Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 83 (7 milliseconds)
English	Persian
sediment	لای رسوب
sediments	لای رسوب
Search result with all words
deposit	رسوب
deposit	رسوب کردن
deposit	ذخیره رسوب
deposits	رسوب
deposits	رسوب کردن
deposits	ذخیره رسوب
sediment	رسوب کردن
sediment	رسوب
sediments	رسوب کردن
sediments	رسوب
scale	ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
foul	رسوب
foul	رسوب کردن
fouled	رسوب
fouled	رسوب کردن
fouler	رسوب
fouler	رسوب کردن
foulest	رسوب
foulest	رسوب کردن
fouls	رسوب
fouls	رسوب کردن
precipitation	رسوب
precipitation	رسوب دادن
precipitation	رسوب کردن
mud	رسوب
sludge	رسوب گل و لای ضخیم
sludge	لجن غلیظ رسوب مخازن سوخت ناو
precipitate	رسوب شیمیایی
precipitate	رسوب کردن
precipitated	رسوب شیمیایی
precipitated	رسوب کردن
precipitates	رسوب شیمیایی
precipitates	رسوب کردن
precipitating	رسوب شیمیایی
precipitating	رسوب کردن
residual	رسوب
alluvial	ته نشینی مربوط به رسوب و ته نشین
fouling	رسوب
fouling	رسوب رسوبات
fouling	رسوب کردن
tartar	ته نشین رسوب
tartars	ته نشین رسوب
accretionof silt	رسوب زدائی
age hardening	سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
alluvion	رسوب
alluvium	رسوب
bosh	رسوب کوارتس
coppering	مس گیری رفع رسوب مس از داخل لوله
dreg	رسوب
eolian	رسوب حاصل از جریان باد
fractional precipitation	رسوب گیری جزء به جزء
glacial deposit	رسوب یخچالی
illuviate	در اثر نقل مکان از محلی درمحل دیگری رسوب شدن
illuviation	رسوب
juck work	کوبیدن میخ درکف و دیوارهای کانال به منظور ایجاد رسوب
laterization	تبدیل سنگ به رسوب صخرههای قرمز
mud valve	دریجه رسوب
oil sludge	رسوب روغن
percipitate	رسوب
percipitate	رسوب کردن
precipating agent	عامل رسوب دهنده
precipitant	عامل رسوب
precipitation reaction	واکنش رسوب دهنده
reprecipitation	رسوب دادن مجدد
reprecipitation	رسوب کردن مجدد
residuum	پسمانده رسوب
sedimentation	رسوب سازی
sedimentation	رسوب گذاری
setting basin	حوضچه رسوب
settling basin	حوضچه رسوب
silt ejector	تخلیه کننده رسوب
silt pit	چاله رسوب
silt sump	چاهک رسوب
silting	رسوب ته نشینی
sinter	رسوب
tidal mud deposits	گل رسوب شده حاصل از جزرو مد
trap box	حوضچه رسوب زهکشها
trap box	حوضچه رسوب
vapor deposition	رسوب سازی با بخار
to tip something [British E]	رسوب کردن چیزی [محیط زیست] [بوم شناسی] [حفاظت محیط زیست]
accretion of silt	رسوب زدایی
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com