Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
pourpoint
لباس لایه داریا پنبه دار
Other Matches
phellogen
لایه چوب پنبه ساز
snowsuit
لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
to dress
[put on your clothes or particular clothes]
لباس پوشیدن
[لباس مهمانی یا لباس ویژه]
[اصطلاح رسمی]
rims
لبه داریا حاشیه دارکردن
rim
لبه داریا حاشیه دارکردن
rollman
کارگر روی ماشین غلتک داریا چرخنده
wisecracker
کسیکه حرف کنایه داریا شوخی امیز میزند
asbestos
پنبه نسوز پنبه کوهی
services
توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
blanket course
لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
collapse pressure
حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlay
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
underlays
در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media
زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die
قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course
لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
motley
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out
پهن کردن لباس
[روی بند لباس]
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
life jacket
لباس نجات لباس چوب پنبهای
delamination
لایه لایه شدگی
delaminate
لایه لایه شدن
interlayer
لایه بین دو لایه
delamination
لایه لایه شدن
lamination
لایه لایه سازی
argillite
خاک رس لایه لایه
delamination
لایه لایه کردن
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
cotton yarn
نخ پنبه
collodion
پنبه
cottons
پنبه
cotton
پنبه
carder
پنبه زن
cottonseed
تخم پنبه
cotton waste
ضایعات پنبه
absorbent cotton
پنبه هیدروفیل
floers of zinc
پنبه روی
oxide zine
پنبه روی
cotton seed
تخم پنبه
cotton seed
پنبه دانه
pyrocotton
پنبه باروتی
abiston
پنبه کوهی
cottonseed
پنبه دانه
bravado
پهلوان پنبه
earth flax
پنبه کوهی
pods
قوزه پنبه
abiston
پنبه نسوز
bullied
پهلوان پنبه
feeding cloth
پنبه رسان
bullies
پهلوان پنبه
bully
پهلوان پنبه
bullying
پهلوان پنبه
pyrocellulose
پنبه باروتی
guncotton
باروت پنبه
miuntain flax
پنبه کوهی
cotton plant
درخت پنبه
stoppers
چوب پنبه
stopper
چوب پنبه
bobber
چوب پنبه
boll
[cotton gin]
غوزه پنبه
asbestos
پنبه نسوز
asbestos
پنبه کوهی
cotton plant
بوته پنبه
miuntain flax
سنگ پنبه
asbestus
سنگ پنبه
nitro cotton
باروت پنبه
rock cork
پنبه کوهی
pod
قوزه پنبه
cotton plantation
پنبه کاری
asbeston
پنبه نسوز
cash crops
پنبه وتنباکو
phellem
چوب پنبه
cotton plantation
پنبه زار
asbestus
پنبه نسوز
asbestus
پنبه کوهی
corks
چوب پنبه
float
چوب پنبه
floated
چوب پنبه
floats
چوب پنبه
To cut ones head with cotton .
<proverb>
با پنبه سر بریدن .
paper tigers
پهلوان پنبه
cards
پنبه زنی
lint
ضایعات پنبه
cotton wool
پنبه لایی
Egyptian cotton
پنبه مصری
floss
پنبه ابریشمی
cotton wool
لایی پنبه
paper tiger
پهلوان پنبه
card
پنبه زنی
cork
چوب پنبه
steam irons
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniforms
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
maco
پنبه درجه یک مصری
stopper
باچوب پنبه بستن
mountain cork
یکجور پنبه کوهی
ginning
پنبه پاک کنی
mallow
پنیرک پنبه ایرانی
basic crops
پنبه تنباکو و برنج
loggerhead
نوعی افت پنبه
kapok
چوب پنبه سبک
cottonseed oil
روغن پنبه دانه
cotton gin
ماشین پنبه پاک کن
cotton-mills
کارخانه ریسندگی پنبه ای
cotton-waste
آشغال و ضایعات پنبه
cork oak
درخت چوب پنبه کش
cotton cake
کنجاره پنبه دانه
stoppers
باچوب پنبه بستن
cork borer
چوب پنبه سوراخ کن
comber
ماشین پنبه زنی
corked
چوب پنبه دار
gin
پنبه را پاک کردن
tampon
پنبه یا کهنه قاعدگی
tampons
پنبه یا کهنه قاعدگی
pourpoint
لحاف پنبه دار
asbestine
مانند پنبه نسوز
bung
چوب پنبه بشکه
gins
پنبه را پاک کردن
bunged
چوب پنبه بشکه
bunging
چوب پنبه بشکه
bungs
چوب پنبه بشکه
asbestos cement
سیمان پنبه کوهی
batting
پنبه حلاجی شده
asbestos cement
سیمان پنبه نسوز
cotton grade
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
seed wool
پنبه خام یاپاک نکرده
subereous
از چوب پنبه گرفته شده
asbestos mica
عایق پنبه نسوز و میکا
gin
ماشین پنبه پاک کنی
the cork went off with apop
چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
gins
ماشین پنبه پاک کنی
peasecod
جلونیم تنه پنبه دار
angola yarn
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
bundle
بقچه کلاف پشم یا پنبه
quilting
پنبه دار پارچه لحافی
To pay no heed . To be inattentive .
پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
suberin
ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
he undid what i had done
انچه من رشته بودم او پنبه کرد
cork
بافت چوب پنبه درخت بلوط
to bung
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
vegetable fiber
الیاف سلولزی
[مثل پنبه و کنف]
mildew
کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
cloop
صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
absorption
میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
corks
بافت چوب پنبه درخت بلوط
to bung up
با چوب پنبه
[یا متوقف کننده]
بستن
pyroxilin
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
waxing cork
چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
willow
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
kapok
الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
uncorks
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
gossypol
رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
uncorked
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
natural fiber
الیاف طبیعی
[مثل پشم، پنبه و ابریشم]
uncork
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
willows
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
uncorking
چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
peascod
غلاف نخود جلو نیم تنه پنبه دار
cotton-wool yarn
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
swab
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
Milco
میلکو
[مرغوب ترین فرش رومانی با چله پنبه ای]
swabs
پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
shell
لایه
shelling
لایه
three-ply
سه لایه
yard
لایه
coats
لایه
coatings
لایه
tiers
لایه
coated
لایه
tier
لایه
coat
لایه
yards
لایه
shells
لایه
three ply
سه لایه
padding
لایه
substrate
لایه
stuffless
بی لایه
ribband
لایه
provine
لایه
course
لایه
coursed
لایه
courses
لایه
layers
لایه
stratum
لایه
strata
لایه ها
layer
لایه
bed
لایه
ribands
لایه
riband
لایه
ribbands
لایه
lamellar
لایه لایه
leaf
لایه
lamellose
لایه لایه
layer line
خط لایه
beds
لایه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com