English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
sedimentation لایه گذاری
Search result with all words
padding پیمایش لایه گذاری
wadable قابل لایه گذاری
Other Matches
services توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
delamination لایه لایه کردن
delamination لایه لایه شدن
argillite خاک رس لایه لایه
lamination لایه لایه سازی
delaminate لایه لایه شدن
delamination لایه لایه شدگی
interlayer لایه بین دو لایه
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
gas plasma display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
stuffless بی لایه
padding لایه
course لایه
coursed لایه
substrate لایه
courses لایه
bed لایه
beds لایه
coated لایه
coat لایه
yards لایه
lamellar لایه لایه
riband لایه
ribands لایه
ribbands لایه
leaf لایه
layer line خط لایه
provine لایه
coatings لایه
shells لایه
lamellose لایه لایه
shelling لایه
shell لایه
ribband لایه
coats لایه
yard لایه
tiers لایه
layer لایه
three ply سه لایه
stratum لایه
strata لایه ها
three-ply سه لایه
tier لایه
layers لایه
barrier layer لایه سدی
hard layer لایه سفت
surfacing لایه پوشش
strand لایه رودخانه
soil horizon لایه خاک
silt layer لایه لای
oxide film لایه اکسیدی
hard layer لایه سخت
selected material لایه فرم
basaltic stratum لایه بازالتی
sand layer لایه ماسه
strands لایه رودخانه
binder course لایه استر
base course لایه شالوده
reversing layer لایه واگردان
priming layer لایه استری
impervious blanket لایه ناتراوا
acid lining لایه اسیدی
plasterboard لایه گچی
overburden لایه سربار
stripping برداشت لایه رو
stripping تراش لایه رو
valence shell لایه والانس
outer shell لایه والانس
layer of rock لایه سنگی
magnetic layer لایه مغناطیسی
layering لایه بندی
mylar لایه پولیستری
limnetic zone لایه نورگیر اب
pervious blanket لایه زهکش
plied لایه کاغذ
impervious blanket لایه نفوذناپذیر
in layers در چند لایه
insulated layer لایه عایق
intermediate layer لایه میانی
ionosphere لایه یونسفر
plies لایه کاغذ
priming لایه اول
lamella لایه صفحه
porous layer لایه روزنهای
plying لایه کاغذ
stratosphere لایه- سپهر
ply لایه کاغذ
multilayer چند لایه
bioderm لایه زنده
carbon deposite لایه کربن
bedding لایه بندی
bedding لایه زیرین
energy shell لایه انرژی
thin film لایه نازک
energy stage لایه انرژی
the inner layer لایه درونی
epilimnion اب لایه سطحی
wearing course لایه رویی
epilimnion اب لایه زبرین
euphotic اب لایه نورگیر
substratum زیر لایه
concrete layer لایه بتنی
top layer لایه فوقانی
laminated لاله لایه
pads لایه پشتی
coat of plastering لایه اندود
confining layer لایه فشارزا
damp proof course= لایه نمبند
zonate لایه دار
waterproofing course لایه اب بندی
depletion layer تهی لایه
boundary layer لایه مرزی
undercoat زیر لایه
traprock لایه بازالتی
damp proof course= لایه نمگیر
pad لایه پشتی
drainage course لایه زهکش
substrate زیر لایه
subsell زیر لایه
five ply پنج لایه
bottom layer لایه مشترک
superstratum ابر لایه
frost blanket course لایه پاد یخ
blocking layer لایه سدی
frost blanket course لایه ضد یخ قشر ضد یخ
blockstone course لایه سنگچین
stratification لایه بندی
sub grade لایه زیرین
sublevel زیر لایه
subfloor لایه زیر کف
filter layer لایه صافی
surface course لایه رویی
filter layer لایه پالایش
abyssal pelagic زیر لایه ژرفی
mesocline لایه فوقانی مزوسفر
levelling course لایه تسطیح کننده
dermatome لایه پوست ساز
cutis لایه زیرین پوست
magnetic film لایه فیلم مغناطیسی
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
binder course لایه یا قشر لعاب
thin layer chromatography کروماتوگرافی لایه نازک
magnetic barrier layer لایه سدکننده مغناطیسی
layered دارای لایه یا طبقه
bed rock ledge لایه سنگی کف بستر
basaltic stratum لایه سیاه سنگی
barrier layer cell سلول لایه سدی
epipelagic زیر لایه زبرین
heeltap لایه پاشنه کفش
hardened case لایه سخت شده
coating پوششی از یک لایه رنگ یا گچ
lamella عضو شبیه لایه
electrical double layer لایه مضاعف الکتریکی
gas film لایه یا قشر گازی
cushions لایه گذاشتن چنبره
cushioning لایه گذاشتن چنبره
barrier layer detector اشکارساز لایه سدی
cushioned لایه گذاشتن چنبره
aphotic zone لایه تاریک اقیانوس
aphotic stratum لایه تاریک اقیانوس
laminar boundary layer لایه مرزی خطی
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
impermeable layer لایه غیرقابل نفوذ
selected material لایه بدنه راه
deposition سطح با یک لایه نازک
throphogen لایه خوراک ساز
thropholyt لایه خوراک کاه
stratosphere لایه استراتوسفر جوی
troposphere لایه تروپوسفر هوا
lacing-course [لایه ای از آجر یا کاشی]
pelagic ژرف لایه ابPELA
cortices لایه رویی روپوش
cortex لایه رویی روپوش
surface boundary layer لایه مرزی سطح
depositions سطح با یک لایه نازک
social stratification لایه بندی اجتماعی
stabilized layer لایه تثبیت شده
veneer لایه نازک چوب
steady flow جریان لایه وار
subbase course لایه زیر اساس
protective layer لایه یا روکش محافظ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com