English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
rules for forming plurals قواعد جمع بندی
Other Matches
hund rules قواعد هوند
fleming's rules قواعد فلمینگ
selection rules قواعد گزینش
commutation rules قواعد جابجایی
rules قواعد بازی
physically با قواعد طبیعی
regvlarity مطابقه با قواعد
precendence rules قواعد تقدم
inference rule قواعد استنتاج [منطق]
dialectically مطابق قواعد منطق
phonetically از روی قواعد صدا
rules of football قوانین یا قواعد فوتبال
formats قواعد دستورات زمان اسمبلی
geometrize از روی قواعد هندسی کارکردن
geometrize با قواعد هندسی درست کردن
format قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
format قواعد دستورات زمان اسمبلی
transformation rule قواعد استنتاج [منطق] [ریاضی]
formats قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
rule of inference, قواعد استنتاج [منطق] [ریاضی]
illegal دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
grammatical صرف و نحوی مطابق قواعد دستور
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
disassemble ارسال دستورات کد ماشین به قواعد اسمبلی
syntactic طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
syntactical طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
pedantry or pedantism پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
Pay attention to the house rules [hazard statements] . توجه بکنید به قواعد جایگاه [اظهارات خطر] .
extend روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
grammatical error استفاده نادرست از قواعد زمان برنامه نویسی کامپیوتر
double standard قواعد تبعیض امیز وسخت گیرمخصوصا نسبت بجنس زن
extends روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
IMA سازمان تخصصی که حاوی موضوعاتی مثل قواعد زبان
extending روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
propriety قواعد متداول ومرسوم رفتارواداب سخن مراعات اداب نزاکت
illegal دستور یا فرآیندی که پروتکل سیستم کامپیوتری یا قواعد زبان را دنبال نمیکند
inference مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
inferences مجموعه قواعد در سیستم خبره برای کاهش اهداف یا نتایج داده
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
infix notation روش قواعد برنامه نویسی کامپیوتر که عملگرها درون عملوندها هستند مثل D-C یا x+y
formatter سخت تافزار یا نرم افزاری که متن را طبق قواعد مشخصی مرتب میکند
biotechnology ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
protocols ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
protocol ارتباطی بین واحدهادرایستگاههای کاری مختلف که قواعد و فرمت هایی را برای مبادله پیام ها تعریف میکند
military testament وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
information داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
phrenologically ازروی علم براهین جمجمه موافق قواعد این علم
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording جمله بندی کلمه بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
classification طبقه بندی رده بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
restatement of the law مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
technocracy حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracies حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
snacks ته بندی
snack ته بندی
humidity insulation اب بندی
queing صف بندی
striation خط بندی
patching سر هم بندی
trimerous سه بندی
taping ته بندی
queuing صف بندی
waterproofing اب بندی
sealing off اب بندی
lapping اب بندی
neuration رگ بندی
nailed up سر هم بندی
mud sill ته بندی
vanation رگ بندی
alignments صف بندی
hermetic sealing اب بندی
funicular بندی
articular بندی
humidity insulation نم بندی
funiculars بندی
laced بندی
seals اب بندی
seal اب بندی
commisural بندی
alignment صف بندی
commissural بندی
dunnage بسته بندی
earing خوشه بندی
rootage ریشه بندی
ring clossure حلقه بندی
paging صفحه بندی
classification chart نموداررده بندی
package عدل بندی
rhyme scheme قافیه بندی
package بسته بندی
packaged عدل بندی
sealings بتونه اب بندی
grades درجه بندی
sealing screw پیچ اب بندی
caulk اب بندی کردن
sealing liquid مایع اب بندی
grade درجه بندی
sealing joint اتصال اب بندی
seal bars میلههای اب بندی
dentition دندان بندی
cerebral localization منطقه بندی مخ
scheme of colour رنگ بندی
scheduling queue صف زمان بندی
cingulate کمر بندی
dimensioning کادر بندی
reticulation شبکه بندی
queuing theory نظریه صف بندی
premunition پیش بندی
calibration زینه بندی
totalization جمع بندی
pluralization جمع بندی
calibration درجه بندی
electrical insulation برق بندی
botchery سرهم بندی
bone setting شکسته بندی
factorization عامل بندی
taxonomy طبقه بندی
packaged بسته بندی
packages عدل بندی
eaves flashing اب بندی لب بند
packages بسته بندی
rank رتبه بندی
regimentalation گروه بندی
ranked رتبه بندی
ranks رتبه بندی
taxonomies طبقه بندی
fasciate کمر بندی
segmentation قطعه بندی
vernation برگ بندی
to make a muddle of سر هم بندی کردن
to make a mess of سر هم بندی کردن
terracing تراس بندی
tariff classification تعرفه بندی
tabulation جدول بندی
systemization طبقه بندی
underpins پی بندی کردن
syllabification هجا بندی
syllabicity هجا بندی
syllabication هجا بندی
summation جمع بندی
to mull a mull of سر هم بندی کردن
to nails up سر هم بندی کردن
to pin up بی بندی کردن
venation رگه بندی
typification طبقه بندی
typification سنخ بندی
triangulation مثلث بندی
sealing اب بندی کردن
partitioning جزء بندی
triangularization مثلث بندی
trelliswork داربست بندی
toe protection پاشنه بندی
to take a snack ته بندی کردن
subsumption رده بندی
columniation ستون بندی
gambled شرط بندی
couponing کوپن بندی
gambles شرط بندی
skelton استخوان بندی
single sling باربردار یک بندی
shuttering تخته بندی
shoring شمع بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com