English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
i give you my world for it قول میدهم اینطور باشد مطمئن باشید
Other Matches
you may rest assured میتوانید مطمئن باشید
to prove my vow i give my hand برای اینکه شما را از درستی قول خود مطمئن سازم به شما دست میدهم
i shoudel hardly think so گمان نمیکنم اینطور باشد
Supposing that is the case . بفرض اینکه اینطور باشد
wellŠwhat of it? بسیار خوب فرض میکنیم اینطور باشد
You can rest assured. خاطر جمع باشید (اطمینان خاطر داشته باشید )
i will go قول میدهم
i'll warrant اطمینان میدهم
i warrant قول میدهم
i promise to come قول میدهم بیایم
i teach him persian من به او فارسی درس میدهم
To put in an appearance . نشانت میدهم ( درمقام تهدید)
i would sooner die than lie مردن را به دروغ گفتن ترجیح میدهم
i take you at your world قول شما را سند قرار میدهم
I've been doing it for nine years. من این کار نه سالی هست که انجام میدهم.
i do it at odd moments هر وقت فرصت پیدا کنم ان کار را انجام میدهم
Thus . this way. اینطور
So that is how it goes . که اینطور
thus اینطور
in such a way [manner] <adv.> به اینطور
this way اینطور
so اینطور
like this اینطور
write this way اینطور بنویسید
Please write it like this (this way). اینطور بنویسید
quite so دقیقا اینطور
Such is not the case . That is not so. اینطور نیست
so and so اینطور وانطور
like that بدینگونه اینطور
so-and-so اینطور وانطور
So it appears ( looks , seems ) that … اینطور بنظر می آید که ...
It seems as if. . . . اینطور به نظر میا ید که...
look sharp زود باشید
mind your eye ملتفت باشید
hurry up زود باشید
This is generally like that. به طور کلی اینطور است .
He told me in so many words . عینا" اینطور برایم گفت
Is that so ?You dont say. چه میگه ( جدا"اینطور است )
I suppose so, yes. من اینطور حدس می زنم. بله.
be a man مردانگی داشته باشید
Please make yourself comfortable. لطفا" راحت باشید
keep your peck up جرات داشته باشید
perhaps you have seen it شاید انرادیده باشید
depend upon it خاطر جمع باشید
you might have come باید امده باشید
It is in the nature of things. این موضوع ذاتا اینطور است.
Looks that way, doesn't it? اینطور به نظر می رسد نه؟ [اصطلاح روزمره]
Not that I remember . تا آنجا که من یاددارم خیر ( اینطور نبوده )
Boys will be boys. پسرها حالا دیگه اینطور هستند.
he had need remember بایستی بخاطر داشته باشید
god speed you کامیاب شوید موفق باشید
on guard اماده برای دفاع باشید
perhaps you have seen it ممکن است انرادیده باشید
stick to your work بکار خود مشغول باشید
look to your manner موافب اطوار خود باشید
you have perhaps seen it شاید انرا دیده باشید
readying حاضربه تیر حاضر باشید
live it up <idiom> روز خوبی راداشته باشید
Be of good courage . قوت قلب داشته باشید
leave me alone کاری بمن نداشته باشید
ready حاضربه تیر حاضر باشید
dont care a rap ذرهای باک نداشته باشید
dont care a rap هیچ پروا نداشته باشید
readied حاضربه تیر حاضر باشید
readies حاضربه تیر حاضر باشید
Would you wait for me, please? ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
you have perhaps seen it ممکن است انرا دیده باشید
mind your p's and qs در گفتار و کردار خود بهوش باشید
Be quiet so as not to wake the others. ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
sure مطمئن
surer مطمئن
confident مطمئن
surest مطمئن
safest مطمئن
safe مطمئن
safes مطمئن
trustful مطمئن
assured مطمئن
safer مطمئن
full hearted مطمئن
in the bag <idiom> مطمئن
You really ought to take better care of yourself. شما واقعا باید بهترمراقب خودتان باشید.
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
safe life عمر مطمئن
safe working load بارکاری مطمئن
secure of victory مطمئن به پیروزی
insurance ذخیره مطمئن
assuror مطمئن سازنده
self confident مطمئن بخود
supersub ذخیره مطمئن
to feel secure مطمئن بودن
insurance امتیاز مطمئن
assurer مطمئن سازنده
to feel secure مطمئن شدن
over confident زیاد مطمئن
nail down <idiom> مطمئن بودن
I am sure that ... من مطمئن هستم که ...
insecure غیر مطمئن
self-confident مطمئن به خود
trusted مطمئن بودن
trust مطمئن بودن
ensure مطمئن ساختن
insures مطمئن ساختن
insuring مطمئن ساختن
secure مطمئن استوار
certifies مطمئن کردن
certify مطمئن کردن
trusts مطمئن بودن
ensuring مطمئن ساختن
ensured مطمئن ساختن
certifying مطمئن کردن
ensures مطمئن ساختن
secures مطمئن استوار
mix up, caution موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
i insist on your being present جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
be patient to all men با همه مردم شکیبا باشید نسبت بهمه بردباریاصبورباشید
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
self assured مطمئن بنفس خود
I am certain of it. من درباره اش مطمئن هستم.
surefire مطمئن نتیجه بخش
to make no doubt مطمئن بودن شک نداشتن
but don't hold me to it [idiom] ولی مطمئن نیستم
in for <idiom> مطمئن بدست آوردن
secures مطمئن تامین کردن
just in case برای مطمئن بودن
self-assured مطمئن بنفس خود
to ensure something مطمئن ساختن [چیزی]
secure مطمئن تامین کردن
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
salvos در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home . اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
secure بی خطر خاطر جمع مطمئن
secures بی خطر خاطر جمع مطمئن
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
You can be sure of that! در این مورد تو می توانی مطمئن باشی!
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
He seems to have a lot of confidence. خیلی خاطر جمع ( مطمئن ) بنظر می رسد
Slow but sure wins the race. <proverb> پیروزى از آن کسى است که آهسته و مطمئن مى رود .
bravura افهار شجاعت و دلاوری روحیه مطمئن وامرانه
prudent limit of endurance حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
prudent limit of patrol حداکثر زمان گشت مطمئن هواپیما از نظر سوخت
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
pans در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
Can you watch the dog for us this weekend? آیا شماها می توانید آخر این هفته مواظب این سگ باشید؟
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
right of search حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
standby منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
standbys منتظر عملیات ماندن منتظر باشید
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts. مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
fail-safe ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
fail safe ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
safe format عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
whole hearted خاطرجمع مطمئن صمیمانه قلبی صمیمانه
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
to secure تامین کردن [مطمئن کردن ] [حفظ کردن]
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
reflexively باشد
custom's declaration باشد
at the owner's risk باشد
some one or other هر کس باشد
any old thing هر چه باشد
incomplete flower کم باشد
Benedictines باشد
admissibly باشد
Benedictine باشد
admissibleness باشد
at most خیلی باشد
whosoever هر شخصی که باشد
quantum sufficit چندان که بس باشد
hydroxide داشته باشد
whoso هر شخصی که باشد
worksheet ی داشته باشد
if he be اگر او باشد
stet بگذارید باشد
if any اگر باشد
let it be بگذارید باشد
be it so چنین باشد
whencesoever از هرجا که باشد
over crowding بیشتر باشد
keep your peck up دل داشته باشد
coute que coute بهربهاکه باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com