English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
English Persian
pashalic قلمرو پاشا
Other Matches
pasha پاشا
bashaw پاشا
pasha or pacha پاشا
sphere قلمرو
territory قلمرو
circles قلمرو
bourgeon قلمرو
count palatine قلمرو
home range قلمرو
spheres قلمرو
kingdom قلمرو
milieux قلمرو
milieus قلمرو
milieu قلمرو
circling قلمرو
circled قلمرو
circle قلمرو
territories قلمرو
domain قلمرو
domains قلمرو
zone قلمرو
realms قلمرو
realm قلمرو
dominion قلمرو
areas قلمرو
area قلمرو
zones قلمرو
orbits قلمرو
orbited قلمرو
orbit قلمرو
shrievalty قلمرو
grand duchy قلمرو دوک
knowledge domain قلمرو دانش
knowledge domain قلمرو اگاهی
heathendom قلمرو کفار
jurisdication حق قضاوت قلمرو
lieutenancy قلمرو ستوانی
queendom قلمرو ملکه
popedom قلمرو پاپ
satrapy قلمرو ساتراپ
territory of state قلمرو دولت
viscounty قلمرو ویکنت
subkingdom قلمرو تابعه
regality سلطنت قلمرو
realm قلمرو سلطان
dukedoms قلمرو دوک
sultanate قلمرو سلطان
duchies قلمرو دوک
principality قلمرو شاهزاده
principalities قلمرو شاهزاده
dioceses قلمرو اسقف
diocese قلمرو اسقف
duchy قلمرو دوک
dukedom قلمرو دوک
abbacy قلمرو راهب
sultanates قلمرو سلطان
realms قلمرو سلطان
archdeaconry قلمرو و سرشماس
scope قلمرو حوزه
prelature قلمرو اسقف اعظم
purview قلمرو اجراء چشم رس
parsonage قلمرو کشیش بخش
title of territory مالکیت قلمرو کشور
parsonages قلمرو کشیش بخش
seigneury قلمرو حکومت لرد
palatinate ناحیه قلمرو کنت
barony ملک یا قلمرو بارون
bailiwick ناحیه قلمرو مامور
khanate قلمرو حکومت خان
archbishopric مقام یا قلمرو اسقف
kaiserdom قلمرو حکومت قیصر
diocesan وابسته به قلمرو اسقف
in claisum دریایی که در قلمرو کشورویژهای باشد
archdiocese قلمرو مذهبی اسقف اعظم
archduchy قلمرو و حکومت دوک بزرگ
sovereignty اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
parishes بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
parish بخش یا ناحیه قلمرو کشیش کلیسا
seigniory قلمرو امرای دوره ملوک الطوایفی
count palatine قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
dominion قلمرو ملک وابستگان مستقل یک کشور
closed sea دریایی که جزو قلمرو کشوری باشد
thaneship قلمرو یا موقعیت ومقام خان مقام خانی
extraterritorial واقع درخارج قلمرو داخلی خارج مملکتی
vicariate قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
vicarate قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
reporting by axception گزارشی که فقط حاوی اقلام خارج از قلمرو عادی بوده ونیازمند توجه مدیریت است
king dom کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
sheikhdom شیخ نشین قلمرو شیخ
sheikdom شیخ نشین قلمرو شیخ
terrtorialize محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com