English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
caddice لباس مندرس نوعی نخ پشمی
caddis لباس مندرس نوعی نخ پشمی
Other Matches
rag لباس مندرس
rags لباس مندرس
woolies : لباس پشمی
woolier : لباس پشمی
wooliest : لباس پشمی
woollier : لباس پشمی
woollies : لباس پشمی
woolly : لباس پشمی
woolliest : لباس پشمی
wooly لباس پشمی
woolie لباس پشمی
guernsey لباس بافته پشمی
dud نوعی پارچه پشمی
dornick نوعی پارچه پشمی وابریشمی
duffle نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
melton نوعی پارچه پشمی نرم ومحکم
duffel نوعی پارچه پشمی وضخیم وخشن
blazers نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
blazer نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
mantua نوعی جامه یا لباس شب
neck warmer گرم کن گردن [نوعی لباس]
worsted yarn نخ پشمی [نخ پشمی شانه شده مرتب]
to dress [put on your clothes or particular clothes] لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
tatty مندرس
tattered مندرس
dog eared ژولیده مندرس
dog-eared ژولیده مندرس
tatter تن پوش مندرس
threadbare نخ نما مندرس
clouts چرم یاپارچه مندرس
tattered دارای جامهی مندرس
clouted چرم یاپارچه مندرس
clout چرم یاپارچه مندرس
clouting چرم یاپارچه مندرس
seedy بتخم افتاده مندرس
motley مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
run-down تااخرین نفس دنبال کردن مندرس
run down تااخرین نفس دنبال کردن مندرس
rungs تااخرین نفس دنبال کردن مندرس
hang out پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket لباس نجات لباس چوب پنبهای
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
flocculous پشمی
flocky پشمی
woolen پشمی
flocculose پشمی
woolen yarn نخ پشمی
lanose پشمی
lanate پشمی
woollen پشمی
Berlin کاموای پشمی و نر
drugget گلیم پشمی
tapestry yarn نخ چهارلای پشمی
woolier ژاکت پشمی
woollies ژاکت پشمی
woolies ژاکت پشمی
woollier ژاکت پشمی
woolly ژاکت پشمی
woolliest ژاکت پشمی
wooliest ژاکت پشمی
woollen پارچههای پشمی
wooled جامه پشمی
woolie ژاکت پشمی
wooly ژاکت پشمی
camel hair پارچهکلفتو پشمی
worsted پارچه پشمی
shalloon پارچه پشمی استری
woolen پارچههای پشمی پشمینه
fur ruff کلاه پشمی کت پارکا
draper پارچه پشمی باف
cardigans ژاکت کش باف پشمی
cardigan ژاکت کش باف پشمی
kendal green پارچه پشمی سبزرنگ
wools جامه پشمی نخ پشم
drapers پارچه پشمی باف
wool جامه پشمی نخ پشم
drugget پارچه پشمی زمخت
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
tuque کلاه بافته پشمی زمستانی
beret کلاه گرد ونرم پشمی
berets کلاه گرد ونرم پشمی
Bolivia پارچهی پشمی ضخیم و نرم
cassi mere پارچه پشمی جناغی مردانه
balmoral یکنوع نیم تنه پشمی
jade [پشمی که ذاتا یبز رنگ باشد.]
wool of short staple پشمی که رشته هایا موهای ان کوتاه است
pea jacket or coat جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند
noil خرده پشمی که هنگام شانه کردن میریزد
flocculus دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
serge پارچه صوف پشمی "سرجیوس " اسم خاص مذکر
virgin wool [پشمی که تاکنون در منسوجات دیگر بکار نرفته باشد.]
fearnought یکجورپارچه کلفت پشمی که برای جامه ملوانان بکارمیرود
greasy wool پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
petersham یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
prunella پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
raw wool پشم خام [پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
steam iron ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniform لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
fall wool پشم پاییزه [پشمی که در پاییز چیده می شود و مرغوبیت کمتری از پشم بهاره دارد.]
scissored wool پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
tartan یکجور پارچه پشمی شطرنجی پارچه پیچازی
lanolin لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
sarsenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarcenet پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
attire لباس
untented بی لباس
vesture لباس
flannels لباس
vestment لباس
clobbering لباس
donkey jacket لباس
garb لباس
clobber لباس
clobbered لباس
flannel لباس
outwall لباس تن
clobbers لباس
out fit لباس
dressing لباس
frou frou خش خش لباس
accouterment لباس
rosette گل لباس
dressings لباس
accouterments لباس
acoutrement لباس
costume لباس
rosettes گل لباس
costumes لباس
costumes لباس ها
bathhouse لباس کن
bibandtucker لباس
clothing لباس
nightgown لباس شب
costume لباس
oilskins لباس ضد اب
evining dress لباس شب
nightgowns لباس شب
tog لباس پوشیدن
academic costume لباس دانشگاهی
academicals لباس دانشگاهی
slack suit لباس راحتی
smoking jacket لباس اسموکینگ
slopwork لباس دوخته
masquerade لباس مبدل
uniforms لباس یک شکل
masquerading لباس مبدل
uniforms لباس فرم
uniform لباس یک شکل
fancy dress لباس بالماسکه
asbestos kit لباس نسوز
antiblackout suit لباس ضد فشار اب
doffing لباس کندن
uniform لباس فرم
masquerades لباس مبدل
masqueraded لباس مبدل
ski suit لباس اسکی
undergarment لباس بزیر
tunicle لباس کوتاه
costumes لباس محلی
costume لباس محلی
silk لباس ابریشمی
dry suit لباس غواصی
wet suit لباس غواصی
wet suits لباس غواصی
tux لباس رسمی
underclothing لباس زیر
underwear لباس زیر
underclothes لباس زیر
uniform of the day لباس فصل
tuxedo لباس رسمی
tou book لباس تکواندو
skirt دامن لباس
toggery لباس فروشی
zippers زیب لباس
undergarments لباس بزیر
survival suit لباس نجات
zipper زیب لباس
the long robe لباس قضائی
pinning گیره لباس
khaki لباس نظامی
tights لباس تنگ
knitwear لباس کشباف
skirts دامن لباس
to a onself لباس زیباپوشیدن
skirted دامن لباس
to dress up لباس پوشیدن
tuxedos لباس رسمی
knock about clothes لباس کار
gaberdine لباس پوشش
mab لباس ژولیده
dresses لباس پوشیدن
dress لباس پوشیدن
rigs لوازم لباس
rigged لوازم لباس
rig لوازم لباس
gashing خوش لباس
gashes خوش لباس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com