English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (3 milliseconds)
English Persian
lacrosse لاکراس
Other Matches
laxman بازیگر لاکراس
lacrosse field زمین لاکراس
goal crease نیمدایره جلودروازه لاکراس
brush off پرده در بازی لاکراس
collars گلوی چوب لاکراس
collar گلوی چوب لاکراس
netting قسمت توردار چوب لاکراس
bounce pass پاس با ضربه به زمین لاکراس
high sticking خطا با ضربه چوب لاکراس
cradle حفظ گوی در تور چوب لاکراس
cradled حفظ گوی در تور چوب لاکراس
cradler بازیگر ماهر در حفظ گوی لاکراس
cradles حفظ گوی در تور چوب لاکراس
hurling نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
dip dodge رد شدن از حریف با تغییردادن چوب لاکراس به دست دیگر
box lacrosse مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
jab checking فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
boxla مسابقه لاکراس بین دو تیم 6نفره در تالار سرپوشیده
indian pendants ریسمانهای انتهای چوب که کیسه لاکراس با ان سست یاتنگ میشود
goal light چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
bombed شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bomb شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombed out شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombs شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
fumble از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumbles از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumbled از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
guard چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guards چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
bridged دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridges دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
goal judge داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
face off رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com