Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 159 (8 milliseconds)
English
Persian
air thread
لعاب خورشید
Search result with all words
gossamer
لعاب خورشید لعاب عنکبوت
gossamery
لعاب خورشید پارچه بسیارنازک
Other Matches
heliocentric
دارای مرکز در خورشید دوار بدور خورشید
glair
لعاب
coating varnish
لعاب
coat of laquer
لعاب
glazes
لعاب
mucilage
لعاب
glaze
لعاب
bandolin
لعاب
glost
لعاب
enamel
لعاب
slime
لعاب
glazing
لعاب
frit
لعاب
glaze
لعاب شیشه
overglaze
با لعاب پوشاندن
varnished
لعاب زدن به
glazes
لعاب شیشه
phosphate finish
لعاب فسفات
apply glaze
لعاب کردن
quince seed mucilage
لعاب بهدانه
refractory enamel
لعاب نسوز
salt glaze
لعاب نمکی
varnishes
لعاب زدن به
varnishing
لعاب زدن به
overglaze
لعاب ثانوی
enamel
لعاب دادن
enamel varnish
لاک لعاب
enamel coat
روکش لعاب
dipping enamel
لعاب شناور
glaire
سفیده لعاب
insulating varnish
لعاب عایق
enamel
لعاب مینا
base course
قشر لعاب
bands of turquoise
لعاب فیروزهای
varnish
لعاب زدن به
washed mineral
لعاب سفیداب
enamel
لعاب دادن مینا
baking enamel
لعاب دادن با گرما
glazing
پرداخت لعاب کاری
glaze finish
پرداخت برق یا لعاب
enamelling oven
کوره لعاب دهی
synthetic resin enamel
لعاب صمغ مصنوعی
overcolour
زیاد لعاب دادن
binder course
لایه یا قشر لعاب
vitreous enamel coating
روکش لعاب شیشهای
graniteware
فروف اهنی لعاب داراشپزخانه
overglaze
روی چیزی را لعاب دادن
bat
لعاب مخصوص فروف سفالی
bacino
سفال لعاب دار رنگی
batted
لعاب مخصوص فروف سفالی
glaze
لعابی کردن لعاب دادن
glazes
لعابی کردن لعاب دادن
gallvanize
لعاب دادن با فلز روی
bats
لعاب مخصوص فروف سفالی
day star
خورشید
daystar
خورشید
the greater lumen
خورشید
sunning
خورشید
sunned
خورشید
sol
خورشید
phoebus
خورشید
sun
خورشید
suns
خورشید
polish the apple
<idiom>
خود شیرینی کردن ،لعاب دادن به کسی
heliometer
خورشید سنج
parhelion
عکس خورشید
samson
اهل خورشید
parhelion
خورشید کاذب
sol
الهه خورشید
mock sun
عکس خورشید
macule
لکه خورشید
sun's disk
قرص خورشید
solar eclipse
گرفت خورشید
perihelion
حضیض خورشید
sunlight
نور خورشید
corona
خرمن خورشید
coronas
خرمن خورشید
actinometer
پرتوسنج خورشید
d. of the sun
انحراف خورشید
declination
میل خورشید
eclipse of the sun
خورشید گرفتگی
titan
خدای خورشید
actinometre
پرتوسنج خورشید
helium
گاز خورشید
titans
خدای خورشید
sunspot
لکه روی خورشید
opposition jupiter to the sun
تقابل بر جیس با خورشید
sunglow
فلق و شفق خورشید
anthelion
هاله رو به روی خورشید
chromatosphere
هاله سرخ خورشید
hour angle
زاویه ساعتی خورشید
parheliacal
مانند عکس خورشید
first light
اولین طلیعه خورشید
the setting of the sun
غروب کردن خورشید
coronal
هاله خورشید وغیره
helios
دارگونه خورشید خورشیدخدا
coronel
هاله خورشید وغیره
heliocentric system
دستگاه خورشید مرکزی
spectrohelioscope
طیف بین خورشید
sunrises
طلوع خورشید تیغ افتاب
photoheliograph
دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
pyrheliometer
گرماسنج ونیرو سنج خورشید
sunrise
طلوع خورشید تیغ افتاب
The earth moves round the sun.
زمین دوز خورشید می چرخد
The earth moves round the sun .
زمین بدور خورشید می گردد
solar flare
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
perihelion
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
heliometer
الت پیمایش قطر خورشید
solunar
حاصله در اثر خورشید و ماه باهم
spectroheliograph
تصویریک رنگ طیف نمای خورشید
snowblink
انعکاس نور خورشید بر روی برف یا یخ
to screen one's eyes from the sun
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
spectroheliogram
تصویر یک رنگ طیف نمای خورشید
Plants store up the sun's energy.
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
midnight sun
خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
aureole
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
aureola
هاله نورانی اطراف خورشید و سایرستارگان
sunlight
تابش افتاب انعکاس نور خورشید
actinogram
ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
aluminum pigmented dope
لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
flocculus
دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
parhelic
وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
shoot
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
shoots
رصد کردن خورشید یاستارگان باارتفاع سنج
actinochemistry
مبحث دانش شیمی راجع به نیروی خورشید
reversing layer
لایه نازکی در قسمت پایینی اتمسفر خورشید
camera lucida
[ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
mithra
نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
heliometry
پیمایش قوسهای اسمانی یافاصلههای ستارگان قطرپیمایی خورشید
autumnal equinox
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
actinograph
دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
noises
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
helical
ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
supernova
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
langley
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
supernovas
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
sailed
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sail
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailings
سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
anti blush tinner
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
glazing kiln
کوره لعابی کوره لعاب پزی
shoots
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoot
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
heliograph
گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
white out
انحراف افق به علت انعکاس نور خورشید روی برف خطای تشخیص محل افق
garnishing
زینت دادن لعاب دادن
hill shading
سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
vat dyeing
رنگرزی خمی
[روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com