Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (5 milliseconds)
English
Persian
mincemeat
قیمه امیخته باکشمش
Other Matches
executrix
قیمه
forcemeat
قیمه
stuffing
قیمه
minced
قیمه
farcing
قیمه
mince
گوشت قیمه
minces
قیمه کردن
minces
گوشت قیمه
mince
قیمه کردن
to chop up
قیمه کردن
minced
قیمه شده
lard vt
با قیمه خوک پرکردن
cecils
قیمه سرخ کرده
buble and squeak
قیمه با سبزی یا کلم
mince
تلویحا گفتن قیمه
mincemeat
گوشت قیمه شده
minces
تلویحا گفتن قیمه
mincing
پر ادا واطوار قیمه شده
pasties
خمیر مانند کلوچه قیمه دار
pasty
خمیر مانند کلوچه قیمه دار
pork pies
کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
pork pie
کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
fritters
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
fritter
کلوچه قیمه دار یا میوه دارکه سرخ کنند
interwrought
در هم امیخته
medley
امیخته
zygose
امیخته
medleys
امیخته
mixed
امیخته
mixture
امیخته
mixtures
امیخته
motley
امیخته
portmanteau
امیخته
portmanteaus
امیخته
portmanteaux
امیخته
mixed tides
کشندهای امیخته
immiscible
امیخته نشدنی
impanate
امیخته بنان
mixed gas
گاز امیخته
mixed mode
باب امیخته
mixed number
عدد امیخته
coalescent
بهم امیخته
mixed crystal
کریستال امیخته
cold mix
امیخته سرد
pranks
شوخی امیخته بافریب
mixed mode experssion
عبارت امیخته یاب
oil is immiscible with water
روغن با اب امیخته نمیشود
prank
شوخی امیخته بافریب
chrism
روغن امیخته بابلسان
oxyhydrogen
اکسیژن امیخته به ایدروژن
lemon squash
شربت امیخته ازابلیمووسوداواتر
gold amalgam
جیوه امیخته بازر
d. butter
کره اب کرده و امیخته با ارد
mixed radix notation
نشان گذاری امیخته مبنا
mixed mode macro
درشت دستور امیخته باب
deep laid
امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
neo platonism
فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
poudrette
کودی که از مدفوع و زغال امیخته باشد
lingua franca
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
think piece
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
lingua francas
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
law french
اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
loam
خاک رس وشن که با گیاه پوسیده امیخته باشد
imbroglio
قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
oxyhydrogen blowpipe
بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
omnim gatherum
امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
imbroglios
قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
ingratiatory
طرف توجه قرار دهنده امیخته بخود شیرینی
tragi comedy
نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
kamptulicon
یکجورفرش که ازقندران وچوب پنبه امیخته بهم درست میکنندو....است
incorporating mill
کارخانهای که اجزای باروت دران امیخته میشوند کارخانه باروت سازی
gouache
رنگ کاری با رنگی که در اب حل شده و با عسل و صمغ امیخته شده
jargonize
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
charlatanic
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com