Dictiornary-Farsi | لباس فروش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
clothier	لباس فروش


Other Matches

to dress [put on your clothes or particular clothes]	لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
woollen draper	پشمینه فروش ماهوت فروش شال فروش
motley	مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out	پهن کردن لباس [روی بند لباس]
on licence	پروانه فروش ابجو یا نوشابههای دیگر که در همان جایگاه فروش گسازده شود
pearlies	جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
life jacket	لباس نجات لباس چوب پنبهای
wine seller	میفروش باده فروش شراب فروش خمار
hard sell	سخت کوشی در فروش فروش مجدانه
sales force	نیروی فروش کارکنان قسمت فروش
sale maximization	به حداکثر رسانیدن فروش ماکزیمم فروش
optional claiming race	مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
foreign military sales	فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
furriers	خز فروش پوست فروش
furrier	خز فروش پوست فروش
sales promotion	افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
steam iron	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniforms	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
oligopoly	انحصار چند جانبه فروش انحصار چند قطبی فروش
vendible	قابل فروش جنس قابل فروش
vendable	قابل فروش جنس قابل فروش
outwall	لباس تن
frou frou	خش خش لباس
out fit	لباس
untented	بی لباس
costumes	لباس ها
costume	لباس
clobbers	لباس
bathhouse	لباس کن
donkey jacket	لباس
flannels	لباس
flannel	لباس
garb	لباس
acoutrement	لباس
accouterment	لباس
accouterments	لباس
vesture	لباس
vestment	لباس
clobber	لباس
clobbered	لباس
clobbering	لباس
bibandtucker	لباس
dressing	لباس
oilskins	لباس ضد اب
costume	لباس
costumes	لباس
clothing	لباس
rosettes	گل لباس
rosette	گل لباس
evining dress	لباس شب
attire	لباس
nightgowns	لباس شب
dressings	لباس
nightgown	لباس شب
tuxedo	لباس رسمی
academicals	لباس دانشگاهی
menswear	لباس مردانه
silk	لباس ابریشمی
neckline	گردن لباس
rainwear	لباس بارانی
necklines	گردن لباس
pinned	گیره لباس
rags	لباس مندرس
underwear	لباس زیر
rag	لباس مندرس
zippers	زیب لباس
tights	لباس تنگ
khaki	لباس نظامی
woolie	لباس پشمی
zipper	زیب لباس
wearer	پوشنده لباس
wooly	لباس پشمی
underclothes	لباس زیر
spacesuit	لباس فضایی
spacesuits	لباس فضایی
sportswear	لباس ورزش
academic costume	لباس دانشگاهی
asbestos kit	لباس نسوز
robe de chambre	لباس خانه
fancy dress	لباس بالماسکه
night robe	لباس خواب
battle dress	لباس ضدگلوله
undergarments	لباس بزیر
mab	لباس ژولیده
braw	جوش لباس
undergarment	لباس بزیر
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
put on <idiom>	لباس پوشیدن
costumes	لباس محلی
garb	لباس پوشانیدن
wet suits	لباس غواصی
tuxedos	لباس رسمی
wet suit	لباس غواصی
dry suit	لباس غواصی
gown	روپوش لباس شب
sportswear	لباس راحت
sportswear	لباس خودمانی
gowns	روپوش لباس شب
Clinging clothes. Tight-fitting dress.	لباس چسب تن
attire	لباس پوشاندن
Full dress. Formal dress.	لباس رسمی
tog	لباس پوشیدن
gashing	خوش لباس
to a onself	لباس زیباپوشیدن
to dress up	لباس پوشیدن
rig	لوازم لباس
toggery	لباس فروشی
tou book	لباس تکواندو
skirted	دامن لباس
skirts	دامن لباس
tunicle	لباس کوتاه
tux	لباس رسمی
pinning	گیره لباس
rigged	لوازم لباس
pin	گیره لباس
underclothing	لباس زیر
skirt	دامن لباس
doff	لباس کندن
gashes	خوش لباس
gashed	خوش لباس
gash	خوش لباس
survival suit	لباس نجات
the long robe	لباس قضائی
pajama	لباس خواب
disguising	لباس مبدل
disguises	لباس مبدل
disguised	لباس مبدل
disguise	لباس مبدل
doffs	لباس کندن
smoking jacket	لباس اسموکینگ
doffed	لباس کندن
uniform of the day	لباس فصل
rigs	لوازم لباس
dress	لباس پوشیدن
slashed	چاک لباس
slashes	چاک لباس
uniforms	لباس یک شکل
costume	لباس محلی
uniforms	لباس فرم
uniform	لباس یک شکل
doffing	لباس کندن
uniform	لباس فرم
knitwear	لباس کشباف
masquerading	لباس مبدل
masquerades	لباس مبدل
masqueraded	لباس مبدل
masquerade	لباس مبدل
slash	چاک لباس
ski suit	لباس اسکی
slopwork	لباس دوخته
dresses	لباس پوشیدن
slack suit	لباس راحتی
full dress	لباس سلام
livery	لباس مستخدم
playsuit	لباس ورزش
print dress	لباس چیتی
disrobe	لباس دراوردن
disrobed	لباس دراوردن
liveries	لباس مستخدم
disrobes	لباس دراوردن
disrobing	لباس دراوردن
vestment	لباس رسمی
gaberdine	لباس پوشش
regimental	لباس نظامی
regimental	لباس هنگ
flight gear	لباس پرواز
liveried	دارای لباس
habits	لباس روحانیت
habit	لباس روحانیت
clothes	جامه لباس
flashproof	لباس ضد شعله
finical	خوش لباس
woolly	: لباس پشمی
woolliest	: لباس پشمی
woollies	: لباس پشمی
woollier	: لباس پشمی
wooliest	: لباس پشمی
woolies	: لباس پشمی
plain	لباس غیرنظامی
housecoats	لباس خانه
housecoat	لباس خانه
habiliment	لباس زیبا
hangers	چنگک لباس
undressing	لباس کندن
hanger	چنگک لباس
thing	لباس موجود
gratuitous issue	لباس پیشکش
slip-ons	لباس گشاد
slip on	لباس گشاد
garderobe	اشکاف لباس
plains	لباس غیرنظامی
plainest	لباس غیرنظامی
woolier	: لباس پشمی
fearnought suit	لباس نسوز
nightclothes	لباس خواب
nightdresses	لباس خواب
nightdress	لباس خواب
dressing gowns	لباس خواب