Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (2 milliseconds)
English	Persian
hand me down	لباس ارزان ودوخته
hand-me-down	لباس ارزان ودوخته
hand-me-downs	لباس ارزان ودوخته
Other Matches
to dress [put on your clothes or particular clothes]	لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
motley	مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out	پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket	لباس نجات لباس چوب پنبهای
inexpensive	ارزان
jitney	ارزان
inexpensively	ارزان
cheapest	ارزان
micro	ارزان
microcomputer	ارزان
low priced	ارزان
hand-me-downs	ارزان
cut rate	ارزان
cheap	ارزان
hand-me-down	ارزان
hand me down	ارزان
cheaper	ارزان
penny a line	ارزان
micros	ارزان
to sell off	ارزان فروختن
red eye	ویسکی ارزان
penny gaff	نمایشگاه ارزان
to look down	ارزان شدن
easy money	پول ارزان
gimcrack	بازیچه ارزان
doss-house	مسافرخانهی ارزان
cheap money	پول ارزان
doss-houses	مسافرخانهی ارزان
grotty	ارزان و کثیف
off season	ارزان تر از معمول
undersell	ارزان تر فروختن
to pull down	ارزان کردن
look down	ارزان شدن
flivver	اتومبیل ارزان
gasper	سیگارت ارزان
bargain	خرید ارزان
jerry built	ارزان بناشده
brummagem	پست ارزان
cheapskate	ادم ارزان خر
jerry-built	ارزان بناشده
dirt cheap	بسیار ارزان
cheap labor	کار ارزان
woodbine	سیگار برگ ارزان
flophouses	اطاق ارزان قیمت
flophouse	اطاق ارزان قیمت
penny a line	ارزان نویس بی مایه
gladstone	نوعی شراب ارزان
woodbind	سیگار برگ ارزان
gaff	تفریحگاه ارزان پیرمردپرحرف
cheap labor	نیروی کار ارزان قیمت
That is despised which is cheaply obtained. <proverb>	ارزان یافته خوار است .
cheapens	ارزان شدن تحقیر کردن
cheapening	ارزان شدن تحقیر کردن
five and ten	مغازه اجناس ارزان قیمت
cheapened	ارزان شدن تحقیر کردن
calico	پارچههای پنبهای ارزان قیمت
profit cannibalism	افراط در تخفیف و ارزان فروشی
penny barber	دلاک ارزان یا دینار گیر
barrelhouse	میکده ورقاصخانه ارزان قیمت
bargain	قرارداد معامله خرید ارزان
skid row	محله مشروب فروشهای ارزان
bargained	قرارداد معامله خرید ارزان
bargaining	قرارداد معامله خرید ارزان
bargains	قرارداد معامله خرید ارزان
ten cent store	فروشگاه دارای کالاهای ارزان
cheapen	ارزان شدن تحقیر کردن
jerry build	با مصالح ارزان ساختمان کردن
galleries	جای ارزان اطاق نقاشی
gallery	جای ارزان اطاق نقاشی
It is dirt cheap . It is a give - away .	مفت است ( بی نهایت ارزان )
good deal <idiom>	قیمت ارزان باکیفیتی بالا
sell off	ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
wood bine	ویشه تاک جنگلی یکجورسیگار ارزان
datacom	امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
koalapad	صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
gutter man	دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
bargain hunter	کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
honky tonk	محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
leading article	کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
leading articles	کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
Is there an inexpensive restaurant around here?	آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
Is there an inexpensive restaurant around here?	آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
flea markets	بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea market	بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
steam irons	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
jumble shop	دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
uniforms	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
dump	بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
blue chip personal computer	IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
penny a liner	کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
juke joint	رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
aniline	رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
pc file iii	یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
rosette	گل لباس
clobbering	لباس
clobber	لباس
clobbered	لباس
frou frou	خش خش لباس
outwall	لباس تن
clobbers	لباس
out fit	لباس
clothing	لباس
rosettes	گل لباس
evining dress	لباس شب
bibandtucker	لباس
nightgown	لباس شب
flannels	لباس
costume	لباس
costume	لباس
costumes	لباس ها
costumes	لباس
dressings	لباس
oilskins	لباس ضد اب
dressing	لباس
accouterments	لباس
bathhouse	لباس کن
garb	لباس
attire	لباس
untented	بی لباس
flannel	لباس
vestment	لباس
vesture	لباس
acoutrement	لباس
accouterment	لباس
nightgowns	لباس شب
donkey jacket	لباس
clothier	لباس فروش
dreadnought	لباس بارانی
tuxedo	لباس رسمی
dry suit	لباس غواصی
costume	لباس محلی
wet suits	لباس غواصی
wet suit	لباس غواصی
tuxedos	لباس رسمی
silk	لباس ابریشمی
disguisedly	با لباس مبدل
costumes	لباس محلی
clothes tree	چنگک لباس
asbestos kit	لباس نسوز
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
braw	جوش لباس
battle dress	لباس ضدگلوله
academic costume	لباس دانشگاهی
zippers	زیب لباس
zipper	زیب لباس
knitwear	لباس کشباف
skirts	دامن لباس
skirted	دامن لباس
skirt	دامن لباس
wearer	پوشنده لباس
academicals	لباس دانشگاهی
sportswear	لباس خودمانی
Clinging clothes. Tight-fitting dress.	لباس چسب تن
Full dress. Formal dress.	لباس رسمی
put on <idiom>	لباس پوشیدن
sportswear	لباس راحت
sportswear	لباس ورزش
water suit	لباس ضد فشار اب
woolie	لباس پشمی
wooly	لباس پشمی
menswear	لباس مردانه
neckline	گردن لباس
necklines	گردن لباس
spacesuit	لباس فضایی
spacesuits	لباس فضایی
ankle bracelet	لباس ردیاب
electronic tag	لباس ردیاب
tether	لباس ردیاب
ankle monitor	لباس ردیاب
vestment	لباس رسمی
uniform of the day	لباس فصل
underclothing	لباس زیر
habiliment	لباس زیبا
habiliments	لباس مخصوص
habilitate	لباس پوشیده
haute couturer	طراح لباس
kiyi	برس لباس
knock about clothes	لباس کار
launderer	لباس شوی
laundress	لباس شوی زن
gratuitous issue	لباس پیشکش
garderobe	اشکاف لباس
dressed in white	لباس سفیدپوشیده
driss uniform	لباس رسمی
exposure suit	لباس محافظ
fearnought suit	لباس نسوز
finical	خوش لباس
flashproof	لباس ضد شعله
flight gear	لباس پرواز
gaberdine	لباس پوشش
mab	لباس ژولیده
night robe	لباس خواب
survival suit	لباس نجات
the long robe	لباس قضائی
to a onself	لباس زیباپوشیدن
to dress up	لباس پوشیدن
toggery	لباس فروشی
tou book	لباس تکواندو

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com