Dictiornary-Farsi | قلابی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 51 (4 milliseconds)

English	Persian
adulterated	قلابی
false	قلابی
adulterate	قلابی
adulterates	قلابی
adulterating	قلابی
sham	قلابی
shams	قلابی
quack	قلابی
quacked	قلابی
quacking	قلابی
quacks	قلابی
bogus	قلابی
hamate	قلابی
hamous	قلابی
pasteboard	قلابی
quackish	قلابی
false <adj.>	قلابی


Other Matches

uncinus	زائده قلابی
simular	قلابی صوری
shamateur	اماتور قلابی
rip-off	کالای قلابی
rip-offs	کالای قلابی
a fake doctor	پزشک قلابی
False coin .	سکه قلابی
A bogus professor .	پروفسور قلابی
cheap copy	بدل قلابی
pale [poor] imitation	بدل قلابی
Rigged elections .	انتخابات قلابی
spurious	قلابی الکی
kake uke	دفاع قلابی
fulham	طاس قلابی
forge	تهیه جنس قلابی
forges	تهیه جنس قلابی
unciform	سرکج قلابی چنگکی
frog-adjustment screw	پیچ قلابی تنظیم کننده
crook	ادم قلابی کلاه بردار
crooks	ادم قلابی کلاه بردار
crooking	ادم قلابی کلاه بردار
setline	رسن چند قلابی ماهیگیری
To fake an oil – painting .	یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
The whole story was faked up .	تمام داستان قلابی وساختگه بود
weedless	قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند
quacking	صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks	صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quack	صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked	صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
ringthe bull	بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
arresting gear	قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow.	این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
steeve	خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
mare's nest	چیز خوش فاهر وبد باطن چیز قلابی