Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English
Persian
layer of rock
لایه سنگی
Search result with all words
basaltic stratum
لایه سیاه سنگی
bed rock ledge
لایه سنگی کف بستر
Other Matches
stela
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
stele
ستون سنگی یادبود یاد بود یالوح سنگی دستگیره
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
lithoprint
با چاپ سنگی چاپ کردن عکس از روی چاپ سنگی برداشتن
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
delamination
لایه لایه کردن
delamination
لایه لایه شدن
lamination
لایه لایه سازی
interlayer
لایه بین دو لایه
delaminate
لایه لایه شدن
delamination
لایه لایه شدگی
argillite
خاک رس لایه لایه
clapper bridge
پل سنگی
petrean
سنگی
barrier reef
سد اب سنگی
petrolsal
سنگی
petrous
سنگی
equiponderance
هم سنگی
monolithic
تک سنگی
stony
سنگی
lithic
سنگی
lithoid
سنگی
stoney
سنگی
rock fill dam
سد سنگی
Stone Age
پارینه سنگی
stonework
ساختمان سنگی
lithograph
چاپ سنگی
paleolithic
دیرینه سنگی
rock wash
پوشش سنگی
lithography
چاپ سنگی
bracket
کژ پشت سنگی
lithographs
چاپ سنگی
cordons
ازاره سنگی
stone lining
روکش سنگی
stone lining
پوشش سنگی
stone work
کار سنگی
rock salt
نمک سنگی
cordon
ازاره سنگی
autography
چاپ سنگی
polyantography
چاپ سنگی
mesolithic
میانه سنگی
layer of rock
طبقه سنگی
eolith
اسکله سنگی
lithographic print
چاپ سنگی
gabion
تور سنگی
Lantern-cross
صلیب سنگی
paleolithic
پارینه سنگی
concretion
سنگی شدن
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
weather moulding
سنگی که اب باران راردمیکند
pertrosal bone
استخوان سنگی یاحجری
dutch stonewall
دیوار سنگی هلندی
snowdrifts
تره تیزک سنگی
checkstone
گیره سنگی کوهنوردی
slingshot
[American E]
تیر و کمان سنگی
snowdrift
تره تیزک سنگی
stone
سنگ میوه سنگی
stones
سنگ میوه سنگی
stoning
سنگ میوه سنگی
boulder well
چاه قلوه سنگی
aggregates
کلوخه مصالح سنگی
stone ballast
مصالح شکسته سنگی
catapult
[British E]
تیر و کمان سنگی
lithography
روش چاپ سنگی
en delit
میل ستون سنگی
columnar basalt
ستونهای سیاه سنگی
aggregate
کلوخه مصالح سنگی
hard pan
قشر سنگی شده
breccia
جوش خرده سنگی
calcify
اهکی یا سنگی کردن
stonewall formation
اسکلت پیادهای دیوار سنگی
stone work
ساختمان سنگی بنایی با سنگ
dripstone
سنگی که اب باران راردمیکند ابریز
obelisks
ستون هرمی شکل سنگی
greybeard
کوزه سنگی برای باده
obelisk
ستون هرمی شکل سنگی
aggregate cement ratio
نسبت مواد سنگی به سیمان
dry mansory
[دیوار سنگی خشکه چین]
photolighograph
عکسبردری بوسیله چاپ سنگی
Celtic cross
[چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
high cross
[صلیب سنگی دوره آنگلوساکسون]
aguilla
[ستون هرمی شکل سنگی]
hermes
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
lithoidal
دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
herm
هرمس
[تندیس سنگی چار پیکر]
neolith
الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
his leg rested on a stone
پایش روی سنگی قرار گرفته بود
stylolite
ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
dolmen
ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
paleolith
الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
ballast
سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
plant mix
مواد سنگی اغشته شده درماشین اسفالت
acrolithus
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolith
[مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
sisyphus
سیسیفوس که محکوم به غلتاندن سنگی بروی کوه بود
paleontologist
ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
acrolith
مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
reindeer
گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
muller
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
bedrock
سنگی که در زیر طبقه سطحی زمین واقع است
chromolithograph
عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
underpin
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
paleolithic
وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
terrane
طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
colluvim
تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
layer line
خط لایه
lamellar
لایه لایه
lamellose
لایه لایه
provine
لایه
three ply
سه لایه
three-ply
سه لایه
tiers
لایه
tier
لایه
ribband
لایه
padding
لایه
course
لایه
coursed
لایه
courses
لایه
bed
لایه
beds
لایه
riband
لایه
ribands
لایه
ribbands
لایه
leaf
لایه
strata
لایه ها
layer
لایه
stratum
لایه
layers
لایه
yard
لایه
coats
لایه
shells
لایه
shelling
لایه
substrate
لایه
shell
لایه
stuffless
بی لایه
coat
لایه
coated
لایه
coatings
لایه
yards
لایه
overburden
لایه سربار
selected material
لایه فرم
multilayer
چند لایه
euphotic
اب لایه نورگیر
silt layer
لایه لای
energy shell
لایه انرژی
lamella
لایه صفحه
filter layer
لایه پالایش
mylar
لایه پولیستری
epilimnion
اب لایه زبرین
filter layer
لایه صافی
valence shell
لایه والانس
outer shell
لایه والانس
plied
لایه کاغذ
energy stage
لایه انرژی
plasterboard
لایه گچی
sedimentation
لایه گذاری
epilimnion
اب لایه سطحی
five ply
پنج لایه
frost blanket course
لایه پاد یخ
insulated layer
لایه عایق
bedding
لایه زیرین
soil horizon
لایه خاک
laminated
لاله لایه
plying
لایه کاغذ
impervious blanket
لایه ناتراوا
impervious blanket
لایه نفوذناپذیر
in layers
در چند لایه
ply
لایه کاغذ
plies
لایه کاغذ
hard layer
لایه سفت
frost blanket course
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
ionosphere
لایه یونسفر
strands
لایه رودخانه
strand
لایه رودخانه
layering
لایه بندی
magnetic layer
لایه مغناطیسی
intermediate layer
لایه میانی
hard layer
لایه سخت
limnetic zone
لایه نورگیر اب
priming layer
لایه استری
wearing course
لایه رویی
base course
لایه شالوده
the inner layer
لایه درونی
top layer
لایه فوقانی
pervious blanket
لایه زهکش
bioderm
لایه زنده
traprock
لایه بازالتی
undercoat
زیر لایه
waterproofing course
لایه اب بندی
blocking layer
لایه سدی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com