Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 224 (13 milliseconds)
English	Persian
dress suit	لباس رسمی شب
Search result with all words
toga	ردای بی استین لباس رسمی قضات
togas	ردای بی استین لباس رسمی قضات
formal	لباس رسمی شب قرار دادی
tuxedo	لباس رسمی
tuxedos	لباس رسمی
dress shirt	پیراهن لباس رسمی
dress shirts	پیراهن لباس رسمی
dinner jacket	لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jackets	لباس مخصوص مهمانی رسمی
academic costume	لباس رسمی استادی دانشگاه
academicals	لباس رسمی استادی دانشگاه
canonical dress	لباس رسمی روحانیون
canonicals	لباس رسمی روحانیون
dress uniform	لباس رسمی نظامی
driss uniform	لباس رسمی
pontificalia	جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
regulation clothing	لباس رسمی نظامی
tux	لباس رسمی
vestment	لباس رسمی
vestment	لباس رسمی اسقف
vesture	پوشاندن لباس رسمی پوشیدن
Full dress. Formal dress.	لباس رسمی
to dress [put on your clothes or particular clothes]	لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
Other Matches
motley	مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out	پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket	لباس نجات لباس چوب پنبهای
return	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning	گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
review	بازدید رسمی یاسان رسمی
officious	نیمه رسمی شبهه رسمی
reviewing	بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews	بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary	مامور رسمی مقام رسمی
reviewed	بازدید رسمی یاسان رسمی
solemn form	در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
exchange devaluation	تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
steam irons	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniforms	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
rosettes	گل لباس
nightgown	لباس شب
nightgowns	لباس شب
donkey jacket	لباس
frou frou	خش خش لباس
clothing	لباس
untented	بی لباس
outwall	لباس تن
flannel	لباس
out fit	لباس
attire	لباس
rosette	گل لباس
garb	لباس
accouterment	لباس
dressing	لباس
oilskins	لباس ضد اب
dressings	لباس
clobber	لباس
bibandtucker	لباس
clobbers	لباس
bathhouse	لباس کن
clobbering	لباس
costumes	لباس ها
flannels	لباس
acoutrement	لباس
accouterments	لباس
costumes	لباس
clobbered	لباس
costume	لباس
vestment	لباس
evining dress	لباس شب
vesture	لباس
costume	لباس
survival suit	لباس نجات
uniforms	لباس یک شکل
uniform	لباس یک شکل
slopwork	لباس دوخته
uniforms	لباس فرم
gashing	خوش لباس
masquerading	لباس مبدل
gash	خوش لباس
rigged	لوازم لباس
rig	لوازم لباس
wooly	لباس پشمی
rigs	لوازم لباس
gashes	خوش لباس
smoking jacket	لباس اسموکینگ
woolie	لباس پشمی
gashed	خوش لباس
masquerades	لباس مبدل
uniform	لباس فرم
doffed	لباس کندن
liveries	لباس مستخدم
to a onself	لباس زیباپوشیدن
to dress up	لباس پوشیدن
toggery	لباس فروشی
tou book	لباس تکواندو
tunicle	لباس کوتاه
livery	لباس مستخدم
full dress	لباس سلام
underclothing	لباس زیر
pin	گیره لباس
water suit	لباس ضد فشار اب
pinned	گیره لباس
disguising	لباس مبدل
disguises	لباس مبدل
disguised	لباس مبدل
the long robe	لباس قضائی
disguise	لباس مبدل
doffs	لباس کندن
doffing	لباس کندن
doff	لباس کندن
wearer	پوشنده لباس
pinning	گیره لباس
uniform of the day	لباس فصل
silk	لباس ابریشمی
academic costume	لباس دانشگاهی
wet suit	لباس غواصی
dry suit	لباس غواصی
clothier	لباس فروش
disguisedly	با لباس مبدل
dreadnought	لباس بارانی
gown	روپوش لباس شب
dressed in white	لباس سفیدپوشیده
exposure suit	لباس محافظ
fearnought suit	لباس نسوز
undergarments	لباس بزیر
undergarment	لباس بزیر
flashproof	لباس ضد شعله
tog	لباس پوشیدن
wet suits	لباس غواصی
clothes tree	چنگک لباس
costume	لباس محلی
costumes	لباس محلی
skirt	دامن لباس
skirted	دامن لباس
skirts	دامن لباس
knitwear	لباس کشباف
neckline	گردن لباس
zipper	زیب لباس
zippers	زیب لباس
academicals	لباس دانشگاهی
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
asbestos kit	لباس نسوز
battle dress	لباس ضدگلوله
braw	جوش لباس
flight gear	لباس پرواز
fancy dress	لباس بالماسکه
slash	چاک لباس
night robe	لباس خواب
pajama	لباس خواب
playsuit	لباس ورزش
print dress	لباس چیتی
rainwear	لباس بارانی
disrobing	لباس دراوردن
disrobes	لباس دراوردن
disrobed	لباس دراوردن
disrobe	لباس دراوردن
robe de chambre	لباس خانه
dresses	لباس پوشیدن
ski suit	لباس اسکی
dress	لباس پوشیدن
slashed	چاک لباس
slashes	چاک لباس
gaberdine	لباس پوشش
garderobe	اشکاف لباس
gratuitous issue	لباس پیشکش
habiliment	لباس زیبا
habiliments	لباس مخصوص
habilitate	لباس پوشیده
haute couturer	طراح لباس
kiyi	برس لباس
knock about clothes	لباس کار
launderer	لباس شوی
laundress	لباس شوی زن
gowns	روپوش لباس شب
mab	لباس ژولیده
finical	خوش لباس
slack suit	لباس راحتی
attire	لباس پوشاندن
housecoats	لباس خانه
habit	لباس روحانیت
clothes	جامه لباس
hangers	چنگک لباس
hanger	چنگک لباس
ankle monitor	لباس ردیاب
housecoat	لباس خانه
seams	درز لباس
seam	درز لباس
habits	لباس روحانیت
undress	لباس کندن
undresses	لباس کندن
plainer	لباس غیرنظامی
plain	لباس غیرنظامی
wooliest	: لباس پشمی
woollier	: لباس پشمی
regimental	لباس هنگ
woollies	: لباس پشمی
woolliest	: لباس پشمی
woolly	: لباس پشمی
plainest	لباس غیرنظامی
woolies	: لباس پشمی
undressing	لباس کندن
thing	لباس موجود
woolier	: لباس پشمی
slip-ons	لباس گشاد
slip on	لباس گشاد
plains	لباس غیرنظامی
regimental	لباس نظامی
suits	لباس دادن به
swimsuit	لباس شنا
swimsuits	لباس شنا
swimming costume	لباس شنا
swimming costumes	لباس شنا
dressing gown	لباس خواب
dressing gowns	لباس خواب
nightdress	لباس خواب
underwear	لباس زیر
underclothes	لباس زیر
suited	لباس دادن به
masqueraded	لباس مبدل

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com