English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
Please check the spear tyre, too. لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
Other Matches
Could you check the tyre pressure? آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Can you mend this puncture? آیا میتوانید این پنچری تایر را تعمیر کنید؟
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Please don't wake me until 9 o'clock! لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
Please get it off ! [Please clean it up !] لطفا این را پاک کنید !
Please heat up my food. لطفا" غذایم را داغ کنید
Please consider my suggestion. لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
Move along, please! [in a crowd] لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
Please partake of this meal . لطفا" از این غذا صرف کنید
Please warm up this milk . warm and sincere greetings . لطفا" این شیر را قدری گرم کنید
Would you change the tyre please? آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
Take this luggage to the taxi, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید.
Would you change the lamp please? آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
Could you repeat what you said, please? میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
Would you call the head waiter, please? لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
Please supply the facts relevant to the case. لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید
Take this luggage to the bus, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
Please allow for at least two weeks' notice [to do something] [for something] [prior to something] . درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] .
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
replacement part زاپاس
spared زاپاس
spare زاپاس
spare wheels چرخ زاپاس
spare tyres لاستیک زاپاس
spare wheel چرخ زاپاس
spare tyre لاستیک زاپاس
spare tire لاستیک زاپاس
adding اضافه کنید زیاد کنید
add اضافه کنید زیاد کنید
adds اضافه کنید زیاد کنید
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
tyres تایر
tyre تایر
tire تایر
tires تایر
tyros تایر
tiring تایر
prescan خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
car tyre [British] تایر ماشین
car tire [American] تایر ماشین
re tread تایر روکش شده
combat tire تایر جنگی خودرو
car tires [American] تایر های ماشین
recap تایر روکش شده
recapping تایر روکش شده
recaps تایر روکش شده
car tyres [British] تایر های ماشین
retreads تایر روکش شده
retread تایر روکش شده
recapped تایر روکش شده
snow tire لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
graciously لطفا"
prithee لطفا
patronizingly لطفا
vouchsafing لطفا حاضرشدن
Tickets, please. لطفا بلیت.
vouchsafes لطفا حاضرشدن
vouchsafed لطفا حاضرشدن
vouchsafe لطفا حاضرشدن
With milk, please. لطفا با شیر.
Please stand up ! لطفا" بایستید !
Your passport, please. لطفا گذرنامتان.
deigning لطفا پذیرفتن
deigns لطفا پذیرفتن
deign لطفا پذیرفتن
deigned لطفا پذیرفتن
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
kindly لطفا از روی مرحمت
I'd like breakfast, please. لطفا صبحانه میخواهم.
Stand back, please ! لطفا"عقب با یستید
Please let me know. لطفا"به من اطلاع دهید
Please come down(downstairs). لطفا"بفرمایید پایین
PLease let me know(notiffy me). لطفا" به من خبر بدهید
Please fetch the book. لطفا"بروکتاب رابیاور
The bill, please. لطفا صورت حساب.
I'd like a dessert, please. لطفا دسر میخواهم.
pleases سرگرم کردن لطفا
No milk, please. لطفا بدون شیر.
Some sugar, please. لطفا مقداری شکر.
Something light, please. لطفا یک چیز سبک.
Please make yourself comfortable. لطفا" راحت باشید
please سرگرم کردن لطفا
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
I want one of these please. لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
Please let me in on your affairs . لطفا" مرا در کارهایتان واردکنید
Please write down your new address . لطفا" آدرس جدیدتان را بنویسید
Please give me this one . این یکی را لطفا" بدهید
Please get me a taxi. لطفا یک تاکسی برایم بگیرید.
Please pass round the fruit . لطفا" میوه را دور بگردانید
A ticket to Bath, please. لطفا یک بلیت به شهر باته.
Stop here, please. لطفا همینجا نگه دارید.
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
Please show me the way out I'll show you ! لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
Please keep me posted(informed). لطفا" مرادرجریان بگذارید (نگاهدارید )
Please answer the telephone. لطفا" جواب تلفن را بدهید
Please reply as a matter of urgency. لطفا فوری پاسخ دهید.
Please turn left now. لطفا حالا شما به چپ بپیچید.
Please do not touch! لطفا دست نزن [نزنید] !
condescendingly ازروی فروتنی یامهربانی لطفا
Hold the line, please! لطفا گوشی را نگه دارید!
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
Would you wait for me, please? ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
Can you give me the key, please? لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
I'd like a haircut, please. لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
Please help yourself ( with the food ) . لطفا" برای خودتان غذا بکشید
Save this for me, please! لطفا این را برای من نگه دار!
Please listen carfully for the telephone tI'll I come back . لطفا" گوش ات به تلفن با شد تامن برگردم
Two coffees please . لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
A cup of tea with lemon, please. لطفا یک فنجان چای با لیمو ترش.
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
If there is a reason for complaint, please contact ... اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
Please face me when I'm talking to you. لطفا وقتی که با تو صحبت می کنم رویت را به من بکن.
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Can you send a breakdown lorry, please? آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
repondez s'il vous plait [RSVP] لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
Can you send a mechanic, please? آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
Could we have a fork please? ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
Please put these clocolates aside for me . لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
Could you drive more slowly, please? ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
Could we have some matches please? ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
I'm not very hungry, so please don't cook on my account. من خیلی گرسنه نیستم، پس لطفا بحساب من آشپزی نکن.
I'll have a beer with a rum chaser. لطفا یک آبجو و بعد یک عرق رم که گلویم را صاف کند.
Please accept this gift as a mark of my friendship. لطفا"این هدیه رابعلامت ونشانه دوستی من بپذیرید
May I have the menu, please? ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
May I have the drink list, please? ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
Could we have a napkin please? ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Even if you thik I am being foolish, please don't burst my bubble. حتی اگر فکر می کنی احمقم لطفا توی ذوقم نزن.
say no more بس کنید
ease off شل کنید
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
have patience with me با من حوصله کنید
give it a wipe انراخشک کنید
attention to orders توجه کنید
vide infara را نگاه کنید
i say نگاه کنید
leontief table نگاه کنید به :
move out حرکت کنید
make a hurry عجله کنید
into a ball نخ راگلوله کنید
hurry up عجله کنید
keep at it مداومت کنید
hold hard صبر کنید
accelerando کم کم تند کنید
deleting حذف کنید
deletes حذف کنید
wait a second تامل کنید
delete حذف کنید
push the door to در راپیش کنید
cautioning توجه کنید
cautioned توجه کنید
suppose فرض کنید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com