Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
leathers
لباس چرمی محافظ
Other Matches
armguard
قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
exposure suit
لباس محافظ
to dress
[put on your clothes or particular clothes]
لباس پوشیدن
[لباس مهمانی یا لباس ویژه]
[اصطلاح رسمی]
crash protected
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escorts
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector
محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
escorted
محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
shields
بدنه محافظ دیواره محافظ
guard
صفحه محافظ روکش محافظ
shield
بدنه محافظ دیواره محافظ
guarding
صفحه محافظ روکش محافظ
guards
صفحه محافظ روکش محافظ
motley
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out
پهن کردن لباس
[روی بند لباس]
life jacket
لباس نجات لباس چوب پنبهای
leatherly
چرمی
leathery
چرمی
leathern
چرمی
jerkins
نیمتنه چرمی
taws
تازیانه چرمی
holster
جلد چرمی
straps
بند چرمی
holsters
جلد چرمی
jerkin
نیمتنه چرمی
strap
بند چرمی
bullwhip
شلاق چرمی
leather belt
تسمه چرمی
valise
کیسه چرمی
kid gloves
دستکش چرمی
valises
کیسه چرمی
leather
بند چرمی
leather
چرمی کردن
leather
قیش چرمی
medicine ball
توپ چرمی
finger tab
دستکش چرمی سوراخدارکمانگیر
gasket
واشر مقوایی یا چرمی
cf
مخفف جلد چرمی
lederhosen
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
gaskets
واشر مقوایی یا چرمی
leather pants
{pl}
[American]
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
leather trousers
{pl}
شلوار چرمی
[پوشاک و مد]
shiner
کفش چرمی برقی
blackjack
چماق یا شلاق چرمی
portfolios
کیف چرمی بزرگ مقام
palm and needle
کفه چرمی ملوانی و سوزن
aparejo
نوعی پالان چرمی یا پارچهای
sweatband
نوار چرمی دور کلاه
holster
در جلد چرمی قرار دادن
sweatbands
نوار چرمی دور کلاه
jerkins
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
portfolio
کیف چرمی بزرگ مقام
holsters
در جلد چرمی قرار دادن
jerkin
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
welt
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
welts
حاشیه چرمی دور چیزی مغزی
butting
حلقه چرمی دور دستگیره پارو
keeper
تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
keepers
تورزیر اب حلقه چرمی وصل به تسمه تفنگ
trap
فاصله چرمی بین شست انگشتان دستکش
sporran
چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
thoroughbrace
تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
crupper
تکه چرمی که به پشت زین بسته میشود واز زیر دم اسب میگذرد
sabretache
خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
keeper
محافظ
keepers
محافظ
shelterer
محافظ
protective
محافظ
preserver
محافظ
screen
محافظ
preservative
محافظ
guards
محافظ
guarding
محافظ
herder
محافظ
guardian
محافظ
guardians
محافظ
preservatives
محافظ
screened
محافظ
screening, screenings
محافظ
screens
محافظ
guard
محافظ
steam iron
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons
ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
surveillant
محافظ بپا
vizard
نقاب محافظ
mouthguard
محافظ دندان
heel cut
محافظ پاشنه پا
guard plank
تخته محافظ
keeper
[protector]
[presever]
نگاهدار
[محافظ ]
fender curbs
جدول محافظ
backing material
مواد محافظ
preservative coating
روکش محافظ
protect fuse
فیوز محافظ
protective contact
کنتاکت محافظ
guarding
محافظ گارد
thoracopods
قفسه محافظ
guard
محافظ گارد
goggles
عینک محافظ
guards
محافظ گارد
jet blast deflector
توری محافظ
frigate
ناو محافظ
frigates
ناو محافظ
light shield
محافظ نور
line choking coil
پیچک محافظ
line choking coil
پیچک محافظ خط
protective clothing
روپوش محافظ
banch wall
دیواره محافظ
parry
محافظ باش
protective switch
کلید محافظ
escort guard
گارد محافظ
sustentacular
نگهدارنده محافظ
squirrel cage
قفسه محافظ
cowling
روپوش محافظ
helmet
ماسک محافظ
soil saving dam
سد محافظ خاک
bulwark
دیواره محافظ
shielded plate
صفحه محافظ
controlled atmosphere
گاز محافظ
bulwarks
دیواره محافظ
parried
محافظ باش
pods
پوسته محافظ
parries
محافظ باش
helmets
ماسک محافظ
protective reactor
راکتانس محافظ
pod
پوسته محافظ
casing
لوله محافظ
protective cover
روکش محافظ
protective earthing
زمین محافظ
conservator
نگهدارنده محافظ
face guard
ماسک محافظ
parrying
محافظ باش
casings
لوله محافظ
uniforms
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform
لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
bracer
محافظ بازوی کمانگیر
chain case
جعبه محافظ زنجیر
shells
عامل محافظ حفاظ
hood
پوشش محافظ چیزی
shell
عامل محافظ حفاظ
packing
ماده محافظ کالاها.
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
escort of the color
گارد محافظ پرچم
glacis
حصاریا مانع محافظ
fire curtain
پرده محافظ اتش
face mask
ماسک محافظ صورت
coquille
محافظ دست شمشیرباز
handshield
سپر محافظ جوشکاری
hoods
پوشش محافظ چیزی
shelling
عامل محافظ حفاظ
bib
محافظ گلوی شمشیرباز
protection hood
کلاهک یا روپوش محافظ
protective coat
لایه یا قشر محافظ
bibs
محافظ گلوی شمشیرباز
protective gas welding
جوشکاری با گاز محافظ
protective layer
لایه یا روکش محافظ
windshield
شیشه محافظ باد
windshields
شیشه محافظ باد
radiator grille
شبکه محافظ رادیاتور
sconce
پرده یاپوشش محافظ
loricate
دارای پوسته محافظ
shield
حفاظ پوشش محافظ
shields
حفاظ پوشش محافظ
tutelary
دارای محافظ وحامی
wardress
نگهبان و محافظ زن در زندان
bent
محافظ قالب بتن
brazing atmosphere
گاز محافظ جوش
facing
روکش محافظ دیوار
facings
روکش محافظ دیوار
on guard
بحالت محافظ باش
half bound
درپشت وگوشه هاچرمی ودردوطرف پارچهای چرمی پارچهای
voltage surge protector
محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
lifeguard
نجات غریق محافظ شخصی
lifeguards
نجات غریق محافظ شخصی
anti skid chain
زنجیر محافظ در برابر لغزش
fault tension protective switch
کلید محافظ ولتاژ عیب
enclosure
پوشش محافظ برای وسیلهای
enclosures
پوشش محافظ برای وسیلهای
cable duct
لوله محافظ کابل برق
concierge
پلیس محافظ درب ورودی
eave
[محافظ روی پشت بام]
concierges
پلیس محافظ درب ورودی
scattershield
پوشش محافظ کلاچ و پدال
escort ship
ناو محافظ کاروان دریایی
radiator shutter
پنجره فلزی محافظ رادیاتور
dustcover
پوشش محافظ برای یک ماشین
fault current protective switch
کلید محافظ جریان خطا
holster
جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
attache case
کیف اداری
[کیف جعبه ای دستی چرمی]
holsters
جلد چرمی هفت تیر وتپانجه جلد
brief case
[briefcase]
کیف اداری
[کیف جعبه ای دستی چرمی]
plastron
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
slip
محل توپگیر پشت محافظ میله
cases
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
radome
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
case
پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
gear guard
جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
slipped
محل توپگیر پشت محافظ میله
household troops
هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
write protect notch
شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com