| Total search result: 211 (25 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| aligning edge |
لبه سیستم تشخیص حرف برای محل دهی به متن |
|
|
|
|
| Search result with all words |
|
| raid |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
| raided |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
| raiding |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
| raids |
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود |
| housekeeping |
در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر |
| diagnostics |
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن |
| Hamming code |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
| mttr |
متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean |
| resolving power |
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید. |
| startup disk |
فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود |
| Other Matches |
|
| identification friendly or foe |
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار |
| system diagnostics |
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم |
| exceptions |
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد |
| exception |
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد |
| failures |
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا |
| failure |
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا |
| runs |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| run |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| redundancies |
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا |
| redundancy |
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا |
| command.com |
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند |
| phoneme |
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا |
| CSM |
سیستم تشخیص حرف نوری کارا |
| combines |
سیستم تشخیص حروف نوری کارا |
| combine |
سیستم تشخیص حروف نوری کارا |
| combining |
سیستم تشخیص حروف نوری کارا |
| M out of N code |
سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا |
| Memmaker |
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی |
| air traffic regulation and identificatio |
سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی |
| repertoire |
تمام دستوراتی که سیستم تشخیص میدهد واجرا میکند |
| ES IS |
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان |
| building block principle |
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity |
| FDISK |
امکانی در سیستم که قسمتهای روی دیسک سخت را تشخیص میدهد |
| desktop |
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم |
| sensitivities |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
| sensitivity |
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است |
| configurations |
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد |
| configuration |
وضعیت کامپیوتر که به سیستم یا برنامه اجازه تشخیص داده شده میدهد |
advanced |
که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد |
master |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
| mastered |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
| masters |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
| ACPI |
که باعث میشود سیستم عامل به طور خودکار سخت افزار مناسب را تشخیص دهد |
| maintenance |
ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند |
| compatibility |
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند |
| commands |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
| commanded |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
| Microcom Networking Protocol |
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود |
| command |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
| plug compatible |
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال |
| narrative |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
| narratives |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
| personal |
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر |
| MNP |
سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود |
| VidCap |
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی |
| hybrid circuit |
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص |
| shells |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
| shelling |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
| shell |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
| microsoft |
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی |
| buddy system |
سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم |
| pc file iii |
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است |
| inspectors |
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه |
| inspector |
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه |
| hash |
کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا |
| cyclic |
کد تشخیص خطا برای داده ارسال شده |
| totals |
کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا |
| verifier |
وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی |
| horizontal |
روش تشخیص خطا برای داده ارسالی |
| total |
کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا |
| totaled |
کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا |
| totalling |
کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا |
| totaling |
کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا |
| totalled |
کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا |
| redundancies |
بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا |
| redundancy |
بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا |
| self- |
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند |
| BAT file extension |
مشخصه استاندارد سه حرفی فایل در سیستم -MS DOS برای مشخص کردن فایل دستهای فایل متن حاوی دستورات سیستم |
| numbers |
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا |
| number |
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا |
| wassermann reaction |
ازمایش سرم خون برای تشخیص وجودمیکروب سیفیلیس در بدن |
| vrc |
بررسی پرینتی در هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا |
| verification fire |
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود |
| BCC |
روش تشخیص خطا برای بلاکهای داده ارسال شده |
| ikon |
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع |
| hash |
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید |
| democratic comiteism |
سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند |
| crash conversion |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
| redundancy |
بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا |
| vertical |
بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا |
| redundancies |
بررسی پریتی روی هر حرف بلاک دریافتی برای تشخیص خطا |
| casework |
مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان |
| c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای اجازه دادن به کاربران برای ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران |
| detects |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detecting |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detected |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| detect |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
| c |
رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است |
| hollerith code |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
| malfunctions |
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه |
| voice |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
| voicing |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
| malfunctioned |
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه |
| malfunction |
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه |
| voices |
توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب |
| economic nationalism |
ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد |
| Viewdata |
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود |
| unique |
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود |
| uniquely |
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود |
| micr |
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد. |
| credit system of supply |
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد |
| virus |
نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود |
| notification message |
پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود |
| viruses |
نرم افزاری که برای تشخیص و حذف برنامههای ویروس ناخواسته از دیسک سخت کامپیوتر استفاده میشود |
| dat |
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی |
| installs |
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم |
| install |
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم |
| installing |
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم |
| redundant |
حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد |
| realises |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realising |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realized |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realizes |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realizing |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realizing the palette |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
realize |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| realised |
انتخاب مجموعه مشخص از رنگها برای قلم رنگی و استفاده از ان برای نمایش تصویر. معمولا توسط تط بیق دادن رنگها با قلم منط قی در سیستم |
| embedded code |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
| polynomial code |
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است |
| target discrimination |
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف |
| pictures |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
| pictured |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
| picture |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
| picturing |
آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر |
| high lift system |
سیستم برای زیاد |
| authentication |
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است |
| faulted |
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه |
| fault |
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه |
| faults |
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه |
| cp/m |
سیستم عامل برای ریزپردازنده |
| redundant |
بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد |
| authorization |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
| monometalism |
سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول |
| cp/m |
سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها |
| authorisations |
مجوز به کاربر برای دستیابی به یک سیستم |
| recognition |
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای .. |
| interface |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
| interfaces |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
| ignition over voltage |
فشار قوی برای سیستم جرقه زنی |
| boost control |
سیستم کنترلی برای نگهداشتن فشار بوستر |
| store |
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات |
| pc dos |
سیستم عامل دیسک برای کامپیوتر شخصی |
| server |
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM |
| hash |
سیستم کدگذاری برای کد hash بدست آید |
| syndicalism |
سیستم اتحادیهای برای تشکیلات کارگری سندیکالیسم |
| housekeeping |
امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری |
| storing |
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات |
| processor |
سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر |
| LAN Server |
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM |
| job stream |
ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات |
| carrier |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| carriers |
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است |
| market socialism |
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد |
| blessed folder |
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند |
| sysgen |
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم |
| EDAC |
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای |
| customizing |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| directory |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
| dual |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
| maintenance |
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی |
| processor |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
| directories |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
| encryption |
استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک |
| customized |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| beaufort scale |
سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد |
| customises |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| cbt |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان |
| customised |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| c |
استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان |
| customising |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| baseline document |
سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد |
| customizes |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customize |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| peripheral |
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود |
| foreground |
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری |
| faults |
توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد |
| executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| flow diagram |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
| bell crank |
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت |
| bridged |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
| bridge |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
| diagnostic |
تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری |
| execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
| dos |
سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده |
| HMI's |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
| HMI |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
| disorderly close down |
آسیبی در سیستم که اخطار لازم برای قط ع طبیعی نداده است |
| turnkey |
سیستم کامپیوتر اماده برای یک منظور خاص اصلی جامع |
| bridges |
استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر |
| fault |
توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد |
| faulted |
توانایی سیستم برای کارکردن حتی وقتی خطایی رخ دهد |
| flowchart |
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده |
| object |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
| objects |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
| objected |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |
| multitasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان |
| indirect objects |
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است |