English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
turtleback لاک پشت هر چیز برجسته بیضی شکل عرشه منحنی عقب یاجلوکشتی
Other Matches
profiling برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
profiles برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
profiled برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
profile برجسته نمودار یا منحنی مخصوص نمایش چیزی
deck cargo بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
alto-rilievo [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
perspective spatial model مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
embossing طرح برجسته [برجسته کردن زمینه فرش]
curvilineal دارای خطوط منحنی محدودبخطوط منحنی
embossment نقوش برجسته برجسته کاری
salience نکته برجسته موضوع برجسته
saliency نکته برجسته موضوع برجسته
bas relif حجاری ونقوش برجسته برجسته
supereminent برجسته فوق العاده برجسته
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
stereoscope جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
evolute بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
stereograph نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
lead curve خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
ovate بیضی
oviform بیضی
ellipsoid بیضی
elliptic بیضی
ellipses بیضی
ellipse بیضی
scutellate بیضی
repousse برجسته نمایاحکاکی برجسته
subovate تقریبا بیضی
elliptical بیضی شکل
subovate نیمه بیضی
quasi elliptic شبه بیضی
ellipsoid بیضی وار
oval window روزنه بیضی
ovally بشکل بیضی
elliptically به شکل بیضی
ellipsoid بیضی گون
fenestra ovalis روزنه بیضی
elliptical arch طاق بیضی
curving خط منحنی منحنی مسیر
curves خط منحنی منحنی مسیر
curve خط منحنی منحنی مسیر
oval زمین بیضی شکل
speedway پیست بیضی اتومبیلرانی
elliptical galaxy کهکشان بیضی گون
elliptical roller غلطک بیضی شکل
ovals زمین بیضی شکل
oval بیضی تخم مرغی شکل
trammel الت ترسیم بیضی تعدیل
ovals بیضی تخم مرغی شکل
ovalize تخم مرغی یا بیضی کردن
iso product curve منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
shift of a demand curve انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
briolette نوعی الماس بیضی یا گلابی شکل
marquize نگین بیضی شکل که از جواهر باشد
pone نان بیضی شکل ارد ذرت
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
outside اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
gun-loop [دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
tokay انگور سفید یا ارغوانی بیضی شراب شیرین مجارستان
shipboard عرشه
elevated d. عرشه
decked : عرشه
deck عرشه
decks عرشه
decks : عرشه
decked عرشه
baldachin عرشه
deck : عرشه
palettes لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
track پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracks پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
tracked پیست مسابقه اتومبیل رانی یا اسبدوانی مسیر بیضی شکل دو و میدانی
palette لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
breasted drill مته دستی که ته ان به شکل بیضی است و در سینه شخص قرار می گیرد
main stage عرشه اصلی
deck عرشه ناو
on deck روی عرشه
on the deck در روی عرشه
deck عرشه کشتی
weather deck عرشه باز
decked عرشه کشتی
topside در عرشه در راس
topsides در عرشه در راس
under deck زیر عرشه
flight deck عرشه پرواز
shipboard عرشه ناو
deck load فرفیت عرشه
topside روی عرشه
well deck عرشه بارگیری
decks عرشه ناو
decks عرشه کشتی
flight decks عرشه پرواز
decked عرشه ناو
auxiliary contours خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
below قسمت زیر عرشه
gunwale لبه عرشه ناو
deck alert اماده باش عرشه
deck pads پادری عرشه ناو
deckhand کارگر عرشه کشتی
on the deck روی عرشه ناو
flight decks عرشه ناو هواپیمابر
scuttlebutt بشکه اب عرشه کشتی
roundhouse عرشه فوقانی کشتی
deck cargo بار روی عرشه
decks عرشه دار کردن
decked عرشه دار کردن
deck عرشه دار کردن
main deck عرشه اصلی ناو
flight deck عرشه ناو هواپیمابر
walking ring پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
board clamps بست زنجیرهای عرشه ناو
poop deck عرشه کوچک فوقانی کشتی
deckhouse اتاق روی عرشه کشتی
sun deck عرشه افتاب گیر کشتی
orlop deck عرشه زیرین کشتی جنگی
officer of the deck افسر نگهبان عرشه ناو
orlop عرشه زیرین کشتی جنگی
the deck was a عرشه کشتی را اب فراگرفته بود
hurricane deck عرشه سبک فوقانی کشتی
weather deck عرشه بدون سقف کشتی
free board فاصله بین اب و عرشه کشتی
topmast دومین دکل کشتی از عرشه
foredeck قسمت جلو عرشه کشتی
forecastle قسمت جلو عرشه کشتی
under hatches زیر عرشه دوراز نظر مرده
guarding احتیاط نرده روی عرشه کشتی
deck alert حالت اماده باش در روی عرشه
hatch دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatched دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
deck house اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
guards احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard احتیاط نرده روی عرشه کشتی
hatches دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hull down از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست
shroud طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
main yard قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
shrouded طناب اتصال بادبان بنوک عرشه کشتی
holystone سنگ شنی نرمی که با ان عرشه کشتی را میشویند
hatch way روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
heading select feature عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما
boom vang طناب کوتاه وصل به پایین تیرتا عرشه قایق
razee کشتی ای که عرشه بالای انرابرداشته باشندکه کوتاه شود
breastwork استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
depth contour خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
medallion ترنج [نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
staring برجسته
ridged برجسته
mainlining برجسته
par excellence برجسته
illustrated برجسته
starring برجسته
eminent برجسته
noted برجسته
outstanding برجسته
outstandingly برجسته
mainlines برجسته
mainlined برجسته
prosilient برجسته
crowned برجسته
pre eminent برجسته
laureate برجسته
of d. برجسته
masterwork برجسته
illustrous برجسته
in relief برجسته
relief emboss برجسته
relievo برجسته
rilievo برجسته
mainline برجسته
cordon bleu برجسته
raised برجسته
dominant برجسته
torose برجسته
stereometric خط برجسته
stereometric برجسته
kenspeckle برجسته
distinguished برجسته
conspicuous برجسته
overriding برجسته
prime برجسته
illustrious برجسته
pre-eminent برجسته
striking برجسته
predominant برجسته
convex برجسته
salient برجسته
prominent برجسته
primes برجسته
primed برجسته
strikingly برجسته
inflexion خم منحنی
curl خم منحنی
curled خم منحنی
bent منحنی
curls خم منحنی
crump منحنی
curve tracer منحنی کش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com