English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (7 milliseconds)
English Persian
cigar case قوطی سیگار
Other Matches
chain-smoked سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smokes سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoke سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
can قوطی قوطی کنسرو
cans قوطی قوطی کنسرو
canning قوطی قوطی کنسرو
box magazine قوطی خشاب خشاب قوطی شکل
stubbed ته سیگار
cigarette سیگار
cigarettes سیگار
fag سیگار
fags سیگار
cigar سیگار
cigars سیگار
stubs ته سیگار
stubbing ته سیگار
stub ته سیگار
butt ته سیگار
stumping ته سیگار
butted ته سیگار
butts ته سیگار
stumps ته سیگار
stump ته سیگار
stumped ته سیگار
cans قوطی
canning قوطی
can قوطی
box قوطی
boxes قوطی
six-pack شش قوطی
six-packs شش قوطی
tins قوطی
tin قوطی
packets قوطی
packet قوطی
canister قوطی
canisters قوطی
cigar shaped دوسرتیزچون سیگار
filter tips سیگار فیلتردار
filter tips فیلتر سیگار
filter tip سیگار فیلتردار
a carton of cigarettes یک کارتن سیگار
filter tip فیلتر سیگار
cigar holder چوب سیگار
manil سیگار مانیلا
chain-smokes پی در پی سیگار کشیدن
cigarette paper کاغذ سیگار
chain-smoke پی در پی سیگار کشیدن
cigars سیگار برگ
cigar سیگار برگ
chain-smoked پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoking پی در پی سیگار کشیدن
jewel case قوطی جواهر
box cameras دوربین قوطی
box camera دوربین قوطی
matchboxes قوطی کبریت
snuff box قوطی انفیه
canisters قوطی خرج
snuffbox قوطی انفیه
spice box قوطی ادویه
tincan قوطی حلبی
tinned قوطی کرده
tinned توی قوطی
gasoline can قوطی بنزین
cans قوطی حلبی
canning قوطی حلبی
can قوطی حلبی
can-openers در قوطی باز کن
can-opener در قوطی باز کن
can opener در قوطی باز کن
springer قوطی قر شده
accumulator box قوطی اکولاموتور
box of matches قوطی کبریت
match box قوطی کبریت
cigarette case قوطی سیگارت
canister قوطی خرج
snipped ادم احمق ته سیگار
I have cigar من یک سیگار برگ دارم.
snip ادم احمق ته سیگار
snipping ادم احمق ته سیگار
filter tipped سیگار دارای فیلتر
cheroot نوعی سیگار برگ
woodbine سیگار برگ ارزان
woodbind سیگار برگ ارزان
filter-tipped سیگار دارای فیلتر
cheroots نوعی سیگار برگ
canister [قوطی کوچک دردار]
pouncet box قوطی محتوی گردخوشبو
pouncet box قوطی عطر پاش
pill box قوطی گردونه کوچک
fly book قوطی مگس ساختگی
box trail سهم قوطی شکل
pillbox قوطی حب دارو وغیره
pillboxes قوطی حب دارو وغیره
smoking carriage واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking room اتاق ویژه سیگار کشیدن
He is a chain smoker. پشت سرهم سیگار می کشد
smoking car واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
tin opener [British] قوطی بازکن [آشپزی] [ابزارآلات]
can opener [American] قوطی بازکن [آشپزی] [ابزارآلات]
package قوطی بسته بندی کردن
packages قوطی بسته بندی کردن
packaged قوطی بسته بندی کردن
Find demolition charges to قوطی مواد منفجره همه منظوره
stogie سیگار برگ باریک وگران قیمت
stogy سیگار برگ باریک وگران قیمت
He doesnt smok in front of (in the presence of)his father. جلوی پدرش سیگار نمی کشد
all purpose canister قوطی مواد منفجره همه منظوره
lay off <idiom> بیش از این استفاده نکردن (دارو،سیگار)
He had a cigar between his lips . یک سیگار برگ گذاشته بود گوشه لبش
to go out خاموش شدن [شمع یا چراغ یا آتش یا سیگار]
May I offer you a cigarette? اجازه می فرمایید من به شما یک نخ سیگار تقدیم کنم؟
humidor صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
springer قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
locket قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
lockets قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
to quit something cold turkey چیزی را یکدفعه ترک کردن [مانند سیگار یا الکل]
cap سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
capped سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
vanity boxŠcaseŠor bag قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
vasculum کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
Smoking makes you ill and it is also expensive. سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
demolition block مجموعه خرج منفجره قوطی خرج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com