English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
induction vibrator لرزانگرالقائی مرتعش کننده القائی
Other Matches
vibrator مرتعش کننده لرزانگر
vibrators مرتعش کننده لرزانگر
trepid ترسان مرتعش کننده
thriller هیجان انگیز مرتعش کننده
thrillers هیجان انگیز مرتعش کننده
induction regulator تنظیم کننده ولتاژ القائی
induction tachogenerator دورسنج الکتریکی- القائی تاکو ژنراتور القائی
inductive susceptance مقدار هدایت کور القائی سوسپتانس القائی
inductive interference تداخل امواج القائی انترفرنس القائی
tremulous مرتعش
shivery مرتعش
tottery مرتعش
shakiest مرتعش
vibrant مرتعش
wangler مرتعش
tremulant مرتعش
trepid مرتعش
trembly مرتعش
shaky مرتعش
Quaker مرتعش
shakier مرتعش
shuddery مرتعش
Quakers مرتعش
totty لزان مرتعش
vibratile مرتعش مواج
strums مرتعش کردن
trembles مرتعش شدن
strumming مرتعش کردن
trembled مرتعش شدن
strum مرتعش کردن
strummed مرتعش کردن
tremble مرتعش شدن
Parkinson's disease فلج مرتعش
trembled مرتعش ساختن رعشه
trembles مرتعش ساختن رعشه
tremble مرتعش ساختن رعشه
tirl مرتعش کردن لرزش
dirl مرتعش کردن لرزیدن
jar مرتعش شدن خوردن
jarred مرتعش شدن خوردن
jars مرتعش شدن خوردن
quaking بهیجان امدن مرتعش شدن
quakes بهیجان امدن مرتعش شدن
quake بهیجان امدن مرتعش شدن
seismic وابسته به زمین لرزه مرتعش
quaked بهیجان امدن مرتعش شدن
infusive القائی
inductive القائی
inductional القائی
faradaic القائی
induction voltage ولتاژ القائی
induction disk گرده القائی
induction type hour meter کنتور القائی
induction field میدان القائی
induction voltage فشار القائی
induction cylinder استوانه القائی
inductionless فاقدخاصیت القائی
inductive antenna انتن القائی
induction current instrument دستگاه القائی
induction current جریان القائی
inductive capacity فرفیت القائی
inductive exposure پیوست القائی
induction vibrator ویبراتور القائی
induction motor generator موتورژنراتور القائی
induction machine ماشین القائی
induction loop حلقه القائی
induction instrument دستگاه القائی
induction spark جرقه القائی
induction heating apparatus شوفاژ القائی
induction heating گرمایش القائی
induction heating گرمکن القائی
induction generator ژنراتور القائی
induction generator مولد القائی
induction relay رله القائی
induction motor موتور القائی
induction furnace کوره القائی
induction flowmeter شارسنج القائی
inductive spark جرقه القائی
induction field حوزه القائی
induction meter کنتور القائی
rotary field motor موتور القائی
inductive earthing زمین القائی
induced variable متغیر القائی
inductive flux linkage پیوست القائی
inductive flux linkage تزویج القائی
inductive influence تاثیر القائی
induced electricity الکتریسیته القائی
inductive load بار القائی
inductive loop حلقه ی القائی
induced consumption مصرف القائی
inductive machine ماشین القائی
inductive potentiometer پتانسیومتر القائی
inductive reactance مقاومت القائی
induced current جریان القائی
inductive resistance مقاومت القائی
inductive tuning تنظیم القائی
inductor loadspeaker بلندگوی القائی
inducing current جریان القائی
inductance coupling پیوست القائی
induction cup هسته القائی
induction brazing زردجوشکاری القائی
inductive coupling پیوست القائی
induction method روش القائی
inductive circuit مدار القائی
inductive current جریان القائی
inductive displacement pick up پیک اپ القائی
inductive disturbance پارازیت القائی
inductance current relay رله ی القائی
inductive disturbance اغتشاش القائی
inductive voltage drop افت ولتاژ القائی
induced investment سرمایه گذاری القائی
inductor ballast اتصال ورودی القائی
induction resistance welding جوشکاری مقاومت القائی
induction ring heater گرمکن حلقوی القائی
induced voltage فشارالکتریکی القائی ولتاژاندوکسیون
three phase induction motor موتور القائی سه فاز
induction regulator نافم ولتاژ القائی
induction coil سیم پیچی القائی
induction coils سیم پیچی القائی
induction motor meter کنتور موتور القائی
repulsion induction motor موتور القائی- دفعی
induction melting equipment تجهیزات ذوب القائی
two phase induction motor موتور القائی دو فاز
induction heating coil بوبین گرمایش القائی
inductive stabilizer مقاومت ورودی القائی
inductive dialing شماره گیری القائی
inductive impedance مقاومت فاهری القائی
induction voltage regulator نافم ولتاژ القائی
inductance strain gauge تغییر بعدسنج القائی
induction brazing لحیم کاری القائی
induction type instrument دستگاه نوع القائی
inductionless بدون خاصیت القائی
induction harening سخت گردانی القائی
inductive potential divider مقسم ولتاژ القائی
induced magnetization مغناطیس گردانی القائی
induction channel furnace کوره ناودانی القائی
induced e.m.f. نیروی محرکه القائی
induction compass قطب نمای القائی
induction heat treatment عملیات حرارتی القائی
induction crucible furnace کوره بوتهای القائی
induction frequency converter مبدل فرکانس القائی
coreless induction furnace کوره القائی فاقد هسته
induction instrument دستگاه اندازه گیری القائی
induction holding furnace کوره گرم نگهدار القائی
inductive feedback پیوست برگشت وارونه القائی
inductive impedance مقاومت فاهری با جزء القائی
inductive reactance اندوکتانس مقاومت کور القائی
induction movement دستگاه اندازه گیری القائی
repulsion start induction motor موتور القائی با راه اندازدفعی
wound rotor motor موتور القائی با حلقه لغزان
slip ring motor موتور القائی با حلقه لغزان
induction watt hour meter کنتور وات ساعت القائی
inductive interference voltage ولتاژ تداخل امواج القائی
inductive d.c. voltage drop افت ولتاژ جریان دائم القائی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
quartz clock بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com