Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 236 (13 milliseconds)
English
Persian
what is the p of this article
قیمت این کالا چند است
Search result with all words
bear
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bears
تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
cartel
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartels
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
mark-down
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-downs
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
gross national product
تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
ad valorem duty
حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
advalorem duty
حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
advalorem tax
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
at the full landed cost price
قیمت تمام شده کالا در مقصد
basing point pricing
قیمت تمام شده کالا
batch costing
تعیین قیمت سفارش کالا
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
c i f
قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
catalogue price
قیمت کالا درکاتالوگ
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
cost absoption
هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
cost and frieght
قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
cross elasticity of demand
درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
demand factors
پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
f.o.b
قیمت کالا بدون احتساب مخارج حمل و بیمه
fisher equation
یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
landed terms
قیمت کالا به شرط تخلیه درمقصد
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
markup
تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
price line pricing
قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
price support
تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
price tag
برچسب قیمت کالا
rig the market
با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
slutsky theorem
براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
total revenue
قیمت کل فروش یک کالا
Other Matches
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
shelf life
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
underprice
قیمت پایین تراز قیمت بازار
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
last price
اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price
قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
spiral of wages and prices
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
mattering
کالا
matters
کالا
ware
کالا
products
کالا
merchandise
کالا
object of sale
کالا
mattered
کالا
wares
کالا
goods
کالا
matter
کالا
mercery
کالا
articles
کالا
product
کالا
cargo
کالا
cargoes
کالا
commodities
کالا
stuff
کالا
chattel
کالا
produce
کالا
produced
کالا
produces
کالا
good
کالا
stuffs
کالا
stuffed
کالا
article
کالا
materials
کالا
material
کالا
traffick
کالا
trafficked
کالا
trafficking
کالا
traffics
کالا
commodity
کالا
traffic
کالا
sampled
نمونه کالا
commodity code
شماره کالا
commodity code
علامت کالا
collection of goods
دریافت کالا
commodity exchange
مبادله کالا
gluts
وفور کالا
commodity exchange
بورس کالا
commodity flow
جریان کالا
fate of goods
وضعیت کالا
commodity code
رمز کالا
commodities exchange
بورس کالا
commodity broker
دلال کالا
sample
نمونه کالا
commodity broker
واسطه کالا
commodity catalogue
کاتالوگ کالا
storeroom
انبار کالا
commodity agreement
موافقتنامه کالا
handling of goods
جابجایی کالا
stowage
انبار کالا
commodity market
بازار کالا
exclusion principle
کالا نیستندشد
fair
نمایشگاه کالا
copper alloy
همبسته کالا
fairer
نمایشگاه کالا
consignor
فرستنده کالا
barters
دادوستد کالا
bartering
دادوستد کالا
bartered
دادوستد کالا
warehouse
انبار کالا
commodity
کالا جنس
interchange
مبادله کالا
interchanged
مبادله کالا
interchanges
مبادله کالا
interchanging
مبادله کالا
commodities
کالا جنس
fairs
نمایشگاه کالا
fairest
نمایشگاه کالا
barter
دادوستد کالا
on receipt of the goods
برسیدن کالا
order for goods
سفارش کالا
bill of goods
صورت کالا
on receipt of the goods
بوصول کالا
depot
انبار کالا
depots
انبار کالا
drafted
بسته کالا
draft
بسته کالا
inventories
موجودی کالا
samples
نمونه کالا
traffics
مبادله کالا
acceptance of goods
پذیرفتن کالا
showrooms
نمایشگاه کالا
warehouses
انبار کالا
hold
انبار کالا
holds
انبار کالا
glut
فراوانی کالا
glut
وفور کالا
gluts
فراوانی کالا
showroom
نمایشگاه کالا
drafts
بسته کالا
trafficking
مبادله کالا
trafficked
مبادله کالا
lien on goods
حق حبس کالا
stock requisition
درخواست کالا
margin utility
حد مطلوبیت کالا
traffic
مبادله کالا
inventory
موجودی کالا
inventory
صورت کالا
mock up
مدل کالا
stock room
انبار کالا
trade
مزاحمت مبادله کالا
demand
تقاضای خرید کالا
cargo handling at port
جابجایی کالا در بندر
object
کالا اعتراض کردن
carriage of goods
حمل و نقل کالا
traded
حمل کالا با کشتی
trade
حمل کالا با کشتی
traded
مزاحمت مبادله کالا
objected
کالا اعتراض کردن
objecting
کالا اعتراض کردن
objects
کالا اعتراض کردن
on approval
خرید کالا به شرط
launch
جا انداختن کالا در بازار
indirect objects
کالا اعتراض کردن
direct objects
کالا اعتراض کردن
launching
جا انداختن کالا در بازار
to offer
عرضه کردن
[ کالا]
launches
جا انداختن کالا در بازار
launched
جا انداختن کالا در بازار
clearance
ترخیص کالا ازگمرک
demands
تقاضای خرید کالا
demanded
تقاضای خرید کالا
sales tax
مالیات بر فروش کالا
acceptance of goods
قبول کردن کالا
proforma
پیشنهاد فروش کالا
marketing area
منطقه توزیع کالا
releases
ترخیص کردن کالا
released
ترخیص کردن کالا
release
ترخیص کردن کالا
initial campaign
معرفی کالا به بازار
storeroom
مخزن انبار کالا
identification of supplies
تشخیص هویت کالا
handling charges
هزینههای جابجایی کالا
goods received note
برگه دریافت کالا
selling costs
هزینههای فروش کالا
goods inwards sheet
برگ تحویل کالا
strike below
بردن کالا به انبار
consignment note
سند ارسال کالا
freight forwarder
حمل کننده کالا
mass production of goods
تولید انبوه کالا
materiel cognizance
مدیریت تشخیص کالا
product liability
مسئوولیت در قبال کالا
shipper
فرستنده کالا با کشتی
shipping agent
موسسه حمل کالا
storehouse
مخزن انبار کالا
storehouses
مخزن انبار کالا
owner's risk
ریسک صاحب کالا
stock
موجودی کالا ذخیره
order time
زمان سفارش کالا
stocked
موجودی کالا ذخیره
goods train
قطار حمل کالا
goods trains
قطار حمل کالا
delivery
تحویل کالا دادن
deliveries
تحویل کالا دادن
mock up
نمونه نمایشی کالا
stock requisition
تقاضا جهت کالا
fairing
ارمغانی که از نماسشگاه کالا
destination port
بندر تحویل کالا
despatch documents
اسناد ارسال کالا
consignor
ارسال کننده کالا
trade channel
کانال توزیع کالا
prices
ارزش پولی کالا
delivery order
دستور تحویل کالا
dead pledge
گرو زمین و کالا
containerization
حمل کالا با کانتینر
d. of goods
تحویل کالا یا اجناس
custody of goods
حفافت یا نگهداری کالا
to boycott goods
تحریم کردن کالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com