English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
cirrus لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
Other Matches
cirro cumulus لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
ozonosphere لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
low cloud ابرهای کم ارتفاع
nimbostratus ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
york round مسابقه تیراندازی با 07 تیراز مسافت 001 متری و 84تیر از 08 متری و 42 تیر از06 متری با کمان
descentheight ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
windsor round مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
cumulus mammatus ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
absolute altimeter ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
first down اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
gales باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
gale باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
western round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
wand shoot مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
national round مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
absolute altitude ارتفاع هواپیمانسبت به سطح زمین
men's national round مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
ceiling ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
ceilings ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
decision height حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
cabin altitude فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
airspace حجم اتمسفر محدود بین سطح ارتفاع معین و زمین
stratus لایه یکنواخت و یک شکلی ازابرهای کم ارتفاع وخاکستری رنگ که از سطح زمین بخوبی دیده میشوند
wiltshire نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
white squate weakness ضعف خانههای سفیدرنگ شطرنج
zucchetto شبکلاه یا عرقچین سفیدرنگ کشیش کاتولیک
english setter نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
reflecting nebulas ابرهای بازتابنده
high cloud ابرهای مرتفع
medium cloud ابرهای متوسط
magellanic clouds ابرهای ماژلانی
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
scattered clouds ابرهای پراکنده [هواشناسی]
cumulous مانند ابرهای متراکم
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
laminated لایهای
neritic بر اب لایهای
sondwitch لایهای
tortoise shell پوست ابرهای لاک پشت دریایی
sandwitch construction ساختمان لایهای
shell structure ساختار لایهای
laminated structure ساختمان لایهای
laminar flow جریان لایهای
lamination ناخالصی لایهای
loury دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
mammatus ابرهای کومولوس بابرجستگیهای اونگی در سطح تحتانی
lowery دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
stratified sampling نمونه گیری لایهای
intercalation compound ترکیب بین لایهای
three decker هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
detached منفصل
disjunct منفصل
off line منفصل
disconnected منفصل
cirrocumulus قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
metric waves موجهای متری
telemetry تله متری
rials 0 the metre متری 04 ریال
metric system سیستم متری
metric spark plug شمع متری
bathymetry باتی متری
blasius flow جریان کاملا لایهای تئوریکی
valve lift کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
restrictor لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
stratified random sampling نمونه گیری لایهای تصادفی
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
frees مجاز منفصل
disconnectedly بطور منفصل
caste طبقه منفصل
broken منقطع منفصل
castes طبقه منفصل
disconnect منفصل کردن
disconnects منفصل کردن
accessories نمائات منفصل
disarticulate منفصل شدن
disconnecting منفصل کردن
freeing مجاز منفصل
expulse منفصل کردن
acondylose منفصل بی اتصال
to get the mitten منفصل شدن
to get one's mittimus منفصل شدن
discontinuous منفصل ناپیوسته
free مجاز منفصل
freed مجاز منفصل
acondylous منفصل بی اتصال
disjoin منفصل متلاشی
sever منفصل کردن
severed منفصل کردن
severing منفصل کردن
severs منفصل کردن
approximative تقریبی
approximate تقریبی
approximated تقریبی
approximates تقریبی
approximate solution حل تقریبی
proximate تقریبی
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
high board سکوی شیرجه 3 متری
low board سکوی یک متری شیرجه
prefixes used in the metric system پیشوندهای دستگاه متری
metric space فضای متری [ریاضی]
layer لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
stratosphere ناحیهای یا لایهای دراتمسفربین تروپوپوز و استراتوپوز
layers لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
discharge منفصل یااخراج کردن
caste system نظام طبقهای منفصل
detached shock wave موج ضربهای منفصل
reduced employees کارمندان منفصل گردیده
discharges منفصل یااخراج کردن
cumulo nimbus ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
whereabout محل تقریبی
parametric estimate تخمین تقریبی
give or take تخمین تقریبی
rough guess <idiom> تخمین تقریبی
calculation پاسخ تقریبی
approx مخفف تقریبی
sketches نقشه تقریبی
rough estimate براورد تقریبی
cypres تقریبی نزدیک
whereabouts جای تقریبی
sketch نقشه تقریبی
sketched نقشه تقریبی
approximate value مقدار تقریبی
kick circle دایره 8/81 متری وسط میدان
metric اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
metric system دستگاه اندازه گیری متری
transistor ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
fracto cumulus ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
dismisses منفصل کردن یکان مرخص
dismiss منفصل کردن یکان مرخص
dismissing منفصل کردن یکان مرخص
whereabout حدود تقریبی مکان
approximated نزدیک امدن تقریبی
approximate نزدیک امدن تقریبی
approximate contour میزان منحنی تقریبی
etd زمان تقریبی حرکت
estimated time of arrival زمان تقریبی ورود
estimated time of departure زمان تقریبی عزیمت
approximate absolute temperature دمای مطلق تقریبی
approximates نزدیک امدن تقریبی
end zone منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
battle clout نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
ontos تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
howtar خمپاره انداز 701 میلی متری سنگین
chains زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
peseta سکه اسپانیولی با ارزش تقریبی 01پنس
layer لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layers لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
popping crease خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
SI Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
exchange zone فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
heads تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ
eta arrival of time estimated زمان تقریبی ورود
passivating پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
duplexes دو رشتهای
duplex دو رشتهای
penicillate رشتهای
filiform رشتهای
unifilar تک رشتهای
fibrinous رشتهای
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
charge neutrality تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
clout shooting تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
biserial correlation همبستگی دو رشتهای
fibrous protein پروتئین رشتهای
triserial correlation همبستگی سه رشتهای
multicore چند رشتهای
multicore line خط چند رشتهای
multiple wire چند رشتهای
single conductor سیم تک رشتهای
three core cable کابل سه رشتهای
single core کابل یک رشتهای
single core هادی تک رشتهای
rbis همبستگی دو رشتهای
string file پرونده رشتهای
string formula فرمول رشتهای
string manipulation دستکاری رشتهای
string operation عملیات رشتهای
single core cable کابل یک رشتهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com