Total search result: 157 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
pod |
قوزه پنبه |
pods |
قوزه پنبه |
|
|
Other Matches |
|
linter |
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است |
asbestos |
پنبه نسوز پنبه کوهی |
cotton |
پنبه |
carder |
پنبه زن |
collodion |
پنبه |
cotton yarn |
نخ پنبه |
cottons |
پنبه |
asbeston |
پنبه نسوز |
pyrocellulose |
پنبه باروتی |
cotton seed |
پنبه دانه |
phellem |
چوب پنبه |
absorbent cotton |
پنبه هیدروفیل |
cotton wool |
پنبه لایی |
abiston |
پنبه کوهی |
paper tiger |
پهلوان پنبه |
cotton wool |
لایی پنبه |
lint |
ضایعات پنبه |
paper tigers |
پهلوان پنبه |
To cut ones head with cotton . <proverb> |
با پنبه سر بریدن . |
bravado |
پهلوان پنبه |
pyrocotton |
پنبه باروتی |
asbestus |
پنبه نسوز |
asbestus |
پنبه کوهی |
cotton plantation |
پنبه زار |
cotton plantation |
پنبه کاری |
floers of zinc |
پنبه روی |
cotton seed |
تخم پنبه |
cotton waste |
ضایعات پنبه |
cottonseed |
تخم پنبه |
cottonseed |
پنبه دانه |
feeding cloth |
پنبه رسان |
cotton plant |
بوته پنبه |
cotton plant |
درخت پنبه |
oxide zine |
پنبه روی |
asbestus |
سنگ پنبه |
rock cork |
پنبه کوهی |
bobber |
چوب پنبه |
boll [cotton gin] |
غوزه پنبه |
miuntain flax |
سنگ پنبه |
miuntain flax |
پنبه کوهی |
nitro cotton |
باروت پنبه |
guncotton |
باروت پنبه |
earth flax |
پنبه کوهی |
cards |
پنبه زنی |
asbestos |
پنبه کوهی |
stopper |
چوب پنبه |
stoppers |
چوب پنبه |
cash crops |
پنبه وتنباکو |
asbestos |
پنبه نسوز |
card |
پنبه زنی |
float |
چوب پنبه |
floated |
چوب پنبه |
floats |
چوب پنبه |
bullied |
پهلوان پنبه |
bullies |
پهلوان پنبه |
bully |
پهلوان پنبه |
bullying |
پهلوان پنبه |
Egyptian cotton |
پنبه مصری |
floss |
پنبه ابریشمی |
abiston |
پنبه نسوز |
corks |
چوب پنبه |
cork |
چوب پنبه |
cotton-waste |
آشغال و ضایعات پنبه |
cotton-mills |
کارخانه ریسندگی پنبه ای |
ginning |
پنبه پاک کنی |
maco |
پنبه درجه یک مصری |
loggerhead |
نوعی افت پنبه |
mallow |
پنیرک پنبه ایرانی |
pourpoint |
لحاف پنبه دار |
mountain cork |
یکجور پنبه کوهی |
gins |
پنبه را پاک کردن |
asbestos cement |
سیمان پنبه نسوز |
asbestine |
مانند پنبه نسوز |
bungs |
چوب پنبه بشکه |
kapok |
چوب پنبه سبک |
bung |
چوب پنبه بشکه |
bunging |
چوب پنبه بشکه |
bunged |
چوب پنبه بشکه |
tampons |
پنبه یا کهنه قاعدگی |
tampon |
پنبه یا کهنه قاعدگی |
stoppers |
باچوب پنبه بستن |
gin |
پنبه را پاک کردن |
stopper |
باچوب پنبه بستن |
cotton gin |
ماشین پنبه پاک کن |
cottonseed oil |
روغن پنبه دانه |
cork oak |
درخت چوب پنبه کش |
cork borer |
چوب پنبه سوراخ کن |
comber |
ماشین پنبه زنی |
basic crops |
پنبه تنباکو و برنج |
asbestos cement |
سیمان پنبه کوهی |
corked |
چوب پنبه دار |
batting |
پنبه حلاجی شده |
cotton cake |
کنجاره پنبه دانه |
the cork went off with apop |
چوب پنبه در رفته تپ صداکرد |
subereous |
از چوب پنبه گرفته شده |
gin |
ماشین پنبه پاک کنی |
gins |
ماشین پنبه پاک کنی |
seed wool |
پنبه خام یاپاک نکرده |
quilting |
پنبه دار پارچه لحافی |
cotton grade |
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت |
phellogen |
لایه چوب پنبه ساز |
asbestos mica |
عایق پنبه نسوز و میکا |
peasecod |
جلونیم تنه پنبه دار |
bundle |
بقچه کلاف پشم یا پنبه |
angola yarn |
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم |
cellulose |
الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره] |
pourpoint |
لباس لایه داریا پنبه دار |
cork |
بافت چوب پنبه درخت بلوط |
vegetable fiber |
الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف] |
corks |
بافت چوب پنبه درخت بلوط |
mildew |
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه |
cloop |
صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه |
he undid what i had done |
انچه من رشته بودم او پنبه کرد |
pyroxilin |
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود |
absorption |
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم |
To pay no heed . To be inattentive . |
پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن ) |
suberin |
ماده مومی یا چرب چوپ پنبه |
to bung |
با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن |
to bung up |
با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن |
natural fiber |
الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم] |
uncorks |
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن |
kapok |
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم |
willows |
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی |
uncork |
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن |
uncorked |
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن |
willow |
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی |
uncorking |
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن |
gossypol |
رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C |
snowsuit |
لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه |
waxing cork |
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی |
swabs |
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره |
peascod |
غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار |
swab |
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره |
cotton-wool yarn |
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود. |
Milco |
میلکو [مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای] |
swob |
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن |
distaff |
فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی] |
kamptulicon |
یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است |
drafting |
[کشش کلاف های پشم یا پنبه بوسیله دست یا ماشین که آن را بصورت نوارهای باریک و نهایتا نخ در آورد.] |
staple |
[الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.] |
steeve |
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک |
hank |
طول مشخصی از نخ [بطور مثال یک هنک یا کلاف الیاف پنبه معادل با هشتصد و چهل یارد یا هفتصد و پنجاه و شش متر می باشد.] |
corkscrew rule |
قاعده پیچ بطری بازکن قاعده چوب پنبه کش |
willy |
ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن |
ceiba |
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی |
scutch |
پنبه زنی کردن پهن کردن |
cork |
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن |
corks |
چوب پنبهای چوب پنبه گذاشتن |
Mercerization |
مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.] |
dry rot |
پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.] |
direct dyes |
رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.] |
vat dyeing |
رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.] |
vase structure |
بافت سه پوده گلدانی [در بعضی از فرش های قرن دهم و یازدهم طرح های گلدانی را بصورت سه پوده می بافتند که دو پود آن پشمی و پود سوم پنبه یا ابریشم بوده است.] |
Indo-persian rug |
قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.] |
jute fiber |
[الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.] |