Dictiornary-Farsi | لباس رسمی روحانیون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
canonical dress	لباس رسمی روحانیون
canonicals	لباس رسمی روحانیون


Other Matches

to dress [put on your clothes or particular clothes]	لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
tux	لباس رسمی
tuxedos	لباس رسمی
tuxedo	لباس رسمی
Full dress. Formal dress.	لباس رسمی
driss uniform	لباس رسمی
dress suit	لباس رسمی شب
vestment	لباس رسمی
regulation clothing	لباس رسمی نظامی
dress shirts	پیراهن لباس رسمی
vestment	لباس رسمی اسقف
dress uniform	لباس رسمی نظامی
dress shirt	پیراهن لباس رسمی
vesture	پوشاندن لباس رسمی پوشیدن
academicals	لباس رسمی استادی دانشگاه
academic costume	لباس رسمی استادی دانشگاه
formal	لباس رسمی شب قرار دادی
dinner jackets	لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jacket	لباس مخصوص مهمانی رسمی
pontificalia	جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
toga	ردای بی استین لباس رسمی قضات
togas	ردای بی استین لباس رسمی قضات
spiritualty	روحانیون
pastorate	روحانیون
the clergy	روحانیون
clergy	کاتوزی روحانیون
clerical	وابسته به روحانیون
hierocracy	حکومت روحانیون
theholy orders	مراتب روحانیون
motley	مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
anathema	مرتدشناخته شده از طرف روحانیون
sustentation fund	اعانه برای روحانیون بی نوا
clericalism	سیاست واصول واعمال روحانیون
hang out	پهن کردن لباس [روی بند لباس]
antechoir	جایگاه مخصوص روحانیون وسرایندگان در کلیسا
fore	[جایگاه مخصوص روحانیون و سرایندگان در کلیسا]
life jacket	لباس نجات لباس چوب پنبهای
benefit of clergy	مصونیت روحانیون ازمحاکمه شدن در دادگاههای عرفی
impropriation	دادنی دارایی کلیسا و مانند ان بغیر روحانیون
returned	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
reviews	بازدید رسمی یاسان رسمی
review	بازدید رسمی یاسان رسمی
officious	نیمه رسمی شبهه رسمی
reviewed	بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing	بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary	مامور رسمی مقام رسمی
solemn form	در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
saint	عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
saints	عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
orphrey	سجاف زردوزی که بجامه روحانیون می گذارند زردوزی
exchange devaluation	تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
theocracies	حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracy	حکومت خدا حکومت روحانیون
steam iron	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniforms	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
vestment	لباس
outwall	لباس تن
evining dress	لباس شب
out fit	لباس
clobber	لباس
attire	لباس
flannels	لباس
flannel	لباس
untented	بی لباس
vesture	لباس
garb	لباس
clobbered	لباس
donkey jacket	لباس
frou frou	خش خش لباس
nightgowns	لباس شب
clobbers	لباس
clobbering	لباس
acoutrement	لباس
rosettes	گل لباس
oilskins	لباس ضد اب
accouterment	لباس
costumes	لباس
accouterments	لباس
dressing	لباس
dressings	لباس
rosette	گل لباس
nightgown	لباس شب
costume	لباس
bibandtucker	لباس
costumes	لباس ها
bathhouse	لباس کن
clothing	لباس
costume	لباس
full dress	لباس سلام
livery	لباس مستخدم
laundress	لباس شوی زن
skirts	دامن لباس
knitwear	لباس کشباف
kiyi	برس لباس
zipper	زیب لباس
gowns	روپوش لباس شب
knock about clothes	لباس کار
launderer	لباس شوی
mab	لباس ژولیده
liveries	لباس مستخدم
skirted	دامن لباس
uniform	لباس فرم
dry suit	لباس غواصی
undergarment	لباس بزیر
undergarments	لباس بزیر
pajama	لباس خواب
masquerading	لباس مبدل
masquerades	لباس مبدل
masqueraded	لباس مبدل
playsuit	لباس ورزش
wet suit	لباس غواصی
uniform	لباس یک شکل
uniforms	لباس فرم
skirt	دامن لباس
disrobing	لباس دراوردن
costumes	لباس محلی
costume	لباس محلی
silk	لباس ابریشمی
fancy dress	لباس بالماسکه
wet suits	لباس غواصی
uniforms	لباس یک شکل
tog	لباس پوشیدن
night robe	لباس خواب
disguisedly	با لباس مبدل
dresses	لباس پوشیدن
fearnought suit	لباس نسوز
finical	خوش لباس
dress	لباس پوشیدن
flashproof	لباس ضد شعله
flight gear	لباس پرواز
gaberdine	لباس پوشش
garderobe	اشکاف لباس
rigs	لوازم لباس
asbestos kit	لباس نسوز
exposure suit	لباس محافظ
disrobe	لباس دراوردن
disrobed	لباس دراوردن
clothier	لباس فروش
dreadnought	لباس بارانی
clothes tree	چنگک لباس
braw	جوش لباس
slash	چاک لباس
dressed in white	لباس سفیدپوشیده
slashed	چاک لباس
slashes	چاک لباس
battle dress	لباس ضدگلوله
disrobes	لباس دراوردن
rigged	لوازم لباس
rig	لوازم لباس
doffs	لباس کندن
doffing	لباس کندن
doffed	لباس کندن
doff	لباس کندن
academic costume	لباس دانشگاهی
zippers	زیب لباس
haute couturer	طراح لباس
pinning	گیره لباس
pinned	گیره لباس
pin	گیره لباس
disguise	لباس مبدل
disguised	لباس مبدل
disguises	لباس مبدل
gashing	خوش لباس
gashes	خوش لباس
gashed	خوش لباس
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
gash	خوش لباس
gratuitous issue	لباس پیشکش
habiliment	لباس زیبا
habiliments	لباس مخصوص
habilitate	لباس پوشیده
disguising	لباس مبدل
gown	روپوش لباس شب
masquerade	لباس مبدل
hanger	چنگک لباس
nightclothes	لباس خواب
plainer	لباس غیرنظامی
ankle monitor	لباس ردیاب
Clinging clothes. Tight-fitting dress.	لباس چسب تن
plain	لباس غیرنظامی
lap	دامن لباس
lapped	دامن لباس
regimental	لباس نظامی
regimental	لباس هنگ
plainest	لباس غیرنظامی
plains	لباس غیرنظامی
sportswear	لباس خودمانی
menswear	لباس مردانه
neckline	گردن لباس
necklines	گردن لباس
thing	لباس موجود
spacesuit	لباس فضایی
nightdresses	لباس خواب
spacesuits	لباس فضایی
sportswear	لباس ورزش