Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
whitewall
لاستیک دوره سفید اتومبیل
Other Matches
baloon tire
لاستیک اتومبیل
tyros
لاستیک اتومبیل
tyres
لاستیک اتومبیل
pneumatic tube
لاستیک اتومبیل
tyre
لاستیک اتومبیل
sidewall
کناره لاستیک اتومبیل
inner tubes
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
to have a flat tire
[tyre]
پنچر بودن
[لاستیک اتومبیل ]
inner tube
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
flattest
درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
flat
درزیر خوابیده پنچری لاستیک اتومبیل
tubes
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tube
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
watermarks
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
slingshot
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshots
مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
hot rod
اتومبیل شکاری وسریع السیر اتومبیل مسابقهای
stock-car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
windscreen
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
windscreens
پنجره اتومبیل شیشه جلو اتومبیل
automobiles
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
automobile
اتومبیل راندن اتومبیل سوار شدن
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
leukon
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
interregnum
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
white with blue stripes
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
platina
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
leukocyte
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
tyre
لاستیک
tireless
بی لاستیک
elastic
کش لاستیک
tire
لاستیک
inflated guiding tyre
لاستیک
tires
لاستیک
rubbers
لاستیک
tiring
لاستیک
india rubber
لاستیک
rubber
لاستیک
india rubbers
لاستیک
caoutchouc
لاستیک
colporteur
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
shoeing
لاستیک چرخ
shoe
لاستیک چرخ
foam rubber
لاستیک متخلخل
synthetic rubber
لاستیک مصنوعی
tiring
لاستیک زدن به
synthetic rubber
لاستیک ساختگی
shoes
لاستیک چرخ
natural rubber
لاستیک طبیعی
hevea rubber
لاستیک طبیعی
dual tire
لاستیک دوبل
tires
لاستیک چرخ
tires
لاستیک زدن به
tyros
لاستیک چرخ
tiring
لاستیک چرخ
tyres
لاستیک چرخ
tyre
لاستیک چرخ
spare tyre
لاستیک زاپاس
tire
لاستیک زدن به
tire
لاستیک چرخ
vulcanite
لاستیک سخت
synthetic rubber
لاستیک همگذاشت
crepe rubber
لاستیک کرپ
india rubber
لاستیک هندی
butyl rubber
لاستیک بوتیل
coral rubber
لاستیک کورال
doorstop
لاستیک پای در
india rubbers
لاستیک هندی
cold rubber
لاستیک سرد
combat tire
لاستیک جنگی
rubberize
با لاستیک پوشاندن
pneumatic tire
لاستیک بادی
rubbery
لاستیک مانند
latex
لاستیک خام
hard rubber
لاستیک سخت
pneumatic
لاستیک بادی
doorstops
لاستیک پای در
spare tyres
لاستیک زاپاس
spare tire
لاستیک زاپاس
rubber bitumen
لاستیک قیری
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
retreads
روکش کردن لاستیک
re tread
روکش کردن لاستیک
tire inflation
فشار هوای لاستیک
life belt
لاستیک نجات غریق
tire pressure
فشار هوای لاستیک
tire mill
دستگاه نورد لاستیک
india rubber
ساخته شده از لاستیک
tire lever
اهرم نصب لاستیک
recap
روکش کردن لاستیک
retread
روکش کردن لاستیک
tire rolling mill
دستگاه نورد لاستیک
The tyre is punctured (flat).
لاستیک سوراخ شده
recapped
روکش کردن لاستیک
recapping
روکش کردن لاستیک
recaps
روکش کردن لاستیک
india rubbers
ساخته شده از لاستیک
crepe rubber
لاستیک تخت کفش
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
slicks
لاستیک بدون طرح روی ان
let down
باد
[لاستیک را]
خالی کردن
balloon tire
لاستیک بادی عاج دار
bead tire
لاستیک با لبههای گرد شده
bites
کشش لاستیک روی زمین
bite
کشش لاستیک روی زمین
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
to mend a puncture
لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
vulcanite
لاستیک سخت و جوش خورده ولکانیت
to repair a flat tire
لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
vulcanization
حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
footprints
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
footprint
قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
snow tire
لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
butyl
نوعی لاستیک مصنوعی که ازپلیمریزاسیون ایزوبوتیل بدست می اید
Would you change the tyre please?
آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
contraband of war
قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
vulcanize
لاستیک را بوسایل شیمیایی جوش دادن و محکم کردن جوش برقی زدن
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
blank cheque
چک سفید
snowy
سفید
blank check
چک سفید
blank cheques
چک سفید
silvery
سفید
sow white
سفید
hoary
سفید
alabastrine
سفید
whiting
گچ سفید
whitest
سفید
whiter
سفید
hoary headed
مو سفید
snow-white
سفید
chalking
گل سفید
chalks
گل سفید
minever
خز سفید
blankest
سفید
blank
سفید
chalked
گل سفید
chalk
گل سفید
shiro
سفید
white
سفید
white tailed
دم سفید
miniver
خز سفید
pony car
اتومبیل دو در
sqark plug
در اتومبیل
autocar
اتومبیل
jack
جک اتومبیل
speedway
اتومبیل رو
horseless carriage
اتومبیل
car jack
جک اتومبیل
motor coach jack
جک اتومبیل
hobby car
اتومبیل دو در
cars
اتومبیل
car
اتومبیل
automobile
اتومبیل
jacks
جک اتومبیل
automobiles
اتومبیل
galvanising
سفید کردن
hags
مه سفید حصار
garnish
پارچه سفید
garnished
پارچه سفید
white lie
دروغ سفید
galvanised
سفید کردن
hag
مه سفید حصار
garnishes
پارچه سفید
abele
سفید دار
aaron's round
بنک سفید
galvanises
سفید کردن
white wool
پشم سفید
galvanize
سفید کردن
asphodel
سوسن سفید
zinc white
سفید اب روی
impudent
چشم سفید
Afrikaner
سفید پوست
Afrikaners
سفید پوست
white elephant
فیل سفید
black and white
سیاه و سفید
kerosene
نفت سفید
achromatic
سیاه و سفید
white lies
دروغ سفید
white elephants
فیل سفید
galvanizes
سفید کردن
alum
زاج سفید
white meat
گوشت سفید
wall eye
چشم سفید
white cement
سیمان سفید
white collar
یقه سفید
alabaster
مرمر سفید
white dwarf
کوتوله سفید
white flag
پرچم سفید
white flame
شعله سفید
white heat
دمای سفید
rivers
فاصله سفید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com