Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
admiralty law
قوانین دریایی
maritime law
قوانین دریایی
Search result with all words
rules of road
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
Other Matches
Roman law
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
twelve tables
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
midshipman
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
kites
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officer
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kite
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
running lights
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
sea mark
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea power
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
terns
پرستوک دریایی چلچله دریایی
tern
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
maritime
ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
bureau of naval personnel
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore
سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
pandect
قوانین
regulations
قوانین
crash position indicator
برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore
فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
code
مجموعه قوانین
korte's laws
قوانین کرت
labor laws
قوانین کار
written laws
قوانین مدون
zipf's laws
قوانین زیف
statute book
قوانین موضوعه
rules of the roads
قوانین دریانوردی
rules of engagement
قوانین درگیری
rules of chess
قوانین شطرنج
rules committee
کمیته قوانین
remedial statutes
قوانین اصلاحی
codification
وضع قوانین
radiation laws
قوانین تابش
permissive legislation
قوانین مخیره
promulgation of the laws
انتشار قوانین
newton's laws of motion
قوانین نیوتون
succession law
قوانین وراثت
murphy's laws
قوانین مورفی
mendelian laws
قوانین مندل
rules of the roads
قوانین راه
kepler's laws
قوانین کپلر
hague rules
قوانین لاهه
gas laws
قوانین گازها
forest laws
قوانین جنگل
codex
مجموعه قوانین
company law
قوانین شرکت
competition rules
قوانین رقابت
conflict of laws
تعارض قوانین
conflict of lows
تعارض قوانین
statue law
قانون یا قوانین
doctorine
قوانین اصلی
explanation of laws
شرح قوانین
codification
تدوین قوانین
gunnery
قوانین تیراندازی
interpertation of laws
تفسیر قوانین
inland rules
قوانین داخلی
infraction of rules
نقض قوانین
joule's laws
قوانین ژول
hovering acts
قوانین ضد قاچاق
kepler laws
قوانین کپلر
administrative law
قوانین اداری
law enforcement
اجرای قوانین
[حقوقی]
physical
که قوانین نرخ بیت
newton's laws of motion
قوانین حرکت نیوتون
newton's laws of motion
قوانین حرکت نیوتن
sanctioned laws
قوانین یا مقررات مصوبه
s factor
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
punitive article
قوانین جزایی ارتش
company law
قوانین مربوط به شرکتها
codification
گرد اوری قوانین
child labor laws
قوانین کار کودکان
codification
جمع وتدوین قوانین
rules of football
قوانین یا قواعد فوتبال
gunnery
قوانین تیر توپخانه
military justice
قوانین جزایی ارتش
under these rules
بموجب این قوانین
laws versus tendencies
قوانین در مقابل تمایلات
convoy routing
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon
برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
encode
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
littoral law
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
copyright
محدود شده با قوانین کپی
valid
درست , طبق مجموعهای قوانین
copyrights
محدود شده با قوانین کپی
rules of procedure
قوانین مربوط به روش جاری
coastel low
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
provision
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
adjective laws
قوانین مربوط باصول محاکمات
laws of motion of capitalism
قوانین حرکت سرمایه داری
encodes
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
message
قوانین از پیش تعریف شده که کد
enterprises
اقدام به اجرای قوانین کردن
enterprise
اقدام به اجرای قوانین کردن
De Morgan's laws
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
grammars
قوانین استفاده صحیح از زمان
grammar
قوانین استفاده صحیح از زمان
De Morgan's laws
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
messages
قوانین از پیش تعریف شده که کد
conform
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
leges
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
conforming
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
draconian
قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
conforms
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
highway dispatch
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
formula
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
the code of justinian
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
Talmud
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
terminal ballistics
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
the rules of protocol
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
formulas
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulae
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
representative government
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
casuistry
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
inference
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
inferences
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
LCP
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
extends
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
link
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
fixed point notation =
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
extending
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
format
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
mixed laws
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
extend
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
formats
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
legal
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
riparian law
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
Gun laws need to be revisited.
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی
[تجدید نظر]
دارند.
transfers
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
syntax
قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
validated
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validate
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validating
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
illegal
آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
marquis queensberry rules
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
transfer
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
rigorist
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
transferring
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
validates
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
light ship
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
r.s.c
قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
transformational rules
مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
precedence
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
liberty civil
ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
operation
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
table of precedence
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters
خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
boolean operation
عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
unallowable digit
ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
blue laws
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue law
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
illegal
ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
generator
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
generators
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
revenue cutter
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
layout
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
sheriff
نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
layouts
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
sheriffs
نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
trade restrictions
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
protocols
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocol
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
forbids
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
forbid
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
boolean algebra
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
syntax
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
fair trade laws
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
declaratory statute
هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
knowledge
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
text
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
texts
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
layer
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layers
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com