English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
He has a ready pen. قلم شیوا وروانی دارد
Other Matches
eloquent شیوا
rotundily اب وتاب وروانی
cold war جنگ تبلیغاتی وروانی
psychopathy اختلالات فکری وروانی
psychoneurotic مریض مبتلا به ناراحتی عصبی وروانی
psychokinesis عملیات جنون امیز در اثراختلالات فکری وروانی
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
there is a time for everything دارد
heavy fighting is in progress دارد
he has worms دارد
hast او دارد
he is ill with fever تب دارد
he has a rage for money دارد
has دارد
chain دارد.
chains دارد.
are there any remarks? دارد
it is usual with him عادت دارد
there is a rumour that شهرت دارد که
our library is well stocked خوبی دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
not a patch on چه دخلی دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
walls have ears گوش دارد
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
what hurt is there in that چه زیانی دارد
the reason is two fold دودلیل دارد
the reason is manifold چنددلیل دارد
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
figure on <idiom> بستگی دارد به
it has sides سه پهلو دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
viruses وجود دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
the probability is احتمال دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
he is 0 years old او ده سال دارد
he has a maggot in his head وسواس دارد
Windows GDI بیتی دارد
virus وجود دارد
what the odds چه اهمیت دارد
what matter? چه اهمیت دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
he has an axe to grind غرض دارد
god is خداوجود دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
he is fifty تمام دارد
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
basses کسی که صدای بم دارد
what is that to you به شما جه دخلی دارد
She has a soft voice صدای نرمی دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
length خط با طول جر حرف دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
the switch is on برق جریان دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
well and good باشد چه ضرر دارد
significance معنای مخصوص دارد
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
to bring grist to the mill نان دراب دارد
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
bass کسی که صدای بم دارد
biased آنچه اریب دارد
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
rubrician کتاب نماز دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
backs که یک باتری پشتیبان دارد
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
likelihood احتمال کلی دارد
he has much merit خیلی قابلیت دارد
he has much merit بسیار شایستگی دارد
in all like احتمال کلی دارد
it askes for attention توجه لازم دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
delectus برای ترجمه دارد
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
he is f. of money پول فراوان دارد
bigamists زنی که دوشوهر دارد
bigamist زنی که دوشوهر دارد
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
he has a loose tongue دهان لقی دارد
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
he insists on going اصرار دارد برفتن
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
he is in the know اطلاع ویژه دارد
it is of frequent خیلی مورد دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
NVRAM ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
toggles یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
accessor شخصی که به داده دسترسی دارد
lunchroom رستورانی که غذاهای مختصرواماده دارد
letter head کاغذیکه نشان چاپی دارد
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
double breasted کتی که در دو طرف دکمه دارد
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
One could be taken up on ones offer. تعارف آمد نیامد دارد
mistress of cooking زنی که در اشپزی دست دارد
cornet a pistons یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
Our food supply is getting low. ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
corvette رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
It all depends on how things develop. بستگی دارد چه پیش بیاید
My hair is growing. موهایم دارد بلند می شود
It is going from bad to worse . وضع دارد بد ترهم می شود
crapaudiue door دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
creditor secured by pledge طلبکاری که رهینه در دست دارد
dare he go? ایا جرات دارد برود
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
She is too damned fussy خیلی ادا واطوار دارد
He is bound to come. احتمال زیادی دارد که بیاید
ex-directory شخصی که چنین شمارهای را دارد
dichord سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
He has a good permanent job. شغل ثابت خوبی دارد
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
landaulet n گردونه کوچکی که پوششی دارد
fault فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
administrator تنظیم و نگهداری شبکه دارد
the odds are that he will doit احتمال دارد که انکار را بکند
quarter binding جلدی که تنهاته ان چرم دارد
the cow parts the hoofs گاو سمهای شکافته دارد
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
interne یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
administrators تنظیم و نگهداری شبکه دارد
the battle still rages جنگ هنوز شدت دارد
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
tea has an adour p to itself چای بوی ویژهای دارد
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
sexagenarian کسی که از 06 تا96 سال دارد
it look like rain گویا خیال باریدن دارد
it is marked with spots نشان ان خالهایی است که دارد
faulted فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
he has a small p in shimran او ملک کوچکی درشمیران دارد
kleptamaniac کسی که جنون دزدی دارد
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
he has a spite against me بامن کینه یاعداوت دارد
gigs درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
pavonazzo مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
water exists in three phases اب درسه نمود وجود دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com