English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
inspection lamp لامپ کنترل
pilot lamp لامپ کنترل
Search result with all words
light modulator لامپ کنترل نور مدولاتور نور
triode شیر ترمویونیک یا لامپ خلاء دارای سه الکترود کاتد اند وشبکه کنترل
Other Matches
incandescent lamp لامپ برقی دارای نور سیمابی لامپ نئون
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
image dissector tube لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
lamps لامپ
lamp bulb لامپ
electric lamp لامپ
tubes لامپ
valve لامپ
valves لامپ
tube لامپ
limiter لامپ اف ام
diode لامپ
lamp لامپ
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
electric bulb لامپ الکتریکی
tubes لامپ الکترونی
five electrode valve لامپ پنتود
tubes لامپ بی سیم
incandescent bulb لامپ رشتهای
filament lamp لامپ رشتهای
emergency lamp لامپ اضطراری
tank لامپ مخزنی
fog lamp لامپ مه شکن
electron tube لامپ الکترونی
fog lamps لامپ مه شکن
lamp لامپ چراغ
lamps لامپ چراغ
tube لامپ الکترونی
fluorescent lamp لامپ فلوئورسان
geissler tube لامپ گایسلر
gate tube لامپ دریچهای
counting tube لامپ شمارشگر
pins خار لامپ
soft tube لامپ نرم
gassy tube لامپ نرم
tube لامپ بی سیم
gas tube لامپ گازی
gas flame لامپ گازی
gas lamps لامپ گازی
gas lamp o. light لامپ گازی
gas filled lamp لامپ گازی
fluorescent tube لامپ فلورسنت
fluorescent lamp لامپ فلورسنت
light bulb لامپ برق
light bulbs لامپ برق
damper tube لامپ کاهنده
d.c. lamp لامپ آنالوگ
metal type tube لامپ فلزی
arc lamp لامپ قوسی
braun tube لامپ براون
crookes tube لامپ کروکس
gauge lamp لامپ داشبورد
cowl lamp لامپ داشبورد
bulb socket سرپیچ لامپ
coolidge tube لامپ کولیج
converter valve لامپ مرکب
mercury vapor lamp لامپ جیوهای
ceiling lamp لامپ سقفی
decorative lamp لامپ تزیینی
deflector of lamp نورافکن لامپ
elctron tube لامپ الکترونیکی
double filament lamp لامپ دو افروزهای
valve لامپ سوپاپ
valves لامپ سوپاپ
door lamp لامپ در اتومبیل
dome lamp لامپ سقفی
display tube لامپ نمایشگر
diode لامپ دوقطبی
flashlight لامپ عکاسی
flashlights لامپ عکاسی
all metal type tube لامپ فلزی
diode لامپ دو قطبی
detector tube لامپ اشکارساز
lamp deflector نورافکن لامپ
roof lamp لامپ سقفی
glow discharge cold cathode tube لامپ مشتعل
top cap شاخک لامپ
signal lamp لامپ سیگنال
single contact lamp لامپ تک کنتاکتی
spot lamp لامپ موضعی
spot lamp لامپ با نورمتمرکز
stroboscopic tube لامپ چشمک زن
stroboscopic tube لامپ استروبوسکپی
strobotron لامپ چشمک زن
strobotron لامپ استروبوسکپی
table lamp لامپ استاندارد
side contact شاخک لامپ
selectron لامپ گزینش
sealing in اببندی لامپ
pilot lamp لامپ خبر
pilot lamp لامپ پیلوت
pocket lamp لامپ کوچک
pool rectifier لامپ مایع
thermionic tube لامپ گرمیونایی
projection tube لامپ تصویر
projector lamp لامپ پروژکتور
radio tube لامپ رادیو
reactance tube لامپ راکتانس
roentgen tube لامپ رونتگن
tantalum filament lamp لامپ تانتالی
vacumm tube لامپ خلاء
vacuum tube لامپ خلاء
warning light لامپ خطر
williams tube لامپ ویلیام
x ray tube لامپ رونتگن
front lamp لامپ جلو
vaccum tube لامپ خلاء
two electrode valve لامپ دو قطبی
tetrode لامپ تترود
thypatron لامپ گازی
triode لامپ سه قطبی
triode لامپ تریود
tube resistance مقاومت لامپ
tube tester لامپ سنج
tube voltage ولتاژ لامپ
tungar tube لامپ تانگار
glow discharge tube لامپ مشتعل
image storing tube لامپ ایکونوسکپ
incandescent lamp لامپ روشنایی
incandescent lamp لامپ رشتهای
indicator light لامپ سیگنال
indicator tube لامپ سیگنال
industrial tube لامپ تجارتی
instrument lamp لامپ سنجه ها
lamp bulb adapter تبدیل لامپ
lamp bulb base پایه لامپ
lamp bulb efficiency بازده لامپ
ignitorn لامپ ایگنیترون
vaccum tube lamp لامپ خلاء
high vaccum tube لامپ خلاء
glow lamp لامپ نئون
glow lamp لامپ کنتاکتی
glow tube لامپ مشتعل
glow tube لامپ کنتاکتی
grid glow tube لامپ کنتاکتی
h lamp لامپ هیدروژنی
hard tube لامپ سخت
helium lamp لامپ هلیومی
hexod لامپ شش قطبی
hexode لامپ شش قطبی
lamp connector رابط لامپ
lamp cord سیم لامپ
miniature lamp لامپ مینیاتوری
multiple unit valve لامپ مرکب
neon lamp لامپ نئون
nernst lamp لامپ نرنست
nitrogen lamp لامپ ازت
output tube لامپ خروجی
power output tube لامپ خروجی
peanut tube لامپ بادامی
pentode لامپ پنتود
metal lamp لامپ فلزی
pool tube لامپ مایع
pool cathode tube لامپ مایع
lamp holder سرپیچ لامپ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com