Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
Other Matches
insulated layer
لایه عایق
intermediate layer
لایه میانی
medial layer
لایه میانی
[پزشکی]
mesoblast
لایه جرثومه میانی جنین
shield
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shields
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
insulation
عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulators
عایق کننده روکش عایق
insulators
جسم عایق ماده عایق
insulator
عایق کننده روکش عایق
insulator
جسم عایق ماده عایق
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
insulated instrument transformer
ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
insulation strength
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
delamination
لایه لایه شدن
delaminate
لایه لایه شدن
interlayer
لایه بین دو لایه
argillite
خاک رس لایه لایه
delamination
لایه لایه کردن
lamination
لایه لایه سازی
delamination
لایه لایه شدگی
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
cloggy
عایق
insulators
عایق
detent
عایق
floor insulator
عایق کف
insulation
عایق
insulant
عایق
waterproofed
عایق اب
waterproofs
عایق اب
waterproof
عایق اب
impediment
عایق
drag chain
عایق
impediments
عایق
dielectric
عایق
insulator
عایق
non conductor
عایق
pawl
عایق
center land
خط میانی
medial
میانی
midline
خط میانی
middle deck
پل میانی
center back
بک میانی
mesial
میانی
medium
میانی
mesal
میانی
mesail
میانی
mediums
میانی
centric
میانی
centrical
میانی
mediating
میانی
mediates
میانی
mediated
میانی
mediate
میانی
innermost
میانی
median
میانی
mesne
میانی
inmost
میانی
obstructions
مانع عایق
obstruction
مانع عایق
resistance
عایق مقاومت
insulation
عایق گذاری
insulation
عایق کاری
insulative
عایق کردن
weatherproof
عایق هوا
soundproof
عایق صدا
insulating
عایق کردن
insulating
عایق سازی
laggin
عایق بندی
insulation testing apparatus
عایق سنج
adiabatic
عایق گرما
battery insulator
عایق باتری
insulate
عایق سازی
insulate
عایق کردن
insulates
عایق سازی
insulates
عایق کردن
insulation board
صفحه عایق
insulated plier
انبر عایق
brake
عایق مانع
braked
عایق مانع
rachet
گیره عایق
brakes
عایق مانع
braking
عایق مانع
non conducting
عایق برق
non conducting
عایق گرما
mica dielectric
عایق میکا
electrical insulator
عایق الکتریکی
insulant
ماده عایق
drag hook
قلاب عایق
rainproof
عایق باران
insulating material
ماده عایق
insulated tongs
انبر عایق
insulated wire
سیم عایق
insulating bushing
بوش عایق
wall insulator
عایق دیوار
sound insulation
عایق صدا
slot insulation
عایق شیار
insulating compound
مواد عایق
dielectric isolation
جداسازی با عایق
cleat
عایق انگلیسی
circular loom
نای عایق
ideal dielectric
عایق کامل
insulated
عایق دار
insulating material
جسم عایق
insulating material
مواد عایق
insulating cement
سیمان عایق
insulated wall
دیواره عایق
fish paper
عایق کاغذی
insulating varnish
لعاب عایق
interphase
فاز میانی
intermediate fuse
فیوز میانی
dorsomedial
پشتی- میانی
intermediate frequency tank circuit
فرکانس میانی
intermediate plate
صفحه میانی
tympanum
گوش میانی
tun dish throught
پاتیل میانی
meddles
میانی وسطی
meddled
میانی وسطی
median
سکوی میانی
meddle
میانی وسطی
intermediate frequency
فرکانس میانی
intermediate office
مرکز میانی
intermediate oscillation
نوسان میانی
intermediate phase
فاز میانی
interconnection
اتصال میانی
intermediate image
تصویر میانی
i.f.
فرکانس میانی
halfback
بازیگرخط میانی
mid-
میانی وسطی
mid
میانی وسطی
intermediate anneal
التهاب میانی
intermediate contact
کنتاکت میانی
halfback
بازیگر میانی
midpoint
نقطه میانی
drop keel
تیغه میانی
middle
میانی وسطی
middles
میانی وسطی
middle layer
قشر میانی
intermediate field
میدان میانی
midpoints
نقطه میانی
intermediate link
حلقه میانی
neutral wire
سیم میانی
hogging
تنش میانی
middle ear
گوش میانی
lower boom
تیرک میانی
median income
درامد میانی
cut splice
پیوند میانی
buffer
حافظه میانی
center stripe
خط میانی زمین
midsection
قطعه میانی
center wing
بال میانی
mesencephalon
مغز میانی
center section
بال میانی
center line
خط میانی زمین
middle part
قسمت میانی
center circle
دایره میانی
middle fraction
جزء میانی
intermediate
طبقه میانی
intermediate
عضو میانی
mid flap
فلپ میانی
neutral conductor
سیم میانی
lower boom
بوم میانی
intermediate zone
ناحیه ی میانی
intermediate transmitter
فرستنده میانی
middle insomnia
بیخوابی میانی
middle fraction
پاره میانی
ridge rope
سیم میانی
central strip
نوار میانی
central reserve
سکوی میانی
intermediate distribution frame
مقسم میانی
intermediate terminal
ترمینال میانی
midfield line
خط میانی زمین
intermediate band
باند میانی
interband
باند میانی
intermediate points
جهات میانی
insulation class
کلاس عایق بندی
insulates
با عایق مجزا کردن
insulation fault
نقص عایق کاری
acoustical sound enclosure
محفظه عایق صوتی
insulation defect
نقص عایق بندی
insulation protection
حفافت عایق بندی
insulation voltage
ولتاژ عایق بندی
insulated conductor
هادی عایق شده
insulation of concrete
عایق کاری بتن
insulation loss
تلف عایق بندی
insulated gate field effect transistor
ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
electrical insulation
عایق سازی الکتریکی
insulated cable
کابل عایق شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com