English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
low price قیمت پائین
Search result with all words
bottom price پائین ترین قیمت
Other Matches
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
cost plus pricing تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice قیمت پایین تراز قیمت بازار
land vi پائین امدن
f.of a bed پائین بستریاتختخواب
juniority رتبه پائین تر
katabatic پائین اینده
downwards بطرف پائین
f.of a page پائین صفحه
low productivity بازده پائین
falling of the womb پائین افتادگی
light or lighted پائین امدن واردامدن
To stop being adamant (unyielding). از خر شیطان پائین آمدن
sewsaw بالا و پائین رفتن
shift downward حرکت به سمت پائین
sewsaw پس و پیش بالا و پائین
shift downward انتقال به سمت پائین
neap tide پائین ترین جزر و مد
phreatic decline پائین رفتن سطح ایستائی
to reach down سوی پائین دراز کردن
falling of the womb سقوط کردن پائین افتادگی
lower limit [of the integral] کرانه پائین [انتگرال] [ریاضی]
to d. a hill از تپه ایی پائین امدن
tax havens نرخ پائین مالیات پیشنهادی
tax haven نرخ پائین مالیات پیشنهادی
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
fluctuable مستعد بالا و پائین رفتن مواج
least developed countries پائین ترین کشورهای در حال توسعه
velocity of retreat سرعت متوسط اب در پائین دست سرریز
To marry below ones station. با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
low ball شوت کردن پائین توپ [فوتبال]
to haul a ship بادبانهای کشتی را پائین اوردن یاخواباندن
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
last price اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
No matter which way you fling a cat, it will light. <proverb> گربه را هر طورى بیندازند روى چهار دست و پا پائین مى آید.
tide mark علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
to be unable to hold a candle to somebody <idiom> در برابر کسی پائین رتبه بودن [در توانایی یا مهارت و غیره]
chyron [American E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
aston [British E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
Lower third قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
lee board تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
liquidity preference theory براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
value قیمت
At the price of. At the cost of . به قیمت
wage price guideline قیمت
high priced پر قیمت
all in price قیمت کل
PR قیمت
cost قیمت
equivalents هم قیمت
equivalent هم قیمت
nominal کم قیمت
priceless بی قیمت
set (one) back <idiom> قیمت
valuing قیمت
invalued بی قیمت
values قیمت
wage price spiral قیمت
worth قیمت
bourse قیمت
valueless بی قیمت
treasure ذی قیمت
prices قیمت
cif قیمت
quotation قیمت
price قیمت
above rubies بی قیمت
price limit حد قیمت
price line خط قیمت
quotations قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& قیمت
fair price قیمت مناسب
fair price قیمت عادلانه
cost push فشار قیمت
cost unit قیمت واحد
cut rate تنزل قیمت
fair price قیمت منصفانه
target price قیمت موردنظر
sale price قیمت حراج
charm price قیمت چشمگیر
sale price قیمت فروش
peasonable price قیمت عادله
fair value قیمت عادله
ruling price قیمت روز
terminal price قیمت نهائی
current price قیمت جاری
close price قیمت نزدیک
selling price قیمت فروش
prizer قیمت گذار
terminal price قیمت تحویل
fair price قیمت بیطرفانه
standard price قیمت استاندارد
factor price قیمت عوامل
reasonable price قیمت عادله
supply price قیمت عرضه
constant cost قیمت ثابت
highest price بالاترین قیمت
regular price قیمت عادی
decrease in value نقص قیمت
standard price قیمت پایه
diseconomy ترقی قیمت ها
conversion price قیمت تبدیل
spot price قیمت نقدی
competitive price قیمت جاری
sopt price قیمت نقد
shadow price قیمت سایهای
claimers اسبهای هم قیمت
reasonable price قیمت معقول
support price قیمت حمایتی
purchase money قیمت جنس
supply price قیمت تولیدکننده
competitive price قیمت رقابتی
sopt price قیمت روز
excess price اضافه قیمت
excess price قیمت اضافی
equilibrium price قیمت تعادل
repurchase price قیمت بازخرید
proper price قیمت عادله
price freezing تثبیت قیمت
price level سطح قیمت
nominal value قیمت اسمی
normal price قیمت متعارف
normal price قیمت عادی
price leadership رهبری قیمت
offering price قیمت پیشنهادی
oil price قیمت نفت
nominal price قیمت عادی
minimum price کمترین قیمت
minimum price حداقل قیمت
monopoly price قیمت انحصاری
net cash قیمت مقطوع
net price قیمت خالص
nominal price قیمت اسمی
price index شاخص قیمت
price determination تعیین قیمت
price differential تفاوت قیمت
price discrimination تبعیض قیمت
price effect اثر قیمت
price elasticity کشش قیمت
price elasticity حساسیت قیمت
price freeze تثبیت قیمت ها
price freezing انجماد قیمت
price control کنترل قیمت
price chiseling تقلب در قیمت
parity price قیمت مشابه
parity price قیمت لایتغیر
price increase ترقی قیمت
price homogeneity همگنی قیمت
price adjustment تعدیل قیمت
price ceilings سقف قیمت
price ceilings حداکثر قیمت
price ceilings تثبیت قیمت
middle price قیمت حد وسط
middle price قیمت متوسط
mean price قیمت متوسط
high dollar value سنگین قیمت
high value گران قیمت
price stabilization ثبات قیمت
highest price بیشترین قیمت
historical cost قیمت بازار
historical cost قیمت متعادل
price stabilization تثبیت قیمت
price stability ثبات قیمت
half fare نصف قیمت
price support تایید قیمت
final price اخرین قیمت
pricer قیمت گذار
price theory نظریه قیمت
fixed price قیمت ثابت
price tag اتیکت قیمت
freightage قیمت حمل
price system نظام قیمت
price support حمایت قیمت
incentive price قیمت تشویقی
incentive price قیمت محرک
price ratio نسبت قیمت
mark down تنزل قیمت
mark down کاهش قیمت
mark up افزایش قیمت
market price قیمت بازار
price list لیست قیمت
price list فهرست قیمت
market value قیمت بازار
low price قیمت کمتر
price reduction کاهش قیمت
price stability تثبیت قیمت
just price قیمت عادلانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com