English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
infundibular قیفی شکل دارای ساختمان قیفی
infundibulate قیفی شکل دارای ساختمان قیفی
Other Matches
an fitting رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
funnelled قیفی
funnelform قیفی شکل
d's cap کلاه قیفی
fools cap کلاه قیفی
funnels شکل قیفی داشتن
funnelling شکل قیفی داشتن
funneling شکل قیفی داشتن
funnel شکل قیفی داشتن
funneled شکل قیفی داشتن
hopper car بشکه ی قیفی شکل
flared fitting رابط قیفی شکل
funnels عضو یااندام قیفی شکل
funnelling عضو یااندام قیفی شکل
funneling عضو یااندام قیفی شکل
funneled عضو یااندام قیفی شکل
funnel عضو یااندام قیفی شکل
hokeypokey بستنی قیفی وغیره که بستنی فروشهای دوره گردمیفروشند
dentigerous دارای ساختمان مضرس
amorphous دارای ساختمان غیر مشخص
gruff دارای ساختمان خشن و زمخت
lithoidal دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
an idiomatic experssion عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
amphistylar دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
hydathode ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
building system اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
dermoid دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
dermoidal دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
protrusile دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
building enterprise مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotunda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotundas ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
constructional feature ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
block structure ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotonda ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
modular construction ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
erection ساختمان
making ساختمان
structure of an animal ساختمان
types ساختمان
structureless بی ساختمان
construction ساختمان
stance ساختمان
stances ساختمان
frame ساختمان
foundation پی ساختمان
erections ساختمان
homoplastic هم ساختمان
built up پر از ساختمان
built-up پر از ساختمان
type ساختمان
typed ساختمان
substructures پی ساختمان
substructure پی ساختمان
constructions ساختمان
carbody ساختمان
mechanism ساختمان
structure ساختمان
structures ساختمان
building line بر ساختمان
mechanisms ساختمان
structuring ساختمان
building ساختمان
block یک دستگاه ساختمان
gross area پهنه ساختمان
on the stocks در دست ساختمان
fronting نمای ساختمان
front نمای ساختمان
frontage نمای ساختمان
blocked یک دستگاه ساختمان
blocks یک دستگاه ساختمان
make ساختمان ساخت
makes ساختمان ساخت
frontages نمای ساختمان
building plant وسایل ساختمان
building permit پروانه ساختمان
civil engineer مهندس ساختمان
steeple ساختمان بلند
formation ساختمان تشکیلات
architectonic تکنولوژی ساختمان
dentition ساختمان دندانها
data structure ساختمان داده ها
stonework ساختمان سنگی
apartment house ساختمان آپارتمانی
handrails نرده ساختمان
handrail نرده ساختمان
foundation soil پی ریزی ساختمان
civil engineers مهندس ساختمان
smokestack دودکش ساختمان
smokestacks دودکش ساختمان
headroom ارتفاع ساختمان
overall width عرض ساختمان
building official بازرسان ساختمان
civil engineering مهندسی ساختمان
building material مصالح ساختمان
edifices ساختمان بزرگ
laminated structure ساختمان لایهای
laminated construction ساختمان ورقهای
building line خط کناری ساختمان
annexe ساختمان فرعی
main building ساختمان اصلی
trench گود ساختمان
trenches گود ساختمان
intermediate structure ساختمان داخلی
integral construction ساختمان یکپارچه
structural وابسته به ساختمان
structurally وابسته به ساختمان
local building inspector پلیس ساختمان
laminated structure ساختمان متورق
edifice ساختمان بزرگ
exhibition building ساختمان نمایشگاه
cone ساختمان مخروطی
length overall طول ساختمان
fabric ساختار ساختمان
fleuron [آراستن ساختمان با گل]
high-rise ساختمان بلند
chapter-house ساختمان جلسات
front نمای ساختمان
low loss construction ساختمان کم تلفات
aesthetic زیباشناسی ساختمان
aesthetically زیباشناسی ساختمان
auxiliary construction ساختمان کومکی
capital construction ساختمان سرمایه
industrial building ساختمان صنعتی
imperfect structural ساختمان ناتمام
constructions تعبیر ساختمان
hydraulic construction ساختمان ابی
columnar structure ساختمان ستونی
house building ساختمان مسکونی
home building ساختمان مسکونی
office building ساختمان اداری
superstructures ساختمان فوقانی
high rise block ساختمان بلند
height overall ارتفاع ساختمان
entrance door در جلویی [ساختمان]
entrance در جلویی [ساختمان]
physique ساختمان بدن
physiques ساختمان بدن
banded structure ساختمان نواری
front door [of house] در جلویی [ساختمان]
entry door در جلویی [ساختمان]
bunkhouse ساختمان خوابگاه
built in جزو ساختمان
construction تعبیر ساختمان
building trade worker تعمیرکار ساختمان
building trade joinery نجاری ساختمان
building system سیستم ساختمان
inhouse work توکار ساختمان
superstructure ساختمان فوقانی
aircraft structure ساختمان هواپیما
cost of construction بهای ساختمان
cost of construction هزینه ساختمان
steeples ساختمان بلند
administration building ساختمان اداری
crane construction ساختمان جرثقیل
materials مصالح ساختمان
material مصالح ساختمان
constructional dimension بعد ساختمان
under construction دردست ساختمان
steel construction ساختمان فولادی
steel framed structured ساختمان فولادی
turn out ساختمان اب پخش
trisyly ساختمان سه ستونی
structuralization ایجاد ساختمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com