Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
official prices
قیمتهای رسمی
Other Matches
market prices
قیمتهای بازار
whole prices
قیمتهای عمده
relative prices
قیمتهای نسبی
distorted prices
قیمتهای تحریف شده
guaranteed prices
قیمتهای تضمین شده
index of wholesale prices
شاخص قیمتهای عمده فروشی
price support system
نظام قیمتهای حمایت شده
index of retail prices
شاخص قیمتهای خرده فروشی
market prices
قیمتهای تعیین شده در بازار
value cost contract
پیمان بستن با قیمتهای پایه
point of sale
محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
effective demand
تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
return
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
reviewed
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing
بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews
بازدید رسمی یاسان رسمی
officious
نیمه رسمی شبهه رسمی
review
بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary
مامور رسمی مقام رسمی
escalation
مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
solemn form
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
exchange devaluation
تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
formmal
رسمی
official
رسمی
institutional
رسمی
solemn
رسمی
formal
رسمی
orthodox
رسمی
protest
اعتراض رسمی
protests
اعتراض رسمی
protests
واخواست رسمی
protesting
اعتراض رسمی
protest
واخواست رسمی
protesting
واخواست رسمی
official receiver
اعتصاب رسمی
protested
اعتراض رسمی
protested
واخواست رسمی
insignia
نشان رسمی
insignia
مدال رسمی
aregular cook
اشپز رسمی
official
موثق و رسمی
official
عالیرتبه رسمی
officiating
مقام رسمی
officiates
مقام رسمی
asparagus
مارچوبهء رسمی
officiated
مقام رسمی
unofficial
غیر رسمی
informal
غیر رسمی
tuxedos
لباس رسمی
missive
نامه رسمی
missives
نامه رسمی
careers
دوره رسمی
formalized
رسمی کردن
careering
دوره رسمی
officiate
مقام رسمی
careered
دوره رسمی
career
دوره رسمی
pronouncements
اعلامیه رسمی
pronouncement
اعلامیه رسمی
bank holidays
تعطیلات رسمی
officious
غیر رسمی
tuxedo
لباس رسمی
official channels
طرق رسمی
official religion
دین رسمی
letter de chancellerie
نامه رسمی
legalization
شناسایی رسمی
officialize
رسمی کردن
officiously
بطورغیر رسمی
intrant
ورود رسمی
insigne
مدال رسمی
insigne
نشان رسمی
official authorities
مراجع رسمی
prontonotary
سردفتراسناد رسمی
prothonotary
سردفتراسناد رسمی
hansard
مذاکرات رسمی
public submission
مناقصه رسمی
mare's tail
هپوریس رسمی
official receipt
رسید رسمی
official document
سند رسمی
noterial document
سند رسمی
official communications
ابلاغیه رسمی
official deed
سند رسمی
official gazette
روزنامه رسمی
official jurnal
روزنامه رسمی
official language
زبان رسمی
official meeting
ملاقات رسمی
official meeting
اجتماع رسمی
nonformal
غیر رسمی
official rate
نرخ رسمی
semi official
نیمه رسمی
semi officially
بطورنیم رسمی
state religion
مذهب رسمی
contracts under seal
عقد رسمی
statute mile
مایل رسمی
tux
لباس رسمی
communique
ابلاغ رسمی
vestment
لباس رسمی
cognizance
اخطار رسمی
card-carrying
عضو رسمی
bonspiel
مسابقه رسمی
boarding call
بازدید رسمی
throwaway
غیر رسمی
Full dress. Formal dress.
لباس رسمی
free and easy
<idiom>
غیر رسمی
standard time
زمان رسمی
speedwell
سیزاب رسمی
semiformal
نیمه رسمی
semiofficial
نیمه رسمی
smallage
کرفس رسمی
formal review
بررسی رسمی
formal review
سان رسمی
formal group
گروه رسمی
formal education
اموزش رسمی
formal accountability
ذیحسابی رسمی
extra official
غیر رسمی
solemn form
طریقه رسمی
driss uniform
لباس رسمی
dress uniform
انیفرم رسمی
dress suit
لباس رسمی شب
stand on ceremony
<idiom>
رسمی بودن
talking-to
سرزنش رسمی
formalised
رسمی کردن
audience
ملاقات رسمی
return
گزارش رسمی
returned
گزارش رسمی
positioned
شغل رسمی
position
شغل رسمی
officials
مقامات رسمی
placards
پروانه رسمی
placard
پروانه رسمی
official channels
مجاری رسمی
functions
ایین رسمی
functioned
ایین رسمی
function
ایین رسمی
returning
گزارش رسمی
returns
گزارش رسمی
reprimanding
توبیخ رسمی
reprimanded
توبیخ رسمی
note
نامه رسمی
noting
نامه رسمی
reprimand
توبیخ رسمی
talking to
سرزنش رسمی
notes
نامه رسمی
formalizing
رسمی کردن
formalizes
رسمی کردن
reprimands
توبیخ رسمی
audiences
ملاقات رسمی
formalize
رسمی کردن
formalising
رسمی کردن
formalises
رسمی کردن
physician in ordinary
پزشک رسمی یا همیشگی
official oath
سوگند قانونی یا رسمی
pro memoria
نامه غیر رسمی
official calibration
واسنجی رسمی
[مهندسی]
regulation clothing
لباس رسمی نظامی
official visit
بازدید رسمی فرمانده
officially represented
دارای نماینده رسمی
stuffed shirt
<idiom>
شخص رسمی وجدی
morning dress
جامهی رسمی صبحگاهی
visit of courtesy
بازدید رسمی نظامی
vestment
لباس رسمی اسقف
unofficial news
خبر غیر رسمی
studbook
شناسنامه رسمی اسب
finery
[formal]
جامه رسمی جشن
dress uniform
لباس رسمی نظامی
communique
اطلاعیه رسمی یااداری
common law marriage
ازدواج غیر رسمی
notaries
سر دفتر اسناد رسمی
Thai
زبان رسمی تایلند
Thais
زبان رسمی تایلند
registries
دفترخانه رسمی ثبت
registry
دفترخانه رسمی ثبت
black tie
کت نیمه رسمی مردانه
irregular
نا منظم غیر رسمی
plains
غیر رسمی جلگه
plainest
غیر رسمی جلگه
bulletins
اگهی نامه رسمی
notaries
سردفتر اسناد رسمی
bulletin
اگهی نامه رسمی
requisitioned
درخواست رسمی کردن
juries
مقامات رسمی نافر
plain
غیر رسمی جلگه
bulletin
ابلاغیه رسمی بیانیه
plainer
غیر رسمی جلگه
canonicals
لباس رسمی روحانیون
canonical dress
لباس رسمی روحانیون
nonconformists
مخالف کلیسای رسمی
visitors
مهمان رسمی نظامی
visitor
مهمان رسمی نظامی
pronouncement
افهار عقیده رسمی
placard
اعلامیه رسمی اعلان
requisitions
درخواست رسمی کردن
requisitioning
درخواست رسمی کردن
informality
غیر رسمی بودن
jury
مقامات رسمی نافر
full dress
بالباس تمام رسمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com