Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
gratuitous issue	لباس پیشکش
Other Matches
to dress [put on your clothes or particular clothes]	لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
motley	مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
presenting	پیشکش
presented	پیشکش
offering	پیشکش
presents	پیشکش
dedicates	پیشکش
dedicate	پیشکش
dedicating	پیشکش
present	پیشکش
hang out	پهن کردن لباس [روی بند لباس]
offers	پیشکش ارائه
offer	پیشکش ارائه
offerer	پیشکش کننده
gift	پیشکش نعمت
offered	پیشکش ارائه
gifts	پیشکش نعمت
grant aid	کمک پیشکش
gifts	استعداد پیشکش کردن
offered	پیشکش کردن عرضه
offer	پیشکش کردن عرضه
offers	پیشکش کردن عرضه
to make a present of	پیشکش یا تعارف کردن
gift	استعداد پیشکش کردن
life jacket	لباس نجات لباس چوب پنبهای
presentably	چنانکه بتوان پیشکش کرد
steam iron	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniform	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms	لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
out fit	لباس
vestment	لباس
outwall	لباس تن
costume	لباس
clobbering	لباس
garb	لباس
attire	لباس
nightgown	لباس شب
flannels	لباس
flannel	لباس
nightgowns	لباس شب
accouterments	لباس
costume	لباس
costumes	لباس
untented	بی لباس
frou frou	خش خش لباس
acoutrement	لباس
rosettes	گل لباس
bathhouse	لباس کن
rosette	گل لباس
bibandtucker	لباس
clothing	لباس
evining dress	لباس شب
oilskins	لباس ضد اب
accouterment	لباس
clobber	لباس
costumes	لباس ها
donkey jacket	لباس
dressing	لباس
dressings	لباس
vesture	لباس
clobbers	لباس
clobbered	لباس
tunicle	لباس کوتاه
sportswear	لباس خودمانی
disrobing	لباس دراوردن
disrobes	لباس دراوردن
disrobed	لباس دراوردن
to dress up	لباس پوشیدن
disrobe	لباس دراوردن
Clinging clothes. Tight-fitting dress.	لباس چسب تن
Full dress. Formal dress.	لباس رسمی
dress	لباس پوشیدن
toggery	لباس فروشی
dresses	لباس پوشیدن
tou book	لباس تکواندو
neckline	گردن لباس
tux	لباس رسمی
underclothing	لباس زیر
wooly	لباس پشمی
wearer	پوشنده لباس
menswear	لباس مردانه
water suit	لباس ضد فشار اب
gown	روپوش لباس شب
gowns	روپوش لباس شب
vestment	لباس رسمی
necklines	گردن لباس
slashes	چاک لباس
uniform of the day	لباس فصل
slashed	چاک لباس
slash	چاک لباس
spacesuit	لباس فضایی
spacesuits	لباس فضایی
sportswear	لباس ورزش
sportswear	لباس راحت
woolie	لباس پشمی
fancy dress	لباس بالماسکه
fearnought suit	لباس نسوز
clothes tree	چنگک لباس
haute couturer	طراح لباس
kiyi	برس لباس
braw	جوش لباس
knock about clothes	لباس کار
battle dress	لباس ضدگلوله
launderer	لباس شوی
asbestos kit	لباس نسوز
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
laundress	لباس شوی زن
wet suit	لباس غواصی
academicals	لباس دانشگاهی
clothier	لباس فروش
habilitate	لباس پوشیده
habiliments	لباس مخصوص
exposure suit	لباس محافظ
finical	خوش لباس
flashproof	لباس ضد شعله
flight gear	لباس پرواز
gaberdine	لباس پوشش
driss uniform	لباس رسمی
garderobe	اشکاف لباس
dressed in white	لباس سفیدپوشیده
dress suit	لباس رسمی شب
dreadnought	لباس بارانی
disguisedly	با لباس مبدل
habiliment	لباس زیبا
academic costume	لباس دانشگاهی
zippers	زیب لباس
zipper	زیب لباس
wet suits	لباس غواصی
dry suit	لباس غواصی
robe de chambre	لباس خانه
ski suit	لباس اسکی
slack suit	لباس راحتی
slopwork	لباس دوخته
smoking jacket	لباس اسموکینگ
undergarments	لباس بزیر
undergarment	لباس بزیر
survival suit	لباس نجات
tog	لباس پوشیدن
the long robe	لباس قضائی
tuxedo	لباس رسمی
rainwear	لباس بارانی
tuxedos	لباس رسمی
mab	لباس ژولیده
knitwear	لباس کشباف
skirts	دامن لباس
skirted	دامن لباس
skirt	دامن لباس
night robe	لباس خواب
pajama	لباس خواب
costumes	لباس محلی
costume	لباس محلی
silk	لباس ابریشمی
playsuit	لباس ورزش
print dress	لباس چیتی
to a onself	لباس زیباپوشیدن
lapped	دامن لباس
housecoat	لباس خانه
ankle monitor	لباس ردیاب
undress	لباس کندن
undresses	لباس کندن
liveries	لباس مستخدم
hangers	چنگک لباس
hanger	چنگک لباس
housecoats	لباس خانه
underwear	لباس زیر
underclothes	لباس زیر
tether	لباس ردیاب
electronic tag	لباس ردیاب
ankle bracelet	لباس ردیاب
garb	لباس پوشانیدن
attire	لباس پوشاندن
seams	درز لباس
seam	درز لباس
thing	لباس موجود
slip-ons	لباس گشاد
habit	لباس روحانیت
clothes	جامه لباس
woolier	: لباس پشمی
woolies	: لباس پشمی
wooliest	: لباس پشمی
woollier	: لباس پشمی
woollies	: لباس پشمی
woolliest	: لباس پشمی
habits	لباس روحانیت
slip on	لباس گشاد
undressing	لباس کندن
plains	لباس غیرنظامی
plainest	لباس غیرنظامی
plainer	لباس غیرنظامی
plain	لباس غیرنظامی
regimental	لباس نظامی
regimental	لباس هنگ
liveried	دارای لباس
woolly	: لباس پشمی
uniform	لباس یک شکل
disguise	لباس مبدل
doffs	لباس کندن
doffing	لباس کندن
doffed	لباس کندن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com