English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
power slide لغزش به کنار در پیچ مسیر
Other Matches
guide way مسیر لغزش
plane of asymmetry سطح مسیر لغزش انحرافی
asymmetrical sweep باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
turn and slip زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
slips لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
marshaling داوران کنار مسیر
marshal داوران کنار مسیر
marshalled داوران کنار مسیر
marshals داوران کنار مسیر
marshaled داوران کنار مسیر
automatic trim روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
dogs مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dog مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dogging مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
square in پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
quick out نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
trip لغزش
slip لغزش
tripped لغزش
lapse لغزش
slide لغزش
anti skid ضد لغزش
trips لغزش
slides لغزش
slipped لغزش
fingerfehler لغزش
slips لغزش
fauxpas لغزش
lapsing لغزش
sliding لغزش
lapses لغزش
slithers لغزش
peccadillos لغزش
peccadillo لغزش
gaffes لغزش
gaffe لغزش
errors لغزش
error لغزش
surefooted بی لغزش
slippage لغزش
slipping لغزش
sure-footed بی لغزش
yori ashi لغزش پا
faux pas لغزش
sure footed بی لغزش
petty offence لغزش
peccabillo لغزش
lap sus لغزش
lapsus لغزش
offense,etc لغزش
peccadilloes لغزش
slither لغزش
line of sliding خط لغزش
offenses لغزش
offence لغزش
slithered لغزش
slithering لغزش
anti skid protection حفافت از لغزش
balking مایهء لغزش
baulks مایهء لغزش
baulking مایهء لغزش
balks مایهء لغزش
stumbling block موجب لغزش
unerring غیرقابل لغزش
mistook لغزش خوردن
Freudian slips لغزش فرویدی
Freudian slip لغزش فرویدی
infallible لغزش ناپذیر
stumbling blocks موجب لغزش
stumbling blocks سنگ لغزش
balked مایهء لغزش
stumbling block سنگ لغزش
baulked مایهء لغزش
anti skid system سیستم ضد لغزش
lapsus linguae لغزش زبانی
lapsus linguac لغزش درسخن
lapsus linguac لغزش زبان
lapsus calami لغزش قلمی
land alide لغزش زمین
infallibly لغزش ناپذیری
inerrable لغزش ناپذیری
inerrability لغزش ناپذیری
glide plane سطح لغزش
free from slip بدون لغزش
free from slip خالی از لغزش
fabllibility لغزش پذیری
metachronism لغزش تاریخی
lapsus memoriac اشتباه یا لغزش
anti-slip foot پایه ضد لغزش
to oversee oneself لغزش خوردن
to make a slip لغزش خوردن
slip plane سطح لغزش
slip of the tongue لغزش زبان
slip band نوار لغزش
balk مایهء لغزش
paralogism لغزش منطقی
non skid quality خاصیت ضد لغزش
lapsus memoriae لغزش حافظه
earth fall لغزش خاک
asymmetrical sweep لغزش انحرافی
trips سفر لغزش
back slide لغزش به عقب
trip سفر لغزش
anti slip plate ورقه ضد لغزش
court of petty offences دادگاه لغزش
tripped سفر لغزش
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
bobble اشتباه کاری لغزش
slip proof مقام در برابر لغزش
bobbles اشتباه کاری لغزش
falter تزلزل یا لغزش پیداکردن
schuss لغزش بطورمستقیم وسریع
police magistrate رئیس دادگاه لغزش
faltered تزلزل یا لغزش پیداکردن
falters تزلزل یا لغزش پیداکردن
slip regulator تنظیم کننده لغزش
angle of sideslip زاویه لغزش جانبی
drunkennes خطای جابجایی یا لغزش
inerrably بطور لغزش ناپذیر
flounder نوعی ماهی پهن لغزش
floundered نوعی ماهی پهن لغزش
floundering نوعی ماهی پهن لغزش
flounders نوعی ماهی پهن لغزش
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
slippage میزان لغزش یا کم وزیادی چیزی از حد عادی ان
surging تکان خوردن لغزش پیدا کردن
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
to p upon any one's blunder لغزش کسیراباشتیاق پیداکردن وبدان حمله نمودن
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
brim کنار
rim کنار
rims کنار
bourne کنار
recess کنار
ex کنار
ex- کنار
edge : کنار
brink کنار
waterfronts اب کنار
edges : کنار
waterfront اب کنار
limit کنار
recesses کنار
bank کنار
banks کنار
brims کنار
along side تا کنار
rand کنار
margins کنار
margin کنار
verge کنار
lote کنار
on shore بر کنار
verges کنار
lotos کنار
side aisle کنار
brimmed کنار
marge کنار
along side در کنار
lotus کنار
besides کنار
apart کنار
abutment کنار
border line خط کنار
lip کنار
brimming کنار
marginate کنار
border کنار
lotuses کنار
away کنار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com