English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
red lips لبهای قرمز
ripe lips لبهای قرمز
Other Matches
storm warning پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid اسید کارمینیک [عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
labia لبهای فرج
edge notched با بریدگی لبهای
edge weld جوش لبهای
edge perforated با سوراخهای لبهای
edge coated با روکش لبهای
edge triggered با رها شدگی لبهای
rose lipped دارای لبهای گلگون
labial شفوی واویخته به لبهای فرج
infrared line scan ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
vermilion قرمز
red line خط قرمز
rubrics خط قرمز
raddle گل قرمز
ponceau قرمز
laky a قرمز
bloodshot قرمز
aka قرمز
gules قرمز
erythroid قرمز
erythrean قرمز
cramoisy قرمز
coralline قرمز
rubric خط قرمز
reddest قرمز
vermeil قرمز
vinaceous قرمز
redhead مو قرمز
sanguineous قرمز
redheads مو قرمز
reds قرمز
redder قرمز
vermillion قرمز
red <adj.> قرمز
red peppers فلفل قرمز
dressed inred قرمز پوش
first class brick اجر قرمز
gorcock با قرقره قرمز
kidney beans لوبیا قرمز
infrared زیر قرمز
hot pepper فلفل قرمز
infera red مادون قرمز
Red chilli فلفل قرمز
crimson قرمز روناسی
body brick اجر قرمز
bright red قرمز روشن
Cayenne فلفل قرمز
chlorophennol red قرمز کلروفنول
congo red قرمز کنگو
encrimson قرمز کردن
cresol red قرمز کرزول
chilli pepper فلفل قرمز
rubefacient قرمز کننده
scarlet قرمز جگری
scarlet قرمز لاکی
infrared مادون قرمز
kidney bean لوبیا قرمز
red pepper فلفل قرمز
red letter با حروف قرمز
safflower carmine قرمز کافیشه
red nucleus هسته قرمز
redlining خط قرمز کشیدن
rel pole قطب قرمز
rufous قرمز کم رنگ
ruffous قرمز کم رنگ
rosily برنگ قرمز
roucou قرمز بویا
ruby of arsenic زرنیخ قرمز
rubefaction قرمز سازی
rubefy قرمز کردن
rubescent قرمز شونده
red lead سرب قرمز
staring red قرمز زننده
red card کارت قرمز
hot lines تلفن قرمز
ladyfinger فلفل قرمز
hot line تلفن قرمز
martagon سوسن قرمز
methyl red قرمز متیل
minium شنجرف قرمز
minium اکسید قرمز
murrey قرمز ارغوانی
nacarat قرمز روشن
neutral red قرمز خنثی
oxide of copper توتیای قرمز
phenol red قرمز فنول
red brick اجر قرمز
rubious قرمز یاقوتی
crimson قرمز سیر
elms نارون قرمز
reddens قرمز کردن
elm نارون قرمز
ruddy قرمز رنگ
reddened قرمز شدن
reddens قرمز شدن
goldfish ماهی قرمز
gold fish ماهی قرمز
reddening قرمز شدن
infra-red زیر قرمز
infra red زیر قرمز
redden قرمز کردن
reddening قرمز کردن
redden قرمز شدن
angrier قرمز شده
angriest قرمز شده
caramel مایل به قرمز
cochineal قرمز دانه
cochineal قرمز شراب کش
angry قرمز شده
caramels مایل به قرمز
reddened قرمز کردن
flushing قرمز کردن
flushes قرمز کردن
red light چراغ قرمز
red lights چراغ قرمز
flush قرمز کردن
pyrope لعل قرمز سیر
to tinge with red کمی قرمز کردن
sanguine قرمز برنگ خون
kermes قرمزدانه :کرم قرمز
infrared viewer دوربین مادون قرمز
light red رنگ قرمز روشن
infrared spectrum طیف زیر قرمز
near infrared زیر قرمز نزدیک
scarlet قرمز مایل به زرد
rubicund رنگ مایل به قرمز
red oxide of zinc اکسید قرمز روی
red shift جابجایی به سوی قرمز
red zinc ore اکسید قرمز روی
ruby zinc اکسید قرمز روی
spatalite اکسید قرمز روی
redstart بلبل دم قرمز اروپایی
red tape نوار باریک قرمز
roset رنگ نفاشی قرمز
bloody خون الود قرمز
bloodiest خون الود قرمز
ochreish قرمز چون گل اخری
rudd ماهی گول قرمز
pharaoh ant مورچه قرمز کوچک
rubricize قرمز نشان دادن
purple red قرمز مایل به ارغوانی
rubiginous برنگ قرمز اجری
magenta یکجور رنگ قرمز
red clause credit اعتبار با ماده قرمز
bloodier خون الود قرمز
redshank مرغ پا قرمز کرانه زی
bays سرخ مایل به قرمز
auburn قهوهای مایل به قرمز
dunlin ابیای پشت قرمز
plover page ابیای پشت قرمز
crimson لاکی قرمز کردن
rubricate قرمز نشان دادن
far infrared زیر قرمز دور
rubella قرمز کننده پوست
bay سرخ مایل به قرمز
carmine نوعی رنگ قرمز
baying سرخ مایل به قرمز
Indianred <adj.> <noun> نوعی رنگ قرمز
bayed سرخ مایل به قرمز
carbuncled مزین به یاقوت قرمز
sepia رنگ قرمز قهوه ای
chianti نوعی شراب قرمز
clarets نوعی شراب قرمز
claret نوعی شراب قرمز
farouche یونجه گل قرمز کمرو
fireback قرقاول پشت قرمز
vermeil لعل قرمز رنگ
ultrared انطرف اشعه قرمز
hemolysis تحلیل گویچههای قرمز
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
strawberry roan اسب قرمز رنگ
hot pepper بوته فلفل قرمز
hubble effect جابجایی به سوی قرمز
zincite اکسید قرمز روی
incarnadine رنگ قرمز گوشتی
infrared absorption جذب زیر قرمز
rust رنگ قرمز مایل به قهوه ای
sangaree باده قرمز ادویه زده
cardinals سهره کاکل قرمز امریکایی
scaup duck اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
shell pink رنگ قرمز مایل به زرد
cardinal سهره کاکل قرمز امریکایی
mahogany رنگ قهوهای مایل به قرمز
redorange <adj.> <noun> رنگی میان قرمز و نارنجی
cedar رنگ قرمز مایل به زرد
fezzes کلاه قرمز منگوله دار فس
carrot زردک مانند موی قرمز
ruddle گل اخری زدن به قرمز کردن
cedars رنگ قرمز مایل به زرد
see red <idiom> ازشدت خشم قرمز شدن
carrots زردک مانند موی قرمز
auburn رنگ قرمز مایل به زرد
primary colour رنگهایاصلی-قرمز RedسبزGreen آبیBlue
rubrication خط یا چاپ یا نشان قرمز تذهیب
rubrication نشان گذاری برنگ قرمز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com