English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (3 milliseconds)
English Persian
the three powers قوای ثلاثه
Other Matches
trinitarian معتقد بوجوداقانیم ثلاثه
triduum سه روز ایام ثلاثه
tritheism سه خدایی اعتقاد باقانیم ثلاثه مسیحیت
irregular force قوای چریکی
auxiliary forces قوای کمکی
land forces قوای بری
landing forces قوای اب خاکی
host troop قوای عمده
magnetic line of force خطوط قوای مغناطیسی
magnetic lines of force خطوط قوای مغناطیسی
the active powers of the mind قوای عامله متحر
irregular force قوای غیر نظامی
parity توازن قوای نظامی
militias قوای شبه نظامی
massing تمرکز قوای جنگی
masses تمرکز قوای جنگی
air parity توازن قوای هوایی
mass تمرکز قوای جنگی
elemental worship پرستش قوای طبیعی
faculty psychology روانشناسی قوای ذهنی
militia قوای شبه نظامی
impuissance ضعف قوای جنسی سستی
militarism بسط وگسترش قوای نظامی
strength group گروه عمده قوای دریایی درعملیات اب خاکی
main body عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
absolutist کسیکه معتقدبه قوای نامحدود الهی است
demarkation تحدید حدودکردن تعیین مرز قوای متخاصم
short round گلولهای که اشتباها روی قوای خودی فرود می اید
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
parlementaire نماینده یا ایلچی قوای شورشی ایلچی رسمی دشمن
innocent passage مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
levee en masse عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
clandestine assembly area منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
magnetic induction چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com