English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 231 (23 milliseconds)
English Persian
to switch off قطع کردن اتصال
Search result with all words
link اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
lead هدایت کردن بست اتصال
leads هدایت کردن بست اتصال
connect اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن
connects اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
joint بند بند کردن اتصال دادن بند
isolation مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
short اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
shorter اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
shortest اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
bond متصل کردن چسباندن اتصال
linkage مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
disconnect قطع کردن اتصال الکتریکی
disconnecting قطع کردن اتصال الکتریکی
disconnects قطع کردن اتصال الکتریکی
AUI connector اتصال D برای متصل کردن کابلهای انترنت به آداپتور شبکه
by pass بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
Cambridge ring استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
conferencing اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
fusion welding اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
to break contact اتصال راقطع کردن
Do the trains connect? [خط] قطارها به هم اتصال دارند؟ [برای عوض کردن قطار]
Other Matches
male connector ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fiber نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibre نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibres نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivel اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
swivelled اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
RJ connector نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
leads قطب اتصال سیم اتصال
ramps سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp سینه کش اتصال فراز اتصال
cascade connection اتصال کاسکاد اتصال پلهای
lead قطب اتصال سیم اتصال
terminals محل اتصال پیچ اتصال
terminal محل اتصال پیچ اتصال
slip road سینه کش اتصال فراز اتصال
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
cutter link اتصال
scarf اتصال
scarfs اتصال
bounding اتصال
concatenate اتصال
interconnection اتصال
butt joint اتصال لب به لب
hitched اتصال
conjuncture اتصال
connect node کد اتصال
hitch اتصال
symphysis اتصال
fitting اتصال
connectivity اتصال
joint اتصال
union اتصال
conjunctions اتصال
connection line خط اتصال
conjunction اتصال
colligation اتصال
butt joint riveting اتصال لب به لب
contacted اتصال
lead wire خط اتصال
bindings اتصال
binding اتصال
attach اتصال
attaching اتصال
link اتصال
contacts اتصال
juncture اتصال
jump joint اتصال لب به لب
interconnetion اتصال
clutch dog فک اتصال
coupling اتصال
lap joint اتصال لب به لب
incorporation اتصال
single u butt joint اتصال لب به لب "یو"
single u butt weld اتصال لب به لب "یو"
law of continvity اتصال
continuity اتصال
attaches اتصال
contact اتصال
contacting اتصال
v joint اتصال "وی "
tie down اتصال
connection اتصال
network اتصال
abjoint بی اتصال
tie line خط اتصال
networks اتصال
junctions اتصال
suspension اتصال
unions اتصال
fusions اتصال
fusion اتصال
seams خط اتصال
abutment اتصال
coitus اتصال
seam خط اتصال
suspensions اتصال
connector اتصال
connexions اتصال
wiring اتصال
junction اتصال
bonding اتصال
inosculation اتصال
hitches اتصال
nexus اتصال
hitching اتصال
data link اتصال داده
gusset plate صفحه اتصال
discontinuity عدم اتصال
ground connection اتصال زمین
dead earth اتصال زمین
jack box جعبه اتصال
cross linking اتصال عرضی
spigot and socket joint اتصال مفصلی
haunched connection اتصال ماهیچهای
discontinuities عدم اتصال
rabbet joint اتصال دو راهه
grid clip اتصال شبکه
joining point نقطه اتصال
ground conection اتصال زمین
join clip گیره اتصال
joint pin خار اتصال
grid terminal اتصال شبکه
joint space محل اتصال
pivots توپی اتصال
pivoted توپی اتصال
pivot توپی اتصال
connection to ventilator اتصال به هواکش
joint washer واشر اتصال
to connect to frame اتصال به بدنه
equalizer اتصال برابرساز
equalizers اتصال برابرساز
physical connection اتصال مادی
joint length طول اتصال
jointing iron اهن اتصال
compound اتصال مرکب
contact plug فیش اتصال
contact series اتصال سری
star connection اتصال ستارهای
junctions نقطه اتصال
corner joint اتصال فارسی
corner joint اتصال گوشه
junctions اتصال برخوردگاه
junction potential پتانسیل اتصال
crosspoint زوج اتصال
overlap joint اتصال نیمانیم
junction اتصال برخوردگاه
connector وسیله اتصال
connector اتصال دهنده
connector symbol علامت اتصال
connexion ارتباط اتصال
star connection اتصال ستاره
contact pair زوج اتصال
idle trunck خط اتصال ازاد
idle junction اتصال ازاد
gusset قطعه اتصال
coupling capacitor خازن اتصال
compounds اتصال مرکب
coupling coefficient ضریب اتصال
coupling element عنصر اتصال
coupling factor ضریب اتصال
coupling instability نااستواری اتصال
coupling magent اهنربای اتصال
junction cable کابل اتصال
coupler link عضو اتصال
coupler link لینک اتصال
gusset لچکی اتصال
compounds اتصال کمپوند
gussets قطعه اتصال
gussets لچکی اتصال
compounded اتصال کمپوند
compounded اتصال مرکب
compound اتصال کمپوند
ground joint اتصال سنبادهای
coupling valve ارزش اتصال
grid cap اتصال شبکه
double junction اتصال مضاعف
double u butt joint اتصال لب به لب یو دوبل
fitting joint اتصال مناسب
drag bar میله اتصال
drag link اتصال کششی
finger joint اتصال انگشتی
phase to phase short circuit اتصال فاز
short-circuit اتصال کوتاه
short-circuits اتصال کوتاه
series connection اتصال دنبالهای
interconnected star اتصال زیگزاگی
v connection اتصال مثلث
flang joint اتصال سرلوله
flang joint اتصال لبه
interconnection scheme نقشه ی اتصال
interconnection of diagram نمودار اتصال
interconnection اتصال میانی
plug connection اتصال دوشاخه
zig zag connection اتصال زیگزاگی
series connection اتصال زنجیری
connecting اتصال دهنده
two way wiring اتصال تبدیل
pipe connection اتصال لوله
exhaust connection اتصال خروجی
tomming اتصال ازبالا
tongue and groove joint اتصال نر و ماده
truss joist تیر اتصال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com