Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
equilibrium price
قیمت در حالت توازن و تعادل
Other Matches
dynamic balance
تعادل و توازن حرکتی
counterweights
حالت تعادل وزنه تعادل
counterweight
حالت تعادل وزنه تعادل
equilibrium price
قیمت تعادل
market clearing price
قیمت تعادل در بازار
equilibrium state
حالت تعادل
state of equilibrium
حالت تعادل
balanced state
حالت تعادل
counterpoise
حالت تعادل
equipoise
به حالت تعادل دراوردن
isopiestic
حالت تعادل فشار
natural erosion
فرسایش طبیعی که گاهی با پدیده خاک زائی در حالت تعادل است
employment gap
مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
relaxation time
فاصله زمانی بین از بین بردن اشفتگی و برقراری حالت تعادل
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
self poise
تعادل بدون پایه یا پشیبان تعادل ناپایدار
walras law
براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
the i
[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice
قیمت پایین تراز قیمت بازار
foreground
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
last price
اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price
قیمت عادی قیمت معمولی
balance
توازن
harmony
توازن
equilibrium
توازن
equipoise
توازن
parity
توازن
balances
توازن
harmonies
توازن
poise
توازن
quantum valebat
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying
تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogues
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue
ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog
سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
convertor
وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
oblique case
حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
balance theory
نظریه توازن
odd parity
توازن فرد
static balance
توازن ایستا
balance of power
توازن قوا
unbalancing
عدم توازن
unbalances
عدم توازن
unbalance
عدم توازن
no parity
عدم توازن
budget balance
توازن بودجه
parity check
مقابله توازن
parity checking
مقابله توازن
parity checking
توازن سنج
parity checking
بررسی توازن
parity check
بررسی توازن
parity
بیت توازن
beam scale
توازن تیر
parity bit
بیت توازن
parity bit
ذره توازن
even parity
توازن زوج
heat balance
توازن گرمایی
printed
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints
کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism
حالت عوام یا مردم پست حالت توده
alternated
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
state of rest
حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternates
تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify
از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
air parity
توازن قوای هوایی
even parity check
بررسی توازن زوج
parity
توازن قوای نظامی
passive trade balance
توازن تجارتی منفی
demographic balance
توازن گروههای سنی
parity check
مقابله کردن توازن
unfavorable balance of trade
توازن نامطلوب تجارتی
odd parity check
بررسی توازن فرد
imbalance
عدم توازن ناهماهنگی
imbalances
عدم توازن ناهماهنگی
parity error
اشتباه مقایسه خطای توازن
genitive
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity
حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
asymetry
درجه عدم توازن یک مدار سه فاز
degrees of unbalance in a three phase sy
درجه عدم توازن یک مدار سه فاز
make ends meet
دخل و خرج را در توازن نگه داشتن
dissymetry
درجه عدم توازن یک مدار سه فاز
bobble
برای لحظهای توازن رااز دست دادن
bobbles
برای لحظهای توازن رااز دست دادن
spiral of wages and prices
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
uart
قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
marginal case
حالت نهائی حالت حدی
spectrality
حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness
حالت ناپایداری حالت بی بقایی
cold forming
حالت دهی در حالت سرد
spectralness
حالت طیفی حالت شبحی
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
crude
حالت طبیعی رنگ
[حالت ملایم و اصیل رنگ]
trover
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
unbalances
تعادل
equipoise
تعادل
balances
تعادل
stability
تعادل
balance
تعادل
par
تعادل
equality
تعادل
equipollence
تعادل
unbalance
تعادل
unbalancing
تعادل
equivalency
تعادل
astatic
بی تعادل
stasis
تعادل
equivalence
تعادل
equilibrium
تعادل
line balance
تعادل خط
static sense
حس تعادل
real mode
حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
break even point
نقطه توازن دخل وخرج دخل و خرج سر به سر
elevator
سکان تعادل
electric balance
تعادل الکتریکی
dynamic equilibrium
تعادل دینامیکی
disequilibrium
عدم تعادل
dymanic balance
تعادل پویا
heat balance
تعادل حرارتی
dynamic stability
تعادل پویا
general equilibrium
تعادل عمومی
gas equilibrium
تعادل گازی
dynamic equilibrium
تعادل پویا
elastic equilibrium
تعادل ارتجاعی
elevators
سکان تعادل
budget balance
تعادل بودجه
equilibrium condition
شرط تعادل
phase balance
تعادل فازی
equilibrium method
روش تعادل
equilibrator
الت تعادل
chemical equilibrium
تعادل شیمیایی
equilibrium constant
ثابت تعادل
equilibrium point
نقطه تعادل
equilibrium conditions
شرایط تعادل
load balance
تعادل بار
equilibrium position
وضع تعادل
equilibrium theory
نظریه تعادل
equilibrium vapor pressure
فشار به حد تعادل
equilibrtum diagram
نمودار تعادل
burden balance
تعادل بار
partial eqilibrium
تعادل جزئی
equilibrium time
زمان تعادل
equilibrium diagram
دیاگرام تعادل
hydrostatic equiblibrium
تعادل ئیدرواستاتیک
flyweights
وزنه تعادل
momentary equilibrium
تعادل لحظهای
market equilibrium
تعادل بازار
equilibrium
وضع تعادل
counterweights
وزنه تعادل
counterweight
وزنه تعادل
stable empty
تعادل بی بار
condition of equilibrium
شرط تعادل
neutral equilibrium
تعادل خنثی
momentary equilibrium
تعادل انی
equilibrium
تعادل اقتصادی
magnetic balance
تعادل مغناطیسی
magnetic balance
تعادل میدان
kinetic equilibrium
تعادل سینتیکی
equilibration
تعادل جویی
crane balance
تعادل جرثقیل
counterweigh
وزنه تعادل
counter weight
وزنه تعادل
equilibrium
موازنه و تعادل
stability unloaded
تعادل بی بار
neutral equilibrium
تعادل بی طرف
inequilibrium empty
تعادل بی بار
in ballast
در حال تعادل
ballast
وزنه تعادل
ballast
جرم تعادل
impedance balancing
تعادل امپدانس
flyweight
وزنه تعادل
counterbalances
وزنه تعادل
imbalance
عدم تعادل
imbalances
عدم تعادل
counterbalance
وزنه تعادل
counterbalanced
وزنه تعادل
line balancing
تعادل خطی
static reflex
بازتاب تعادل
unstable equilibium
تعادل ناپایدار
homeostasis
تعادل حیاتی
unstable equilbrium
تعادل ناپایدار
aerodynamic balance
تعادل ایرودینامیکی
unstable equilibrium
تعادل بی ثبات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com