English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (7 milliseconds)
English Persian
fineness لطافت خوبی
Other Matches
arid بی لطافت
exquisiteness لطافت
ethereality لطافت
delicateness لطافت
ungainliness بی لطافت
rarafaction لطافت
arrefication لطافت
elegance لطافت
delicately به لطافت
exquisitely به لطافت
jejune بی لطافت
rose water لطافت
awkward بی لطافت ناشی
prosaically بدون لطافت
subtlety زیرکی لطافت
subtleties زیرکی لطافت
quillet باریکی لطافت
lilied به لطافت یاس
tenuity سادگی لطافت
prosily بطور عاری از لطافت
wits لطافت طبع مزاح
wit لطافت طبع مزاح
prosish کسل کننده عاری از لطافت
bald style روش و مکتب ساده وبی لطافت
goodliness خوبی
nicety خوبی
niceness خوبی
goodness خوبی
Excellencies خوبی
primeness خوبی
niceties خوبی
Excellency خوبی
agreeableness خوبی
wellness خوبی
charmingness خوبی
admirableness خوبی
agreeability خوبی
our library is well stocked خوبی دارد
I made a decent profit. سود خوبی بر دم
poverty is a good test خوبی است
the watch is warranted خوبی ساعت
the work was well paid پول خوبی
with the best of them <idiom> به خوبی هرکس
lambhood بره خوبی
a nice guy مرد خوبی
gracing زیبایی خوبی
graces زیبایی خوبی
graced زیبایی خوبی
bovarism بوواری خوبی
grace زیبایی خوبی
as good as بهمان خوبی
a nice guy آدم خوبی
epicurus و خوبی است
good wishes ارزوی خوبی
excellence خوبی تفوق
He pocketed a tidy sum. پول خوبی به جیب زد
worse for wear <idiom> نهبه خوبی جدیدتر
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
out of kilter <idiom> دربالانس خوبی نبودن
kick up one's heels <idiom> زمان خوبی داشتن
cash cow <idiom> منبع خوبی از پول
feel like a million dollars <idiom> احساس خوبی داشتن
have a time <idiom> زمان خوبی داشتن
Both of us will make a good team. ما دو تا تیم خوبی میسازیم.
He is a good ( nice ) fellow(guy) اوآدم خوبی است
maintained به خوبی مراقبت شده
maintain به خوبی مراقبت شده
maintains به خوبی مراقبت شده
they put up a good fight جنگ خوبی کردند
what a nice man he is! چه ادم خوبی است !
to pocket a tidy sum <idiom> پول خوبی به جیب زدن
live it up <idiom> روز خوبی راداشته باشید
Good number ! حقه [نمایش] خوبی بود!
It has been a very enjoyable stay. اقامت بسیار خوبی داشتیم.
That was a very good meal. غذای خیلی خوبی بود.
have an eye for <idiom> سلیقه خوبی درچیزی داشتن
It is avery good ( an original ) idea. فکر بسیار خوبی است
He has a good permanent job. شغل ثابت خوبی دارد
She has been a good wife to him. همسر خوبی برایش بوده
bite the hand that feeds you <idiom> جواب خوبی را با بدی دادن
he is a bad husband خانه دار خوبی نیست
to set a good example سرمشق خوبی گذاشتن یا شدن
What find bath. عجب حمام خوبی است
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
I got good marks in the exams . نمرات خوبی درامتحان آوردم
She made a good wife. اوزن خوبی ازآب درآمد
paragons مقیاس رفعت و خوبی نمونه کامل
we went for a good round گشت خوبی زده برگشتیم به خانه
paragon مقیاس رفعت و خوبی نمونه کامل
quality ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
qualities ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
well handled بطرز خوبی مورد عمل قرارگرفته
get to first base <idiom> موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
He has a poor service record in this company. دراین شرکت بی سابقه خوبی ندارد
fizzle out <idiom> خراب شدن بعداز شروع خوبی
This is a good residential are ( neighbourhood ) . اینجا محل ( محله ) مسکونی خوبی است
He left a great name behid him . نام خوبی از خود بجای گذاشت ( پس از مرگ )
He has a strong punch. ضرب دست خوبی دارد ( مشت قوی )
coloury دارای رنگی که نماینده خوبی کالایی است
organizations روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
We all think he is very nice. ما همه فکر می کنیم که او [مرد] آدم خوبی است.
organization روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
blessing in disguise <idiom> [چیز خوبی که در ظاهری نه چندان خوب قرار دارد]
organisations روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
beauty is in the eyes of the beholder <proverb> اگر بر دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی
optical طرح حرف که توسط خواننده OCR به خوبی قابل خواندن است
graphics UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
utilitarianism بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
dark bulb نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
letter quality printing چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
aniline رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
the end sanctifies the means خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
He's a good director but he doesn't bear [stand] comparison with Hitchcock. او [مرد ] کارگردان خوبی است اما او [مرد] قابل مقایسه با هیچکاک نیست.
goat hair موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
He shoots well خوب تیر می اندازد ( تیر انداز خوبی است )
onion skin پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
rates ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
the well was a bad producer ان چاه یک چاه نفت خیز خوبی نبود
rate ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
Energy Star استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
Farahan فراهان [این ناحیه در استان مرکزی با بافت های هراتی، میناخانی و گل حنائی در قرن نوزدهم میلادی بازار جهانی خوبی داشته و شاخص آن استفاده از پودهای آبی و صورتی بوده است.]
dead wool پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
She is not well disposed towards me . She is not on particularly . fricndly terms with me . با من میانه یی ( میانه خوبی ؟ میانه چندانی ) ندارد
direct dyes رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com