Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (8 milliseconds)
English
Persian
The pen is mightier than the sword.
<proverb>
قلم قدرتمندتر از شمشیر است .
Other Matches
covered
گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
doubled
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
upgrade
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrading
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrades
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgraded
قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
swords
شمشیر
bilboa
شمشیر
bilbo
شمشیر
sword
شمشیر
bolo
شمشیر
spits
شمشیر
blade
شمشیر
spurtle
شمشیر
spit
شمشیر
swordsman
شمشیر زن
baldric
بند شمشیر
at the point of the sword
بدم شمشیر
scabbard
غلاف شمشیر
blade
تیغه شمشیر
rapier
شمشیر دودم
rapiers
شمشیر دودم
swordplay
فن شمشیر بازی
scabbards
غلاف شمشیر
claymore
شمشیر دودمه
daito
شمشیر بزرگ
swordsman
شمشیر باز
swordsmanship
شمشیر بازی
to carry sword
شمشیر جستن
tucker
شمشیر ساز
With a stork of the sword.
با ضرب شمشیر
swordlike
شمشیر مانند
sword knot
شرابه شمشیر
sword fish
شمشیر ماهی
fencer
شمشیر باز
foilsman
شمشیر باز
gladiate
شمشیر مانند
sabre cut
زخم شمشیر
sword cut
زخم شمشیر
sword cutter
شمشیر ساز
sword dance
رقص شمشیر
pommel
قبه شمشیر
steels
شمشیر پولادی
swordfishes
شمشیر ماهی.
hilt
دسته شمشیر
hilts
دسته شمشیر
fences
شمشیر بازی
pommels
قبه شمشیر
foible
تیغه شمشیر
foibles
تیغه شمشیر
steeling
شمشیر پولادی
steeled
شمشیر پولادی
steel
شمشیر پولادی
handles
قبضه شمشیر
handle
قبضه شمشیر
swordfish
شمشیر ماهی.
fence
شمشیر بازی
stoccado
پرتاب با ضربه شمشیر
action on the blade
تماس با شمشیر حریف
backsword
شمشیر یک لبهء برنده
point d'arret
نوک چنگالی شمشیر
in line
شمشیر در وضع حمله
scimitar
شمشیر هلالی شکل
fences
شمشیر بازی کردن
falchion
شمشیر کوتاه و پهن
curtle ax
شمشیر کوتاه وسنگین
academic assault
شمشیر بازی نمایشی
stoccata
پرتاب با ضربه شمشیر
toledo
شمشیر ابدارمصنوع تولدو
sword play
مهارت در بکارگیری شمشیر
curtal ax
شمشیر کوتاه وسنگین
fence
شمشیر بازی کردن
foin
فرو بردن شمشیر یا نیزه
foibles
نیمی از شمشیر از وسط تانوک
partizan
شمشیر پهن ودسته بلند
electric foil
شمشیر فویل با نوک برقدار
double touch
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double hi
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
foible
نیمی از شمشیر از وسط تانوک
sword dance
اجرای رقص در اطراف شمشیر
partisans
شمشیر پهن ودسته بلند
engagements
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
engagement
تماس دو تیفه شمشیر درگارد
partisan
شمشیر پهن ودسته بلند
weak
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weaker
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
weakest
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
circular parry
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
weaknesses
ناحیه نزدیک نوک شمشیر
counter parry
دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
sabre cut
زخم شوشکه ضربه شمشیر
fortes
نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
acinaces
شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
forte
نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
To behead ( decapitate ) someone .
کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
handles
قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
change of engagement
وادار کردن حریف به تغییرمسیر شمشیر
director
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
directors
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
guard
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
bind
کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
compound parry
دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
binds
کنارزدن شمشیر حریف بطرف بدن او
manipulators
گرفتن شمشیر با شست وانگشت ابهام
sabers
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
handle
قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
guarding
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
line of engagement
ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
guards
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
sabre
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
saber
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
sabres
شمشیر بلند نظامی باشمشیر زدن
croise
عبور تیغه شمشیر به شکل خاص
touches
برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
scimitar
شمشیر کارد دسته دراز ونوک برگشته
touch
برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
barong
یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
tuck
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
ceding parry
کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
tucking
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
opposition
حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
pommels
قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
pommel
قسمت فلزی پشت دسته شمشیر دستگیرههای خرک
tucks
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
dub
باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
dubs
باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
counter disengagement
حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
dubbed
باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطاکردن
foiling
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foil
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
curtana
شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
foils
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
glide
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glided
حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
mounting
دسته و پشت بند دسته شمشیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com