Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
riparian law
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
Other Matches
mixed laws
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
noblemen
شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
nobleman
شخصی که از طبقه اعیان و شایسته عضویت درمجلس اعیان باشد
company law
قوانین مربوط به شرکتها
coastel low
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
littoral law
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
rules of procedure
قوانین مربوط به روش جاری
adjective laws
قوانین مربوط باصول محاکمات
formats
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
format
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
r.s.c
قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
operation
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
boolean algebra
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
afflux
خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
belonging
متعلقات واموال دارایی
Roman law
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
up the river
سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
affluent
رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
conflict of lows
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
statement of affairs
وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
liman
خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
clogged ink jet nozzles
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
Millefleurs design
طرح هزاران گل
[در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.]
polymorph
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
twelve tables
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
current ratio
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
paged address
که بعد شماره صفحه به آنها اختصاص داده میشود. آدرسهای حافظه مربوط به صفحهای هستند که بعدا به حافظه فیزیکی موجود تط بیق داده میشود.
implied malice
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
standing
اعیان
standing property
اعیان
grandee
اعیان
superstructures
اعیان
superstructure
اعیان
House of Lords
مجلس اعیان
patricians
اعیان زاده
nawab
اعیان هندی
things hired
اعیان مستاجره
patrician
اعیان زاده
nobility
طبقه نجبا و اعیان
peered
عضو مجلس اعیان
peering
عضو مجلس اعیان
the upper house
مجلس اعیان یا لردها
peer
عضو مجلس اعیان
peered
همشان عضو مجلس اعیان
peering
همشان عضو مجلس اعیان
duke
لقب موروثی اعیان انگلیس
peer
همشان عضو مجلس اعیان
dukes
لقب موروثی اعیان انگلیس
assembly of notables
مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
occupation
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
peers of the realm
بزرگانی که می توانند همگی در مجلس اعیان به نشینند
occupations
حقوق و امتیازات ناشیه از تصرف اعیان غیرمنقول
witan
اعیان و اسقفان و پیرانی که در شورای سلطنتی شرکت میکردند
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
peers of scotland
بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
lord chancellor
بزرگترین لرد انگلیس که بامورقضایی رسیدگی کرده ومهردارسلطنتی ومشاورمخصوص پادشاه ورئیس مجلس اعیان میباشد
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
dower
درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
glaciers
رودخانه یخ
glacier
رودخانه یخ
from the four winds
از اطراف
rivers
رودخانه
environments
اطراف
environs
اطراف
river gravel
شن رودخانه
river clay
گل رودخانه
milieu
اطراف
milieus
اطراف
milieux
اطراف
river
رودخانه
environment
اطراف
rever
رودخانه
parties
اطراف
river line
خط رودخانه
pandect
قوانین
regulations
قوانین
periderm
پوست اطراف
the karoon river
رودخانه کارون
levee
کناره رودخانه
lethe
اب رودخانه بزرخ
ostiary
دهانه رودخانه
pappus
کلاله اطراف گل
the river karoon
رودخانه کارون
fork of ... river
شاخه رودخانه ...
architrave
گچبری اطراف در
potamology
مبحث رودخانه ها
riverward
بطرف رودخانه
riverine
سواحل رودخانه
bight
پیچ رودخانه
riverbed
بستر رودخانه
river profile
نیمرخ رودخانه
river mouth
دهانه رودخانه
river line
خط ساحل رودخانه
vicinity
در حدود در اطراف
headwater
بالادست رودخانه
upstream
بالای رودخانه
about
در اطراف نزدیک
water system
رودخانه و شعبات ان
stethe
ساحل رودخانه
an open river
رودخانه باز
ambient noise
صدای اطراف
bottom ice
یخ کف دریاچه یا رودخانه
alpheus
رب النوع رودخانه
head stream
سرچشمه رودخانه
sides of the question
اطراف موضوع
riparian
ساحل رودخانه زی
low water
فروکش اب رودخانه
strand
لایه رودخانه
graveside
اطراف قبر
by water
از راه رودخانه
along the river
درامتداد رودخانه
strands
لایه رودخانه
river trip
گردش رودخانه ای
stream
رودخانه ابراهه
gravesides
اطراف قبر
river bank
ساحل رودخانه
river trip
مسافرت رودخانه ای
go around
<idiom>
به اطراف سفرکردن
pericardium
اطراف قلب
mess around
<idiom>
دو رو اطراف بازیکردن
river bed
بستر رودخانه
river beds
بستر رودخانه
euphrates
رودخانه فرات
river banks
ساحل رودخانه
wry
به اطراف چرخاندن
wryly
به اطراف چرخاندن
edge zone
اطراف لبه
conferva
علف رودخانه
streamed
رودخانه ابراهه
streams
رودخانه ابراهه
codification
وضع قوانین
infraction of rules
نقض قوانین
succession law
قوانین وراثت
admiralty law
قوانین دریایی
promulgation of the laws
انتشار قوانین
radiation laws
قوانین تابش
statue law
قانون یا قوانین
codex
مجموعه قوانین
rules of the roads
قوانین دریانوردی
rules of engagement
قوانین درگیری
rules of chess
قوانین شطرنج
rules committee
کمیته قوانین
gas laws
قوانین گازها
administrative law
قوانین اداری
hovering acts
قوانین ضد قاچاق
code
مجموعه قوانین
conflict of lows
تعارض قوانین
doctorine
قوانین اصلی
conflict of laws
تعارض قوانین
competition rules
قوانین رقابت
hague rules
قوانین لاهه
statute book
قوانین موضوعه
remedial statutes
قوانین اصلاحی
rules of the roads
قوانین راه
korte's laws
قوانین کرت
explanation of laws
شرح قوانین
labor laws
قوانین کار
gunnery
قوانین تیراندازی
newton's laws of motion
قوانین نیوتون
maritime law
قوانین دریایی
murphy's laws
قوانین مورفی
mendelian laws
قوانین مندل
written laws
قوانین مدون
zipf's laws
قوانین زیف
kepler's laws
قوانین کپلر
inland rules
قوانین داخلی
permissive legislation
قوانین مخیره
interpertation of laws
تفسیر قوانین
kepler laws
قوانین کپلر
company law
قوانین شرکت
joule's laws
قوانین ژول
forest laws
قوانین جنگل
codification
تدوین قوانین
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
spans
پل زدن روی رودخانه
quayside
زمین اطراف بارانداز
spanning
پل زدن روی رودخانه
inland navigation
کشتی رانی در رودخانه ها
basin area
حوزه ابریز رودخانه
deliberate crossing
عبور با فرصت از رودخانه
bank effect
اثر کناره رودخانه
riverain
ساکن ساحل رودخانه
sea chest
مکندههای اطراف ناو
look round
اطراف کار را دیدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com