Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (12 milliseconds)
English
Persian
pricing
قیمت گذاری
costing
قیمت گذاری
Search result with all words
pos
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند
cost
قیمت گذاری کردن
average cost pricing
قیمت گذاری بر اساس هزینه متوسط
competition oriented pricing
قیمت گذاری رقابت امیز
costing and pricing
هزینه یابی و قیمت گذاری
demand oriented pricing
قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
leader pricing
پیشرو در قیمت گذاری
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
peak load pricing
قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
point of sale
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
predatory pricing
قیمت گذاری امرانه
price line pricing
قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
pricing policy
سیاست قیمت گذاری
supply price of capital
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
Other Matches
kinked demand curve
و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
cost plus pricing
تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost
مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software
نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice
قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price
فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
last price
اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price
قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat
در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
residential investments
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
desired investment
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
overcapitalization
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
spiral of wages and prices
حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
cooperative scorer
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
public
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
trover
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
fuze
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
pigou effect
اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
indention
تو گذاری
coding
کد گذاری
lineation
خط گذاری
masking
نقاب گذاری
collocation
باهم گذاری
financed
سرمایه گذاری
undervaluation
کم ارزش گذاری
encoding
رمز گذاری
loading
بار گذاری
synthesised
هم گذاری کردن
prefixion
پیش گذاری
structuralization
بنیان گذاری
impression
نشان گذاری
synthesises
هم گذاری کردن
lable
جهت گذاری
invests
سرمایه گذاری
synthesizes
هم گذاری کردن
limit of load
حد بار گذاری
synthesized
هم گذاری کردن
synthesize
هم گذاری کردن
juxtaposition
پهلوی هم گذاری
lodgement
ودیعه گذاری
lodgment
ودیعه گذاری
wicking
فتیله گذاری
insulation
عایق گذاری
ovulations
تخمک گذاری ها
mark sensing
نشان گذاری
coding
علامت گذاری
synthesising
هم گذاری کردن
synthesizing
هم گذاری کردن
coding
کد گذاری چیزی
invest
سرمایه گذاری
fillings
لایی گذاری
discrimination
فرق گذاری
load
فشنگ گذاری
impressions
نشان گذاری
nomography
فن قانون گذاری
nomographer
قانون گذاری
scale factor
مقیاس گذاری
lettering
حروف گذاری
earmarking
علامت گذاری
filling
لایی گذاری
loads
فشنگ گذاری
pointing
نقطه گذاری
invested
سرمایه گذاری
mining
مین گذاری
petarder
مامورخرج گذاری پل
exposures
درمعرض گذاری
exposure
درمعرض گذاری
investing
سرمایه گذاری
numbering
شماره گذاری
spacing
فاصله گذاری
puncuation
نقطه گذاری
sedimentation
لایه گذاری
finance
سرمایه گذاری
marks
علامت گذاری
indentation
دندانه گذاری
aggradation
ابرفت گذاری
devising
ارث گذاری
devises
ارث گذاری
devised
ارث گذاری
devise
ارث گذاری
demarcation
علامت گذاری
minelaying
مین گذاری
piping
لوله گذاری
denominations
نام گذاری
indentations
دندانه گذاری
prochronism
جلوترتاریخ گذاری
preterition
فرو گذاری
sedimentation
رسوب گذاری
nomenclauture
نام گذاری
cupellation
قال گذاری
mark
علامت گذاری
sequencing
ترتیب گذاری
markings
علامت گذاری
marking
علامت گذاری
finances
سرمایه گذاری
financing
سرمایه گذاری
signallzation
علامت گذاری
denomination
نام گذاری
enterprise
سرمایه گذاری
costing
هزینه گذاری
indents
دندانه گذاری
indenting
دندانه گذاری
indent
دندانه گذاری
investments
سرمایه گذاری
prefixture
پیش گذاری
dimensioning
اندازه گذاری
padding
لایی گذاری
nomination
نام گذاری
nominations
نام گذاری
syntheses
هم گذاری اختلاط
investment
سرمایه گذاری
disposure
درمعرض گذاری
synthesis
هم گذاری اختلاط
heading
عنوان گذاری
prefixture
سرواژه گذاری
settings
کار گذاری
setting
کار گذاری
indexing
شاخص گذاری
headings
عنوان گذاری
dateline
تاریخ گذاری
demomination
نام گذاری
notations
نشان گذاری
notation
نشان گذاری
enterprises
سرمایه گذاری
prefixion
سرواژه گذاری
capitalization
سرمایه گذاری
interposition
پا میان گذاری
edgings
لبه گذاری
edging
لبه گذاری
ingravescence
رو بشدت گذاری
trapping
تله گذاری
prefixion
جلو گذاری
valuation
ارزش گذاری
punctuation
نقطه گذاری
inunction
مرهم گذاری
frustrations
عقیم گذاری
insertion
جوف گذاری
casings
لوله گذاری
casing
لوله گذاری
valuations
ارزش گذاری
frustration
عقیم گذاری
grading
نمره گذاری
pagination
صفحه گذاری
tubing
لوله گذاری
coronation
تاج گذاری
codes and codification
علامت گذاری
coronations
تاج گذاری
policy making
سیاست گذاری
weft insertion
پود گذاری
legislation
قانون گذاری
policy-making
سیاست گذاری
scaling
مقیاس گذاری
ovulation
تخمک گذاری
sanding
ماسه گذاری
prefixture
جلو گذاری
hyphenation
خط تیره گذاری
hypothecation
گرو گذاری
hypothecation
رهن گذاری
iatraliptics
مرهم گذاری
scoring
نمره گذاری
imposition of hands
دست گذاری
idegraphy
نشان گذاری
values
قیمت
price limit
حد قیمت
priceless
بی قیمت
price line
خط قیمت
valuing
قیمت
cost
قیمت
nominal
کم قیمت
value
قیمت
PR
قیمت
all in price
قیمت کل
prices
قیمت
treasure
ذی قیمت
At the price of. At the cost of .
به قیمت
set (one) back
<idiom>
قیمت
wage price spiral
قیمت
wage price guideline
قیمت
bourse
قیمت
cif
قیمت
valueless
بی قیمت
high priced
پر قیمت
worth
قیمت
quotation
قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif&
قیمت
above rubies
بی قیمت
equivalent
هم قیمت
invalued
بی قیمت
equivalents
هم قیمت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com