Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
osborne shackle	قلاب حامل
Other Matches
weapon carrier	کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
hooked medallion	ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
crane hook	قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
light ship	کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
carrier	حامل
bearers	حامل
bearer	حامل
conveyor	حامل
carriers	حامل
porters	حامل
vehicles	حامل
porter	حامل
vector	حامل
vehicle	حامل
bearer cheque	چک حامل
conveyer	حامل
gerent	حامل
stave	حامل
vectors	حامل
thurifer	حامل بخوردان
transports	ترابری حامل
bearer	در وجه حامل
linkman	حامل مشعل
bearing angle	زاویه حامل
data carrier	حامل داده
tape transport	حامل نوار
messenger	طناب حامل
messengers	طناب حامل
vehicle	حامل رسانه
thurifer	حامل مجمر
vehicles	حامل رسانه
data carrier	حامل داده ها
vectorial	حامل بردار
bearers	در وجه حامل
carrier detect	تشخیص حامل
carrier detect	کشف حامل
breech block carrier	حامل کولاس
payable to the bearer	در وجه حامل
vector	حامل بردار
vectors	حامل بردار
bearer cheque	چک در وجه حامل
messenger wire	سیم حامل
linkboy	حامل مشعل
bearer bond	سند حامل
radius vector	شعاع حامل
carrier frequency	بسامد حامل
carrier frequency	فرکانس حامل
carrier system	سیستم حامل
sound carrier	حامل صوت
transport	ترابری حامل
transported	ترابری حامل
transporting	ترابری حامل
color carrier	حامل رنگ
carrier wave	موج حامل
carrier gas	گاز حامل
image carrier	حامل تصویر
video carrier	حامل ویدئو
gestatorial	حامل پاپ
bearing	زاویه حامل
linkmen	حامل مشعل
slaver	کشتی حامل بردگان
comports	دربرداشتن حامل بودن
bearer bond	سند در وجه حامل
gestatoraial chair	کرسی حامل پاپ
weapon carrier	حامل جنگ افزار
bearer stock	اسناد در وجه حامل
warrant to bearer	به حواله کرد حامل
stretcher-bearer	حامل تخت روان
stave	روی خط حامل نوشتن
stretcher-bearers	حامل تخت روان
pay to the bearer	دروجه حامل بپردازید
stretcher bearer	حامل تخت روان
persi	حامل راس الغول
perseus	حامل راس الغول
victualler	کشتی حامل خواربار
caddy	حامل وسایل بازیگر
telephone carrier current	جریان حامل تلفنی
platform	رسانگر حامل گیرنده
platforms	رسانگر حامل گیرنده
comported	دربرداشتن حامل بودن
comport	دربرداشتن حامل بودن
carrier	حامل غلطک حمال
caddying	حامل وسایل بازیگر
caddies	حامل وسایل بازیگر
caddied	حامل وسایل بازیگر
caddie	حامل وسایل بازیگر
carrier	برنامه حامل میکرب
carrier frequency	فرکانس موج حامل
current carrying conductor	رسانای حامل بار
comporting	دربرداشتن حامل بودن
carrier color signal	پیام رنگی حامل
armor bearer	حامل اسلحه زرهدار
carriers	حامل غلطک حمال
carriers	برنامه حامل میکرب
Please pay the bearer .	دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
payable to bearer	قابل پرداخت در وجه حامل
signal	هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
color carrier reference	فاز مبنای حامل رنگ
conversion angle	زاویه حامل مسیر ناو
flag ship	ناوسرفرماندهی کشتی حامل دریادار
party boat	قایق بزرگ حامل مشتریان
ignitor	محفظه حامل باروت اشتعال
flagships	کشتی حامل پرچم امیرالبحری
signaled	هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signalled	هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
flagship	کشتی حامل پرچم امیرالبحری
carabineer	سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
radar picket cap	هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
carriage paid to	هزینه حمل به حامل پرداخت شده
carrier wave	موج حامل امواج رادار یا بی سیم
common carrier	متصدی حمل ونقل حامل مشترک
vectorial	شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
carabinier	سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
carrier frequency	فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
signpost	تیر حامل اعلان تابلو راهنما
signposts	تیر حامل اعلان تابلو راهنما
frequency medulation	تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
bank note	چک تضمین شده سند در وجه حامل
airdrop container	جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
vectors	شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
charge carrier	حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
vector	شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
outriggers	اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
light quantum	کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
destination carrier	کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
black endorsement	براتی که در وجه حامل فهرنویسی شده باشد
guided missile cruiser	زره شکن حامل موشک هدایت شونده
taperer	حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
blank endorsement	فهر نویسی بدون ذکر نام حامل
carriage and insurance paid to	هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
led line	خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
scabbing	بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
information box	قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
ensign	سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
ensigns	سربازی که حامل پرچم است رنگ ابی کمرنگ
nose piece	قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
strop	ریل بندیهای داخل هواپیمابرای اتصال کابل چتر حامل بار
grappled	قلاب
grapples	قلاب
creels	قلاب
iron fork	قلاب
drags	قلاب
dragged	قلاب
agrafe	قلاب
agraffe	قلاب
creel	قلاب
drag	قلاب
grapnel	قلاب
button hook	قلاب
grapnels	قلاب
grappling	قلاب
knop	قلاب نخ
square bracket	قلاب
grapple	قلاب
holdfast	قلاب
kake	قلاب
clasping	قلاب
takle	قلاب
crows foot	قلاب
fishing line	زه قلاب
clasp	قلاب
tach	قلاب
crampoon	قلاب
crampon	قلاب
hamulus	قلاب
hooks	قلاب
buckles	قلاب
fish line	زه قلاب
hamulus	قلاب چه
clasps	قلاب
grabber	قلاب
harnessing	قلاب
harnessed	قلاب
harness	قلاب
fifi hook	قلاب فی فی
clasped	قلاب
buckle	قلاب
uncus	قلاب
toggle	قلاب
sling dog	تک قلاب
gripping	قلاب
gripped	قلاب
grip	قلاب
tache	قلاب
bracket	قلاب
gib	قلاب
grab	قلاب
grabbed	قلاب
grabbing	قلاب
grabs	قلاب
toggles	قلاب
grips	قلاب
buckled	قلاب
fishhook	قلاب
ticks	قلاب
hook	قلاب
tick	قلاب
ticked	قلاب
re issuable notes	اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
hamiform	قلاب مانند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com