Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
dermatome
لایه پوست ساز
Search result with all words
cutis
لایه زیرین پوست
epicanthus
لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
Other Matches
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
endermic
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
dermatological
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
interlayer
لایه بین دو لایه
delaminate
لایه لایه شدن
argillite
خاک رس لایه لایه
lamination
لایه لایه سازی
delamination
لایه لایه شدن
delamination
لایه لایه کردن
delamination
لایه لایه شدگی
skin
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
پوست کندن با پوست پوشاندن
slough
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
tegumnentum
پوست طبیعی پوست
peels
پوست انداختن پوست
peel
پوست انداختن پوست
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
courses
لایه
coated
لایه
coat
لایه
ribbands
لایه
lamellose
لایه لایه
riband
لایه
course
لایه
lamellar
لایه لایه
ribands
لایه
substrate
لایه
tiers
لایه
shell
لایه
beds
لایه
layer line
خط لایه
three ply
سه لایه
three-ply
سه لایه
bed
لایه
shelling
لایه
shells
لایه
coats
لایه
coatings
لایه
ribband
لایه
yards
لایه
layers
لایه
stratum
لایه
coursed
لایه
provine
لایه
strata
لایه ها
layer
لایه
tier
لایه
padding
لایه
stuffless
بی لایه
yard
لایه
leaf
لایه
top layer
لایه فوقانی
silt layer
لایه لای
pervious blanket
لایه زهکش
stratosphere
لایه- سپهر
sub grade
لایه زیرین
priming layer
لایه استری
superstratum
ابر لایه
stratification
لایه بندی
surface course
لایه رویی
sand layer
لایه ماسه
reversing layer
لایه واگردان
sedimentation
لایه گذاری
selected material
لایه فرم
priming
لایه اول
porous layer
لایه روزنهای
thin film
لایه نازک
surfacing
لایه پوشش
layer of rock
لایه سنگی
mylar
لایه پولیستری
overburden
لایه سربار
substratum
زیر لایه
outer shell
لایه والانس
valence shell
لایه والانس
oxide film
لایه اکسیدی
substrate
زیر لایه
stripping
تراش لایه رو
multilayer
چند لایه
subsell
زیر لایه
sublevel
زیر لایه
layering
لایه بندی
limnetic zone
لایه نورگیر اب
the inner layer
لایه درونی
subfloor
لایه زیر کف
magnetic layer
لایه مغناطیسی
wearing course
لایه رویی
soil horizon
لایه خاک
stripping
برداشت لایه رو
damp proof course=
لایه نمگیر
drainage course
لایه زهکش
barrier layer
لایه سدی
energy shell
لایه انرژی
energy stage
لایه انرژی
acid lining
لایه اسیدی
epilimnion
اب لایه سطحی
epilimnion
اب لایه زبرین
euphotic
اب لایه نورگیر
filter layer
لایه صافی
filter layer
لایه پالایش
five ply
پنج لایه
frost blanket course
لایه پاد یخ
basaltic stratum
لایه بازالتی
damp proof course=
لایه نمبند
plied
لایه کاغذ
plies
لایه کاغذ
ply
لایه کاغذ
plying
لایه کاغذ
confining layer
لایه فشارزا
coat of plastering
لایه اندود
carbon deposite
لایه کربن
boundary layer
لایه مرزی
bottom layer
لایه مشترک
blockstone course
لایه سنگچین
concrete layer
لایه بتنی
blocking layer
لایه سدی
bioderm
لایه زنده
binder course
لایه استر
base course
لایه شالوده
frost blanket course
لایه ضد یخ قشر ضد یخ
plasterboard
لایه گچی
bedding
لایه زیرین
bedding
لایه بندی
strand
لایه رودخانه
waterproofing course
لایه اب بندی
ionosphere
لایه یونسفر
intermediate layer
لایه میانی
impervious blanket
لایه ناتراوا
laminated
لاله لایه
insulated layer
لایه عایق
impervious blanket
لایه نفوذناپذیر
in layers
در چند لایه
strands
لایه رودخانه
zonate
لایه دار
pad
لایه پشتی
pads
لایه پشتی
depletion layer
تهی لایه
hard layer
لایه سخت
traprock
لایه بازالتی
hard layer
لایه سفت
undercoat
زیر لایه
lamella
لایه صفحه
protective layer
لایه یا روکش محافظ
aphotic zone
لایه تاریک اقیانوس
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
fascias
لایه پوششی فیبری
cushioning
لایه گذاشتن چنبره
fascia
لایه پوششی فیبری
cushioned
لایه گذاشتن چنبره
cushion
لایه گذاشتن چنبره
lamella
عضو شبیه لایه
laminar boundary layer
لایه مرزی خطی
cushions
لایه گذاشتن چنبره
protective coat
لایه یا قشر محافظ
purlin
لایه یا تیرک اتصال
binder course
لایه یا قشر لعاب
pelagic
ژرف لایه ابPELA
magnetic film
لایه فیلم مغناطیسی
coating
پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
mesocline
لایه فوقانی مزوسفر
multi layer weld
جوشکاری چند لایه
abyssal pelagic
زیر لایه ژرفی
outer shell electron
الکترون لایه بیرونی
hardened case
لایه سخت شده
epipelagic
زیر لایه زبرین
electrical double layer
لایه مضاعف الکتریکی
aphotic stratum
لایه تاریک اقیانوس
heeltap
لایه پاشنه کفش
bed rock ledge
لایه سنگی کف بستر
layered
دارای لایه یا طبقه
basaltic stratum
لایه سیاه سنگی
double decker
هرچیزیکه دو لایه دارد
levelling course
لایه تسطیح کننده
impermeable layer
لایه غیرقابل نفوذ
magnetic barrier layer
لایه سدکننده مغناطیسی
barrier layer detector
اشکارساز لایه سدی
barrier layer cell
سلول لایه سدی
gas film
لایه یا قشر گازی
depositions
سطح با یک لایه نازک
subbase course
لایه زیر اساس
stratosphere
لایه استراتوسفر جوی
steady flow
جریان لایه وار
thropholyt
لایه خوراک کاه
stabilized layer
لایه تثبیت شده
padding
پیمایش لایه گذاری
social stratification
لایه بندی اجتماعی
lacing-course
[لایه ای از آجر یا کاشی]
throphogen
لایه خوراک ساز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com