Dictiornary-Farsi | قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
Where are the luggage lockers?	قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟


Other Matches

Where are the luggage lockers?	قفسه های ویژه بار کجاست؟
Luggage	اسباب و اثاثیه
this luggage	این اسباب و اثاثیه
luggage van	واگن اسباب و اثاثیه
luggage lockers	قفس های اسباب و اثاثیه
There is one piece missing.	یک تکه از اسباب و اثاثیه نیست.
I'd like to leave my luggage, please.	من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
Where are the luggage trolleys?	چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟
Can you help me with my luggage?	ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Could you help me carry my luggage?	ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
Will you have our luggage sent up?	آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟
Please take this luggage.	خواهش میکنم این اسباب و اثاثیه را برایم بیاورید.
Take this luggage to the taxi, please.	لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید.
Take this luggage to the bus, please.	لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
pipe cutter	اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
idiosyncrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms	توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
locker	قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
lockers	قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
special interest groups	گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
equipment	اثاثیه
furnishings	اثاثیه
specialty	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality	کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
the f. of a room	اثاثیه اطاق
unfurnished	بدون اثاثیه
dixings	اثاثیه مخلفات
disfurnish	بی اثاثیه کردن
gas fittings	اثاثیه گاز
accomodation	تدارک جا اثاثیه تطابق
props	اثاثیه صحنه نمایش
idiocrasy	طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
pantechnicon van	یکجوربارکش برای بردن اثاثیه
To rearrange the futniture.	اثاثیه ( مبلمان ) راجابجا کردن
Where is the ...?	... کجاست؟
Where is the terminus?	ترمینال کجاست؟
Where is the guest house?	مهمانسرا کجاست؟
Where is the hotel/ guest house?	هتل کجاست؟
Where is the station?	ایستگاه کجاست؟
Where is the post office?	پستخانه کجاست؟
What's the problem?	مشکل کجاست؟
Where is the underground?	مترو کجاست؟
Where are your manners ?	ادبت کجاست ؟
Where is the lift?	آسانسور کجاست؟
Where is the toilet?	توالت کجاست؟
Where is my seat(place)	جای من کجاست ؟
Where is the nearest bank?	نزدیکترین بانک کجاست؟
Where is the emergency exit?	در خروج اضطراری کجاست؟
Where is the nearest exchange office?	نزدیکترین صرافی کجاست؟
Where is the bus stop?	ایستگاه اتوبوس کجاست؟
where is my place at the table	جای من در سر میز کجاست
where is the platform 3?	سکوی شماره 3 کجاست؟
Where is the nearest garage	نزدیکترین تعمیرگاه کجاست؟
Where is the information desk?	میز اطلاعات کجاست؟
where is the kilogramme weight ?	سنگ کیلوگرم کجاست
Where is the nearest pharmacy?	نزدیکترین داروخانه کجاست؟
Where is the sleeping car?	واگن خواب کجاست؟
What is wrong ? what is the snag ?	عیب کار کجاست ؟
Where is carriage no ...?	واگن شماره ... کجاست؟
Where is the hotel reservation?	رزرو هتل کجاست؟
What is holding it up ? what is the snag?	گیر کار کجاست ؟
Where is the ticket office?	باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the location of this camp ?	محل این اردوگاه کجاست ؟
Where is the neareset petrol station?	نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
Where is the nearest underground station?	نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
Where's the railway station?	ایستگاه راه آهن کجاست؟
Where is the booking office?	باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the booking office?	باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the left-luggage office?	دفتر بار امانتی کجاست؟
praetorial	متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
Where are the luggage trolleys?	چرخهای دستی حمل بار کجاست؟
Where is the mate ( companion ) of this glove ?	لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
Can you tell me where ... is?	آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
You mark my words .	ببین کجاست که بهت می گویم ؟( بگفته ام گوش کن )
wardrobe	قفسه
cupboard	قفسه
cupboards	قفسه
wardrobes	قفسه
cages	قفسه
etagere	قفسه
bay	قفسه
shelving rack	قفسه
baying	قفسه
bays	قفسه
cage	قفسه
encasement	قفسه
bayed	قفسه
armarium	قفسه
racks	قفسه
wracked	قفسه
wracks	قفسه
rack	قفسه
shelf	قفسه
racked	قفسه
presses	قفسه
press	قفسه
cabinet	قفسه
cabinets	قفسه
shelve	در قفسه گذاردن
meat safe	قفسه توری
rib-cages	قفسه صدری
kist	قفسه سینه
hot cabinet	قفسه گرما
gasoem	قفسه سینه
cabin scooter	قفسه متحرک
cabinet clamp	گیره قفسه
shelved	در قفسه گذاردن
cabinetwork	قفسه سازی
cabinetmaker	قفسه ساز
rib cage	قفسه سینه
thoraces	قفسه سینه
rib cage	قفسه صدری
chests	قفسه سینه
chest	قفسه سینه
bookshelves	قفسه کتاب
rib-cage	قفسه سینه
rib-cage	قفسه صدری
rib-cages	قفسه سینه
bookcases	قفسه کتاب
bookcase	قفسه کتاب
thoraxes	قفسه سینه
thorax	قفسه سینه
bookshelf	قفسه کتاب
shelver	در قفسه گذار
credenza	قفسه یا جا کتابی
thoracic cage	قفسه سینه
cabinet maker	قفسه ساز
cabinet-maker	قفسه ساز
cabinet-makers	قفسه ساز
squirrel cage	قفسه محافظ
switch gear cabinet	قفسه کلیدها
thoracopods	قفسه محافظ
desktop	قفسه فایلها
spice rack	قفسه ادویه
stacks	قفسه کتابخانه
stack	قفسه کتابخانه
pigeonhole	خانه قفسه
wall mounting cabinet	قفسه دیواری
thoracic cage	قفسه صدری
stacked	قفسه کتابخانه
racks	قفسه مهمات و وسایل
shelve	قفسه دار کردن
buffeted	قفسه جای فرف
buffeting	قفسه جای فرف
racked	قفسه مهمات و وسایل
buffet	قفسه جای فرف
wracked	قفسه مهمات و وسایل
shelved	قفسه دار کردن
tallboy	قفسه پایه دار
wracks	قفسه مهمات و وسایل
thoracic	وابسته به قفسه سینه
buffets	قفسه جای فرف
chiffonier	قفسه کوچک کشودار
rack	قفسه مهمات و وسایل
first aid cabinet	قفسه کمکهای اولیه
show case	قفسه جلو مغازه
side board	میز قفسه دار
drop type switchboard	قفسه کلیدهای نوع سقوطی
I cannot reach the shelf.	قدم به قفسه نمی رسد
I cant reach the shelf .	دستم به قفسه نمی رسد
credence	[قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
meat safe	قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
ready rack	قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
Put the books back on the shelf.	کتابها را بگذار توی قفسه سر جایش
telephone switchboard	قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
presternum	قسمت جلو قفسه سینه پستانداران
what not	قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
ark	[نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
article	اسباب
geap	اسباب
rig	اسباب
instrument	اسباب
instrumentally	با اسباب
free handed	بی اسباب
free hand	بی اسباب
fixings	اسباب
device	اسباب
devices	اسباب
whigmaleerie	اسباب
whigmaleery	اسباب
apparatus	اسباب
accouterment	اسباب
lash up	اسباب
dixings	اسباب
apparel	اسباب
tool	اسباب
mountings	اسباب
articles	اسباب
tackling	اسباب
remover	اسباب کش
gadget	اسباب
gadgets	اسباب
appliances	اسباب
rigging	اسباب
tackle	اسباب
appliance	اسباب
freehand	بی اسباب
things	اسباب